زندگی سرشار از وقایع پیچیده، غیرمنتظره و حوادث ناگوار است. شما نمیتوانید در برابر همه چیز از کودکانتان محافظت کنید و این کار اصلا وظیفه شما نیست! چراکه شما، به عنوان والد و مراقب، باید کودکانی تربیت کنید که در “این” دنیا زندگی میکنند، نه در دنیایی که تحت سلطه شماست و اتفاق ناگواری در آن نمیافتد. وظیفه شما این است که کودکانی انعطافپذیر پرورش دهید. کودکانی که با چالشها مواجه شوند و کمترین آسیب را ببینند. کودکانی که با اعتماد به نفس به دنبال حمایت باشند و بدانند، وقتی زندگی سخت میشود، قدرتی درونی برای مواجهه با مشکلات دارند.
از مرگ یک ماهی گلی گرفته تا زلزله و سیل، زندگی همواره چالشهایی برای شما به وجود میآورد. هرگونه تغییر، نقل مکان یا حتی تجربه سوگ، این فرصت را به شما میدهد تا به کودکانتان آموزش دهید چطور در دنیای واقعی زندگی و رفتار کنند. اگر شما نیز این دغدغه را دارید که چگونه خبرهای بد را به کودکان بدهید، بدون اینکه آسیبی به آنها وارد بیاید، با این مقاله کودکت همراه باشید.
اول هوای خودتان را داشته باشید
به احتمال زیاد، وقتی میخواهید خبر بدی را منتقل کنید، آن خبر باعث ناراحتی شما نیز شده است. درنگ کنید و درون خودتان را بهخوبی مشاهده کنید و ببینید حالتان چطور است. به اندازه کافی خوابیدهاید؟ آیا احساس نداشتن تمرکز و اضطراب دارید؟ چه کارهایی برای حمایت از خودتان میتوانید انجام دهید؟ انجام کارهای خودحمایتی بستگی به شرایط دارد، اما لازم است قبل از اینکه با کودکتان صحبت کنید، احساساتتان را با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده در میان بگذارید. وقتی با هر روشی خود را آرام کردید و به خود مسلط شدید، میتوانید موضوع را با کودکتان در میان بگذارید و به این ترتیب، از آنجا که خودتان اطلاعات را بهخوبی پردازش کرده اید و به احساستان آگاهید، اطلاعات اضافه را به کودکتان نمی دهید.
اگر برایتان ممکن بود، تلاش کنید خبر را با کمک همسرتان یا حمایت یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان، که رابطه صمیمانهای با کودک دارد، بیان کنید. در این روش احساس امنیت، حمایت و آرامش بیشتری وجود دارد. حمایت آنها میتواند در حد آوردن فنجانی چای یا پیشنهاد فعالیتی آرامبخش بعد از شنیدن خبر ناگوار باشد.
رویکرد و روش خود را انتخاب کنید
1) رویکرد «بیان مستقیم»: برای خودتان بنویسید که ابتدا چه چیزی را میخواهید مطرح کنید. این کار به شما کمک میکند مستقیمترین راه را برای بیان آنچه نیاز دارید تدوین کنید. همچنین، وقتی آن را نوشتید، خواهید دید که گاهی “چیزهای غیرضروری” را بیان میکنید. بچهها لازم نیست همه جزئیات را بدانند، فقط لازم است اصل مطلب را بدانند تا بتوانند سؤالاتشان را از شما بپرسند.
2) رویکرد «پذیرش با خیالی آسوده»: برخی از خبرهای نه چندان خوشایندی را که باید با کودکان در میان بگذارید، مانند والدینی که شغل خود را از دست دادهاند یا دچار بیماری گذرایی شدهاند یا عمل جراحی در پیش دارند، میتوانید وقتی برای شام به رستوران رفتهاید با آنها در میان بگذارید. زیرا از آنجا که در محیطی آرام و صمیمی هستید، خودتان هم احساس آرامش و راحتی میکنید و حتی نسبت به آنچه در آینده رخ خواهد داد خوشبین خواهید بود:
- بابا شغل خود را از دست داده است، اما او به دنبال شغل جدیدی است، وقتی شغل جدیدش را پیدا کرد، چه هدیهای برایش بگیریم؟
- من چند روز به بیمارستان میروم، دوست داری وقتی بهبود پیدا کردم، چه فعالیتهایی با هم انجام دهیم؟
از این گذشته، همه چالشهای زندگی وقایع دردناک و عظیمی نیستند و کودکان شما باید یاد بگیرند برخی از وقایع بخشی از زندگی عادیاند. درست است که ناراحتکننده یا آزاردهندهاند، اما بحران وحشتناک و بزرگی نیستند. داشتن رویکرد پذیرش با خیالی آسوده به برخی از مشکلات زندگی به شما کمک میکند کمتر احساس دستپاچگی کنید.
