اثراتی که جدایی یا طلاق پدر و مادر بر شخصیت و زندگی فرزندان به جا میگذارد از کودکی به کودک دیگر متفاوت است. برخی کودکان ممکن است در پذیرش موقعیت پیشآمده مشکل داشته باشند، در حالی که برخی دیگر آن را خلاء احساسی میبینند. اما بهندرت اتفاق میافتد که کودک با همه مواردی مواجه شود که در ادامه این مقاله به عنوان عوارض جانبی طلاق از آنها نام برده میشود. با این حال، اگر در زندگی با شریک زندگی خود مشکلات بزرگی دارید و به جدایی فکر میکنید، برای آگاهی از اثرات طلاق والدین بر فرزندانتان، با این مقاله کودکت همراه باشید.
اثرات جانبی طلاق والدین بر فرزندان
دانستن تاثیرات جدایی و طلاق شما را برای مواجهه هرچه بهتر با فرزندتان در این دوره بحرانی مجهز میکند. بهتر است بدانید اثرات کوتاهمدت طلاق غالبا همان تاثیرات روانی هستند، در حالی که اثرات بلندمدت در واقع پیامدهای طلاق را شامل میشوند.
تاثیرات کوتاه مدت طلاق بر کودکان
اضطراب: اضطراب جدایی واکنشی قابل انتظار به شکسته شدن اعتمادی است که کودکان در مواجهه با جدایی پدر و مادرشان تجربه میکنند. همچنین، در فرایند طلاق و تا وقتی رای نهایی دادگاه اعلام شود، بسیاری از امور در ذهن کودکان غیرقطعی و ناآشکار باقی میماند و طبعا کودکی که پاسخی برای ابهاماتش ندارد بیشتر زمان خود را در اضطراب به سر میبرد.
استرس مداوم: طلاق، هم برای والدین و هم برای فرزندان، تجربهای پراسترس محسوب میشود. با این حال، با ایجاد ارتباطی صحیح، احتمالا میتوانید میزان استرس کودک را در این دوره کاهش دهید. به کودک اطمینان دهید پدر و مادرش بی قید و شرط او را دوست دارند، حتی اگر جدایی اتفاق بیفتد. بسیار مهم است برای او تصریح کنید که به هیچ عنوان در این جدایی مقصر نیست و احساسات ناخوشایند نیز به هیچ عنوان به او ارتباطی ندارد.
ناراحتی شدید: احساس ناراحتی در فرایند طلاق، واکنش کاملا قابل انتظاری در کودکان است. با اینکه آنها در نهایت از این احساس عبور میکنند، اما بسیار مهم است که روشهایی سالم و قابل قبول برای مقابله با ناراحتی خود بیابند. توجه داشته باشید ناراحتی شدید ممکن است به صورتی بسیار حاد و به شکل افسردگی تجلی پیدا کند و در صورت رخ دادن این اتفاق، مهم است که از خدمات مشاور خانواده بهرهمند شوید.
نوسانات خلقی: ناراحتی ناشی از جدایی ممکن است خود را به شکل نوسانات خلقی و تحریکپذیری کودک نشان دهد. در واقع، عصبانیت و تحریکپذیری کودک نقابی برای خشم او نسبت به این موقعیت است. این در حالی است که برخی کودکان ممکن است بهکلی عقبنشینی کنند. به همین دلیل، مهم است که فرزندان خود را به کانالهای ارتباطی مجهز کنید و به آنها اجازه دهید دلایل جدایی شما را بدانند. در چنین موقعیتی، کودکان به عشق و حمایت هر دو والد خود نیاز دارند.
پریشانی: این حالت بیشتر در کودکانی به وجود میآید که پدر و مادر آنها درگیر مشاجرات مربوط به حضانت و دیدار هستند. عوامل دیگری نیز از قبیل سطح تضادهای موجود در زندگی زناشویی، خشونت نسبت به همسر یا فرزند و میزان سلامت ذهنی والدین نیز در شدت این پریشانی دخیل هستند.
تاثیرات بلندمدت طلاق والدین بر فرزندان
- سوءمصرف مواد: طبق تحقیقات انجامشده، هم دختران و هم پسران والدینی که از هم طلاق گرفتهاند با احتمال بیشتری از مواد مخدر استفاده میکنند. در میان کودکانی که جدایی والدین را تجربه میکنند، شانس سیگار کشیدن پسران قبل از هجده سالگی ۴۸% و شانس سیگار کشیدن دختران پیش از این سن ۳۹% است. این کودکان همچنین بیشتر در معرض استفاده از الکل و مخدرهای دیگر قرار دارند.
