اوتیسم نوعی اختلال پیچیده در رشد است که معمولا در سنین پایین، احتمال تشخیص آن بسیار پایین است. اما متخصصان معتقد هستند که این اختلال در ۳ سال آغازین زندگی فرد، خود را نشان میدهد. این وضعیت نتیجه نوعی اختلال عصبی است که بر عملکرد طبیعی مغز اثر میگذارد و باعث اختلال در ارتباطات و مهارتهای تعامل اجتماعی فرد میشود.
افراد مبتلا به اوتیسم در درک ارتباطات غیرکلامی، گستره وسیعی از تعاملات اجتماعی و آنچه به شوخی و کنایه مربوط است، مشکل دارند. پژوهشهای ژنومیک نشان میدهد، افرادی که مبتلا به طیفهای گوناگون اوتیسم هستند، دارای ویژگیهای ژنتیکی مشابهی با افراد دچار اختلال کمتوجهی-بیشفعالی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی یا افسردگی بالینی هستند. متخصصان در این زمینه پی بردهاند که این اختلالات و اوتیسم، متغیرهای ژنتیکی ارثی مشابهی دارند.
اختلال طیف اوتیسم چیست؟
اختلال طیف اوتیسم را به اختصار ASD میگویند که به نوعی از نارسایی رشد در اثر نقصان در عملکرد طبیعی مغز گفته میشود. فرد مبتلا به اوتیسم معمولا در برقراری ارتباطات اجتماعی و مهارتهای لازم برای آن دچار مشکل میشود. فرد دچار به این اختلال معمولا ترجیح میدهد رفتارهایی مشخصی را تکرار کند و از تغییرات اساسی (و همینطور هرگونه تغییر کوچک) هم میپرهیزد و در برابر آنها مقاومت به خرج میدهد. نزدیکان و اقوام افراد مبتلا به اوتیسم میگویند، اگر آنها از وقوع تغییری پیش از رخ دادن آن آگاه باشند، میتوانند با تغییرات کنار بیایند یا درجه مقاومت آنها نسبت به موضوع را کمتر خواهد بود.
علائم اوتیسم چیست؟
این اختلال دارای طیف گستردهای است. یعنی هیچ دو فرد مبتلا به اوتیسم با ویژگیهای عینا شبیه به یکدیگر وجود ندارند. افراد دچار این اختلال ترکیبی از علائم گوناگون را تجربه میکنند. نشانه های اوتیسم میتواند به شکل خفیف یا شدید بروز پیدا کند. در ادامه با برخی از متداولترین ویژگیهای شناسایی شده در این افراد آشنا خواهید شد.
مهارتهای اجتماعی
شیوه برخورد و تعامل افراد مبتلا به اوتیسم با دیگری به شدت با نحوه ارتباط افراد عادی متفاوت است. اگر فرد مبتلا، دچار علائمی خفیف از اوتیسم باشد، در برخورد با سایرین از نظر اجتماعی چندان فعال ظاهر نخواهد شد. گاهیاوقات هم ممکن است، در ارائه نظرات خود کمی تهاجمی و توهینآمیز رفتار کند یا اینکه نتواند خود را با دیگران هماهنگ کند. اگر نشانههای اوتیسم در فرد مبتلا شدید باشد، او هیچگونه رغبتی به برقراری ارتباط با دیگران نخواهد داشت.
برای اقوام، آشنایان و نزدیکان این افراد، عدم برقراری ارتباطات چشمی، کاملا طبیعی است. اینروزها، مربیان و مراقبین کودک مانند پرستاران، نسبت به موضوع اوتیسم آگاهتر شدهاند و در نتیجه با شناسایی علائم در این افراد به بهبود وضعیت کودکان مبتلا به اوتیسم در سنین پایینتر، در زمینه برقراری ارتباطات چشمی، کمک میکنند. در بیشتر موارد، چنانچه فرد مبتلا به اوتیسم علائمی خفیف از این اختلال را تجربه کند، امکان آموزش مهارتهای ارتباطی از جمله برقراری ارتباطات چشمی با دیگران به او سادهتر خواهد بود. کافی است به فرد گوشزد شود که برقراری چنین نوع از ارتباط برای سایرین مهم است.
افراد اوتیستیک در درک کلیدها و سرنخهایی که افراد عادی برای جلب توجه هم به کار میبرند، توانایی خوبی ندارند. مثلا این افراد ممکن است متوجه نشوند که شخصی درصدد برقراری ارتباط برای حرف زدن با آنها است. در برخی مواقع فرد اوتیستیک علاقه زیادی به برقراری ارتباط با سایر افراد یا گروهها دارد اما متأسفانه مهارتهای لازم برای ورود به جمع و مشارکت در آنها بسیار کمرنگ است. به عبارت دیگر این دست از افراد مهارتهای لازم برای بازی و صحبت کردن را ندارند.