3) رویکرد «چه احساسی دارید اگر …»: این رویکرد روشی عالی برای پذیرش خبرهای ناگوار قبل از مواجهه با آن اخبار است و یکی از روشهای مؤثر برای مواقعی است که رویدادی در آینده نزدیک اتفاق خواهد افتاد. این روش برای رویدادهایی که به طور مستقیم روی خود کودک تاثیر میگذارد هم بسیار مؤثر است. برای مثال، “اگر مجبور شوی مدرسهات را عوض کنی، چه حسی داری؟” یا “چه احساسی داری اگر دیگر پدربزرگ را نبینی؟” حتی میتوانید درباره اتفاقی که برای یک دوست میافتد صحبت کنید. “اگر دوستت به دیابت مبتلا شود، چه حسی داری؟ آیا او را متفاوت میبینی؟” این روش به کودکان فضا میدهد تا مشکل را از بیرون مشاهده کنند.
انتخاب زمان و مکان مناسب و اینکه چگونه خبرهای بد را به کودکان بدهید
مکانی که اخبار را بیان میکنید میتواند در چگونگی دریافت خبر تاثیر داشته باشد. مکانی دور از خانه را برای صحبت درباره اخبار انتخاب کنید و قدرت پیادهروی را در پاکسازی روان و تخلیه احساسات دستکم نگیرید.
برای مثال، اتاق خواب کودک، در حالی که او با وسایل و اسباببازی ها و خاطره هایش احاطه شده است، مکان مناسبی برای صحبت درباره تغییر خانه نیست. در عوض، زمانی را برای بیرون رفتن از خانه انتخاب کنید، مثلا در حال پیادهروی در خیابان و تماشای خانههای دیگر. به این ترتیب، میتوانید درباره نقل مکان صحبت کنید: “تصور کن اگر ما در این خانه یا آن خانه زندگی میکردیم، چطور بودیم؟” یا “خیلی هیجانزدهام که ببینیم زندگی ما در خانه جدیدمان چطور خواهد شد.” میتوانید درباره چیدمان خانه جدید برنامهریزی کنید: “به نظر تو قاب عکس خانوادگیمان را کجا نصب کنیم؟” به همین ترتیب، وقتی کودکان از مدرسه بازمیگردند، زمان مناسبی برای اطلاع دادن تغییر مدرسهشان نیست. بهتر است تا آخر هفته صبر کنید تا آنها کمی از حال و هوای مدرسه فاصله بگیرند تا بهتر درباره تغییر مدرسه فکر کنند.
در پاسخ به اینکه بهتر است چگونه خبرهای بد را به کودکان بدهید یا در چه شرایطی این کار را بکنیم میتوان گفت بهتر است این کار در فضایی آرام انجام بگیرد، اما قطعا آن مکان تختخواب آنها نیست. تختخواب کودک جایی است که در آن استراحت و رؤیاپردازی میکند، پس تا آنجا که میتوانید تمام اخبار ناگوار را از اتاق و تختخواب او دور نگه دارید. گوشه دنجی از سالن نشیمن یا آشپزخانه را انتخاب کنید، موسیقی آرامبخشی پخش کنید و سعی کنید وقتی میخواهید صحبت کنید، فضا را گرم و صمیمانه کنید. بهتر است کودکان کمسنتر عروسک نرمی را در آغوش داشته باشند. نزدیک کودکتان بنشینید و آرامش خود را حفظ کنید، نوازش کردن پشت آنها هم میتواند به آنها احساس راحتی و آسایش بدهد و هر دوی شما را آرام کند.