- مهارتهای اجتماعی ضعیف: فرزندان والدینی که از هم طلاق گرفتهاند معمولا در اعتماد به دیگران دچار مشکل هستند و به همین دلیل، تماسهای اجتماعی کمتری برقرار میکنند. این کودکان در بزرگسالی هم ممکن است با ایجاد ارتباطات صمیمی مشکل داشته باشند. احتمال طلاق در زندگی خانوادگی چنین کودکانی دو برابر این احتمال در زندگی کسانی است که در خانوادههای باثبات و پایدار رشد کردهاند.
- تحصیل ضعیف: هنگام جدایی والدین، سن کودک اهمیت زیادی دارد و کودکان کمسنتر بیشتر آسیب میبینند. همچنین، هرچه تغییراتی که کودک مجبور به انطباق با آنهاست بیشتر باشد، مشکلاتی که در مدرسه نشان خواهد داد بیشتر خواهد بود. کودکان پسر ممکن است خشونت را در پیش بگیرند و در همراهی با همکلاسیها و معلمان خود دچار مشکل شوند، در حالی که دختران بیشتر به ناراحتی و افسردگی تمایل دارند.
- افسردگی: این احتمال وجود دارد که احساس ناراحتی ناشی از طلاق، که به عنوان یکی از تاثیرات کوتاهمدت آن برشمرده شد، در طولانیمدت به افسردگی تبدیل شود. طبق تحقیقات انجامشده، کودکانی که شاهد طلاق والدینشان بودهاند با احتمال بیشتری دچار افسردگی و انزوای اجتماعی میشوند. همچنین، مطالعاتی انجام شده است که براساس آنها، طلاق ممکن است یکی از عوامل دخیل در اختلال دوقطبی در کودکان باشد.
- کمبودهای اجتماعی ـ اقتصادی: آسیب ناشی از طلاق ممکن است بر پیشرفت کودک در مدرسه اثرگذار باشد و به آن صدمه بزند. این موضوع ممکن است در آینده تحصیلات دانشگاهی آنها و بعدتر، پیشرفتشان در زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. به طور مشابه، وقتی والدینی از اقشار آسیبپذیر جامعه طلاق میگیرند، سرپرست کودک با مشکلات مالی مواجه میشود که این موضوع بر زندگی تحصیلی کودک اثر میگذارد.
عواملی که در چگونگی تاثیر طلاق بر کودکان نقش اساسی ایفا می کنند
مواردی که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد عواملی حیاتی هستند که در فرایند طلاق و نحوه تاثیر آن بر فرزندان نقش دارند:
- سن کودک هنگام طلاق: مطابق نتایج اولیه تحقیقات مختلف، جدا شدن از والدین در سنین بسیار کم اثرات منفی بیشتری دارد و در سنین بالاتر، همین کودکان نسبت به کودکان بزرگتر سازگاری بیشتری از خود نشان میدهند. به طور کلی، میتوان گفت کودکان کوچکتر با احتمال بیشتری در تطبیق شخصیتی و ارتباطات مشکل دارند. در حالی که بزرگترها این مشکلات را در ارتباطات جنسی و بروز رفتارهای ضد اجتماعی نشان میدهند.
- وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی: براساس نتایج مطالعات، کودکانی که زمینههای اجتماعی- اقتصادی ضعیفتری دارند، بر اثر طلاق والدین، در معرض مشقتهای بیشتری قرار میگیرند. همراه شدن محرومیتهای مالی با خصومت میان والدین تاثیرات مخربی بر والدی که حضانت کودک را بر عهده گرفته میگذارد که در نهایت، پذیرش و انطباق را در کودک دشوارتر میکند. این پسزمینه اجتماعی- اقتصادی بر رشد ذهنی، تحصیلی و شخصی کودک نیز اثر میگذارد.
- جنسیت: براساس تحقیقات و بررسیهای انجام شده، نتیجهگیریهای متناقضی درباره تاثیر طلاق بر کودکان دختر و پسر وجود دارد. طبق برخی از این تحقیقات، پسربچهها دوران سختتری در انطباق خود با شرایط پس از طلاق والدین دارند، در حالی که طبق برخی دیگر از این پژوهشها، کودکان دختر با دشواریهای بیشتری مواجهاند. در نهایت، در برخی مطالعات، هیچ تفاوتی در مکانیزم انطباقی کودکان دختر و پسر نشان داده نشده است.
- شخصیت کودک: بدیهی است هر کودک شخصیت منحصربهفردی دارد و بنابراین، به شکل متفاوتی به موقعیتها واکنش نشان میدهد. حتی کودکانی که در یک خانواده رشد کردهاند نیز ممکن است به شکلهای متفاوتی تحت تاثیر جدایی والدین قرار بگیرند. روش کودک برای مقابله با استرس نیز میتواند بر وضعیت او پس از طلاق پدر و مادرش اثر بگذارد.