درک و همدردی و آگاهی از احساسات دیگران
درک احساسات دیگران، برای مبتلایان به این اختلال دشوار است. در واقع، توانایی این افراد در همدردی با دیگران نسبت به افراد عادی بسیار ضعیف است. اما چنانچه به صورت منظم به افراد اوتیستیک، همدلی و همراهی با دیگران، آموزش داده بشود، قادر به ایجاد تغییرات چشمگیری در این زمینه خواهند بود. در برخی موارد، تمرین پیوسته برای ایجاد این مهارت، موجب میشود تا همدلی در فرد اوتیستیک از امری نیازمند به تلاش بدل به عادتی طبیعی شود. اما به طور کلی، فرد اوتیستیک با وجود تقویت مهارتهای خود، همه شبیه به فردی که به این اختلال دچار است، نخواهد شد.
صحبت و معاشرت با افراد مبتلا به اوتیسم تا حدود زیادی شبیه به حرکت در جادهای یک طرفه است. در واقع انگار فرد اوتیستیک بدون گوش دادن و توجه به دیگران صحبت میکند. مثلا این افراد به موضوعی علاقهمند هستند و درباره آن زیاد صحبت میکنند. بنابراین گفتوگو با آنها شبیه مکالمات عادی نخواهد بود و در آن خبری از تبادل نظرات، افکار و احساسات نیست.
همه انسانها در این کره خاکی طالب حرف زدن از خود و ابراز نظر هستند. همه دوست دارند بیشتر خود سخن بگویند تا دیگری، اما این ویژگی طبیعی در افراد مبتلا به اوتیسم چند برابر افراد عادی است.
برخورد و ارتباط جسمی و فیزیکی
برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم مانند کودکان عادی تمایل به در آغوش کشیده شدن یا لمس از سوی دیگران ندارند. البته اشتباه است که این ویژگی را به تمام کودکان دچار این اختلال تعمیم بدهیم. زیرا در برخی موارد، این کودکان هم دوست دارند تا والدین، خواهر و برادر یا مادربزگ و پدربزرگ را در آغوش بگیرند و از این کار لذت زیادی هم میبرند.
کودکان اوتیستیک باید با تمرین و حدس زدن روابط فیزیکی، به چشماندازی دقیق از حرکات دیگران برسند. در این صورت، میتوانند وضعیت را درک و تفسیر کنند. مثلا کودکان عادی با هم شوخی میکنند و یکدیگر را قلقلک میدهند و در آغوش میکشند. اما این قلقلک دادن برای کودک مبتلا به اوتیسم، در صورت ناشناخته بودن و نداشتن پیشزمینه ذهنی فاقد تفسیر خواهد بود و منجر به واکنشهای متفاوتی میشود.
صداهای بلند، بعضی از انواع رایحه و نور
صداهای بلند و ناگهانی برای افراد دچار این اختلال نامطلوب و ناخوشایند است. برخی از بوها و تغییر محسوس نور و دمای فضا هم میتواند اثرات نامطلوب مشابهی روی آنها داشته باشد. بسیاری معتقد هستند که ایجاد تغییر در نور، صدا یا بو نیست که موجب آزار کودک میشود، بلکه بیشتر غافلگیری است که او را میآزارد. در واقع همان حالتی که از عدم پیشبینی ارتباطات جسمانی به شخص دست میدهد. در اینجا هم همان حالات او را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اگر فرد اوتیستیک بداند که چه اتفاقی در جریان است یا ممکن است چه چیزی پیش آید، خیلی راحتتر خود را برای آن واقعه آماده میکند.
صحبت کردن یک فرد مبتلا به اوتیسم
هر چقدر طیف اختلال اوتیسم در فرد شدیدتر باشد، مهارتهای او در صحبت کردن پایینتر خواهد بود. خیلی از افراد اوتیستیک اصلا صحبت نمیکنند. این افراد اغلب عبارات و واژههایی را که میشنوند، تکرار میکنند. به این حالت «اکولالیا» یا «پژواکگویی» گفته میشود. نوع حرف زدن این افراد هم با دیگران متفاوت است. حرف زدن آنها حالت رسمی و کتابی دارد. «سندروم آسپرگر» هم صورتی ملایم از طیف اوتیسم است. نوجوانانی که به این سندروم مبتلا هستند معمولا شبیه اساتید صحبت میکنند و جملاتشان فاقد هر گونه فراز و فرود است.
رفتارهای تکراری افراد اوتیستیک
افراد مبتلا به اوتیسم از تکرار و پیشبینی لذت میبرند. تکرار، دوست آنها است و تمایل زیادی به تکرار کردن دارند. برای افراد عادی وجود حجم زیادی از حرکات و رفتارهای تکراری خستهکننده است. اما افراد اوتیستیک از این تکرار راضی هستند و میتوانند حرکتی مانند لِیلِی رفتن در عرض اتاق را برای بارها در عرض دقایقی تکرار کنند. یا مثلا ممکن است یک نقاشی واحد را مدام در دفتر خود، صفحهای بعد از دیگری رسم کنند.
اوتیسم در کودکان
برای کودکان عادی ایجاد تغییرات در برنامههای روزانه سخت نیست. افراد عادی میتوانند سادهتر با تغییرات کنار بیایند. مثلا یک کودک عادی، قبل از خواب مسواک میزند، به دستشویی میرود و لباس خواب خود را میپوشد. حال اگر تغییری در روند تکراری این کارها رخ بدهد، او به هم نمیریزد و دچار آشفتگی نمیشود. این موضوع و تغییر در کودک اوتیستیک متفاوت است. او به شدت از تغییرات گریزان است. اگر چه کمک به او در کنار آمدن با تغییرات بسیار مفید است، اما اجبار در پذیرش این تغییرات نتایج بسیار بدی به دنبال خواهد داشت.
کودکان مبتلا به اوتیسم رشد متفاوتی دارند
روند طبیعی رشد برای کودکان مبتلا به اوتیسم کمی متفاوت است. ممکن است مهارتهای شناختی این کودکان زود رشد پیدا کند. اما مهارتهای زبانی و اجتماعیشان با تاخیر در رشد همراه است. به عبارت دیگر در این کودکان مهارتهای زبانی و حرکتی با هم هماهنگ نیست. برای نمونه، شاید قادر به پرتاب توپ نباشند اما دایره واژگانی وسیع دارند. در هر حال مهارتهای ارتباطی این افراد مشابه افراد عادی رشد نمیکند.
یادگیری در افراد اوتیستیک غیرقابل پیشبینی است
این موضوع که سرعت کودکان اوتیستیک در یادگیری چگونه است، موضوعی قابلپیشبینی نخواهد بود. مثلا ممکن است واژهای طولانی را خیلی زودتر از کودکان عادی یاد بگیرند. اما بعدها آن واژه را به کلی فراموش کنند. به عبارتی این کودکان شیوه سخت انجام هر چیزی را سریعتر از راهکارهای ساده میآموزند.
تیکهای عصبی در کودکان مربوط به اوتیسم
تیکهای عصبی در افراد مبتلا به اوتیسم چندان شایع نیست. البته گاهی حرکات جسمانی غیرمنتظرهای در آنها دیده میشود. در صورت وجود تیکها و حرکات غیرارادی در این افراد، معمولا منجر به ادامه دار شدن آنها تا زمانی طولانی خواهد شد. برخی از این مبتلایان قادر به کنترل و مدیریت این حرکات در خود هستند و برخی دیگر این توانایی را ندارند.
مبتلایان به تیکهای عصبی معتقدند که اگر این حرکات را ابراز نکنند، توقفشان غیرممکن میشود. از آنجا که تیکهای عصبی هم حالتی از حرکات تکرارشونده هستند، افراد اوتیستیک از وجود آنها لذت میبرند. آنها معمولا مکانی خلوت و به خصوص را برای تجربه این تیکهای عصبی ترجیح میدهند. البته والدین از دیدن این تیکها برای اولین بار، بسیار جا میخورند و نگران میشوند. علاوه بر این، افراد دچار اختلال اوتیسم معمولا وسواسهایی هم دارند.
افسانههای اشتباه درباره اوتیسم
افراد اوتیستیک مانند سایرین عشق، شادی، غم و درد را احساس میکنند. فقط به این خاطر که برخی از آنها نمیتوانند احساسات خود را مانند سایرین بروز بدهند، نباید قضاوتی کلی درباره تمام آنها داشت. افراد اوتیستیک خالی از احساسات نیستند. این تصور اشتباه است که افراد دچار این اختلال احساسات ندارند. این قضاوت ناشی از ناآگاهی است و باید در بین عموم اصلاح شود.
تصور اشتباه دیگر این است که مردم عادی فکر میکنند مبتلایان به اوتیسم توانایی و نبوغ ویژهای در یادگیری و کار با اعداد و نواختن موسیقی دارند. این تصور هم اشتباه است و تعمیم آن به تمام افراد مبتلا کاملا غلط است. افراد معدودی از میان مبتلایان به اوتیسم دارای این توانایی هستند. افراد کمی میتوانند در زمینه علوم کامپیوتری مهارتهایی ویژه ارائه بدهند. به همین خاطر شرکتی آلمانی در سال ۲۰۰۳ میلادی اعلام کرد که از افراد اوتیستیک دعوت میکند تا در زمینه آزمایش نرمافزارها و به عنوان برنامهنویس به بررسی و تایید کیفیت دادههایشان بپردازند.
شناخت اوتیسم و یادگیری اصول مواجهه با افراد مبتلا به این اختلال، نیاز به مطالعه زیادی دارد. در عین حال انتقال تجربیات افرادی که به نوعی در زندگی خود درگیر این اختلال بودهاند هم میتواند کمک زیادی برای آشکار کردن بسیاری از ناشناختهها کند. اگر شما هم تجربهای دارید، میتوانید آن را در بخش نظرات همین مقاله با خوانندگان کودکت به اشتراک بگذارید.