آیا جنبه مثبتی در طلاق والدین وجود دارد؟
برخلاف آنچه عموم مردم باور دارند، گاهی طلاق راهحل خوب و مثبتی است، بهخصوص وقتی ارتباط موجود ناسالم یا شامل اعتیاد یکی از طرفین است.
- وقتی یک ارتباط، به دلیل سوءمصرف مواد توسط یک یا هر دو والد، خراب شده است و در نهایت به اهانت میانجامد، خاتمه دادن به آن هم به نفع والدین است و هم به نفع فرزندان. کودکان چنین خانوادههایی معمولا تصمیم میگیرند با والد سالمتر خود زندگی کنند و محیط سالمتری که در نهایت از آن بهرهمند میشوند تفاوتهای چشمگیری در زندگیهایشان ایجاد میکند. همچنین، شانس اینکه چنین کودکانی از زندگی والدین خود درس عبرت بگیرند و در آینده، از اشخاص الکلی یا معتاد به مواد مخدر دوری کنند بسیار بالاست. در این سناریو، طلاق والدین، با وجود همه مشکلات، تصمیمی سودمند به شمار میرود.
- پس از طلاق، کودکان دیگر مجبور نیستند شاهد درگیریهای والدین یا بروز خشونتهای خانگی باشند و هر دو والد قادر خواهند بود از بحران بگذرند و راه خود را در زندگی پیدا کنند. در این صورت، هر کدام از طرفین شادتر از قبل خواهد بود و این موضوع به شادی کودکی که با هر کدام از والدینش زمانی مجزا را میگذراند میانجامد.
- در صورت جدایی والدین، فرزندان آنها مدت بیشتری را، به صورت جداگانه، با پدر و مادر خود سپری میکنند. معمولا، در نتیجه جدایی، هر کدام از والدین تلاش میکنند تا بر بخشیدن زمان باکیفیتی به فرزند خود متمرکز شوند و تمام توجه خود را به او میدهند.
- پس از جدایی، والدین کودک ممکن است شخصی را بیابند که با او خشنودند یا شادی را در تنهایی خود پیدا کنند. در این صورت، کودک خواهد فهمید زندگی پس از یک دوره ظاهرا فاجعهبار نیز ادامه خواهد داشت و یاد خواهند گرفت از نو آغاز کردن در زندگی همیشه امکانپذیر است.
چگونه می توان رنجی را که کودک در فرایند جدایی والدین متحمل می شود کاهش داد؟
کودکان روح حساسی دارند و از نظر اجتماعی و احساسی، به اندازه افراد بزرگسال، قوی نیستند. به همین دلیل، تاثیراتی که طلاق والدین بر آنها میگذارد ممکن است عمیق و جبرانناپذیر باشد. با این حال، با رعایت نکاتی که در ادامه به آنها اشاره میشود، میتوانید از شدت ضربه جدایی والدین بر فرزندان بکاهید.
- کیفیت والدگری خود را بسیار بالا ببرید: براساس مطالعات بالینی انجامشده، والدگری باکیفیت، پیش و پس از جدایی، به کودک کمک میکند تا بهتر با موقعیت جدید مواجه شود. این شکل از والدگری باید ترکیبی از صمیمیت و پرورش به همراه مقررات و محدودیتهای مؤثر باشد. یکی از راهکارهای مهمی که برای قوت قلب دادن به کودک وجود دارد تصریح و اثبات عشق والدین به اوست. حتی اگر فرزند نوجوانی دارید که نسبت به حرکات محبتآمیز شما اظهار بیمیلی یا بیزاری میکند، باز هم رساندن عشقتان به او، با صدای رسا، حرکت مثبتی برای کاهش تاثیرات جدایی به شمار میآید. تجدید برخی از سنتهای خانوادگی، برای سپری کردن زمان با یکدیگر، نیز میتواند کمککننده باشد. اما سمت دیگر والدگری اثربخش شامل مقرراتی است که راهنماییهای روشن و محدودیتهای متناسب با سن کودک را برقرار میکند. بسیار مهم است که فرزندتان درک کند داشتن هر نوع احساسی کاملا بیاشکال است، اما او مجاز به انجام هر رفتاری نیست. همچنین، به عنوان یک والد، باید قادر باشید کانال ارتباطی کاملا بازی را با فرزندان خود حفظ کنید. این فرصتی برای فرزند شماست تا همدردی را بیاموزد، یاد بگیرد چطور باید مشکلات خود را حل کند و بداند چه مشکلاتی لاینحل هستند.
- احساسات پنهان کودک را درک کنید: براساس مطالعات، والدین غالبا در درک علتهای واقعی استرس فرزندشان و لمس چگونگی تغییر این استرس شکست میخورند. در این صورت، میان آنچه شما دلیل نگرانی کودک خود میپندارید و آنچه واقعا برای او نگرانکننده است هیچ اتصالی برقرار نیست. روش خوبی برای درک احساسات کودک با کمک به او برای شناسایی و نامگذاری حسهایش میسر میشود. این کار هسته آمیگدال مغز آنها را آرام کند، فعالیت کورتکس جلوی مغز را افزایش میدهد و در تفکر منطقی به او کمک میکند. کودکان، برای بیان کامل خود، همیشه به زمان نیاز دارند و این کار را زمانی انجام میدهند که باور داشته باشند والدینشان، با صبوری و بدون قضاوت، به آنها گوش میدهند.
- تعارض در روابط را مدیریت کنید: اینکه والدین چگونه با ازدواجی که به انتهای خود رسیده است و لزوم شروع یک زندگی جدید مواجه میشوند میتواند بر فرزندانشان تاثیر مهمی داشته باشد. مادر یا پدری مسئول از فرزند خود سوءاستفاده نمیکند و احترام خود را نسبت به دیگر والد او نشان میدهد. جدایی والدین بر رشد فرزندان تاثیرات متعددی دارد، اما بسیار ضروری است که کودک خود را از یک ازدواج خشن و ناموفق مصون نگه دارید. والدین میتوانند، با نگرش دوباره به ارتباط خود و ساختن آن به شکل یک رابطه شبهتجاری والدگری، از فرزندان خود در مقابل این تعارضات محافظت کنند. در شرایطی که میزان درگیری بین طرفین بسیار بالاست، والدگری موازی میتواند به عنوان راهحلی که در آن پدر و مادر کمترین تماس ممکن را با هم دارند و کودک در هر زمان تنها با یکی از آنهاست در نظر گرفته شود. میانجیگری نیز ابزاری مؤثر در چنین وضعیتهایی است. مشاهده شده است که وجود یک واسطه، سرانجام و پس از گذشت چند سال، طرفین را قادر میکند تا به صورت اشتراکی والدگری کنند و تناقضات خود را بهتر حل کنند.
- برنامههای مداخلهای را مدنظر قرار دهید: مداخلات پیشگیرانه تاثیر مثبتی بر کودکان دارد و با کم کردن احساس انزوا و روشن کردن تصورات غلط، به آنها کمک میکند. این برنامهها همچنین یاریکننده کودکان برای ارتباط با والدینشان، حل مشکلات و ایجاد مهارتهای زندگی لازم برای مواجهه صحیح با چنین موقعیتهای غیرقطعی است. به همین شکل، برنامههای مداخلهای برای والدین نیز وجود دارد که به آنها کمک میکند پس از جدایی، ارتباطات خود را به شکل مثبتی شکل دهند. این جلسات، پیامهای مثبت و قدرتمندی را، پیرامون تاثیر اعمال آنها بر فرزندشان و فاکتورهایی که قادر به کنترل آنها هستند، فراهم میکند.
- ارتباط والد- فرزندی سالمی ایجاد کنید: درست کردن یک ارتباط والد فرزندی مؤثر و سالم فاکتور مهم و پیشگیرانهای در پیشبینی تاثیرات بلندمدت طلاق بر کودکان است. با توجه به بررسیهای انجامشده، ارتباط بین والدین و فرزندان، پس از جدایی، رو به زوال میگذارد و این اتفاق بهخصوص در ارتباط پدر با کودک رخ میدهد. روشهایی از قبیل سپری کردن زمانی باکیفیت با تنها یک والد، تایید نقاط قوت کودک و پذیرش احساسات دوجانبه میتواند به تقویت این ارتباط کمک کند.
از یاد نبرید، اظهارات خالصانه قدردانی کردن از کودک و دلگرمی دادن به او را بهوفور استفاده کنید. یکی دیگر از تاثیرات اجتماعی طلاق بر کودکان زمانی اتفاق میافتد که والدین، بلافاصله پس از جدایی، رابطه دیگری را آغاز کنند. در چنین موقعیتی، بسیاری از کودکان با سیل عظیم احساس فقدان و ترس، ناشی از جایگزینی یکی از والدین، مواجه میشوند. این موضوع بهویژه زمانی پیچیده میشود که شخص جدید فرزند نیز داشته باشد.
و در نهایت
جدایی بحرانی دشوار برای هر کسی است که با آن درگیر میشود و کودکان، بیش از هر کس دیگری، در چنین موقعیتی، به عشق و پشتیبانی زیاد نیاز دارند. به همین دلیل، والدینی که طلاق را به عنوان راهحل مشکلات خود پذیرفتهاند باید توجه بسیار زیادی را به سمت فرزندان خود روانه کنند، با وجود اینکه جدایی زمان دشواری را برای آنها نیز رقم میزند. از یاد نبرید، مشاوره و برنامههای رواندرمانی، در تسهیل این موقعیت، هم برای خودتان و هم برای فرزندتان، بسیار کمککننده هستند.