تمرین های ذهن آگاهی بخش مهمی از دوره هایی است که برای پدر و مادرها داریم. این تمرین ها والدین را به مکثی نمادین تجهیز میکنند تا بتوانند ذهن و بدن خود را به زمان و مکانی که در آن حاضرند بیاورند و والدگری ذهن آگاهانه را در خود تقویت کنند. این اتفاق باعث میشود که آنها، به جای واکنش نشان دادن، با ذهنآگاهی هرچه تمامتر به موقعیت پاسخ دهند. نفس کشیدن، قدم زدن، غذا خوردن، نوشیدن و گوش دادن در صورتی که با ذهن آگاهی انجام شوند، همه نمونههایی از این تمرینها به شمار میآیند. اساس تمام این تمرینها همان کارهاییاند که در زندگی عادی هر ثانیه به صورت ناخودآگاه انجام میدهید. زمانی که برای انجام همان کارها، به صورت آگاهانه، چند دقیقه زمان صرف میکنید، در واقع یک تمرین ذهنآگاهی را پیش بردهاید. گوش دادن به شخص دیگری به صورت آگاهانه، خوردن انگور در حالی که به شکل و شمایل، اندازه و مزه آن دقت میکنید، نوشیدن لیوانی آب و احساس اینکه چگونه فضای دهان را خنک میکند و به سمت معده راه خود را مییابد، همه مثالهایی از تمرینهای ساده ذهنآگاهیاند و تکنیک در مقابل تمرین محسوب میشوند که میتوان آنها را در هر ساعتی از شبانهروز امتحان کرد.
سؤالی که ممکن است برای شما هم پیش بیاید این است که تمرینهای ذهنآگاهی، در لحظاتی که واقعا به آنها نیاز دارید، چطور به کار شما میآیند؟ لحظات سرشار از احساس و عواطفی که بین بزرگسالان و کودکان پیش میآید دقیقا همان زمانهاییاند که والدین/مربیان باید ذهن کاملا آگاهی داشته باشند تا اختیار خود را از کف ندهند. یک مربی قطعا نمیتواند وسط اتاقی پر از کودک بایستد و با کشیدن نفسهای عمیق، ذهنآگاهی خود را به دست آورد! زمانی که ظرف شیر روی میز صبحانه برمی گردد، پدر یا مادر مسلما نمیتوانند، با نوشیدن لیوانی آب، به ذهنآگاهی دست پیدا کنند! در شرایطی که دو کودک در حال گریه و فریاد زدن هستند و هر کدام انگشت اشاره خود را به سمت دیگری نشانه رفتهاند، حفظ آرامش با کشیدن نفسهای عمیق احتمالا ممکن نیست! همه اینها والدین را به این نقطه می رسانند که آیا تمرینهای ذهنآگاهی اصلا به عنوان تکنیکی سودمند در والدگری سالم اجراشدنیاند یا خیر.
پاسخ به این سؤال در تمیز دادن تکنیک در مقابل تمرین نهفته است. تکنیکها مانند کلیدها عمل میکنند: زمانی که دری قفل باشد، شما فقط لازم است که کلید درست را برای باز کردن آن پیدا کنید. زمانی که کلید درست تشخیص داده شد، در همیشه با استفاده از همان کلید باز خواهد شد. برای استفاده از کلید، شما به تمرین نیاز ندارید و هر کسی که کلید داشته باشد میتواند در را باز کند. به طریق مشابه، هر کسی میتواند از این تکنیکها استفاده کند تا کارهای مورد نظرش را به انجام برساند.
در حالی که تکنیکها قرار است برای هر کسی که آنها را یاد میگیرد به طور مؤثر کار کنند، درباره مفاهیمی مانند ذهنآگاهی، این «بودن» است که اهمیت پیدا میکند. کافی نیست که درباره فعالیتهای ذهنآگاهی اطلاع داشته باشید یا حتی تمرینهای ذهنآگاهی را یاد بگیرید. حتی کافی نیست که این تمرینها را چند بار تکرار کنید تا مطمئن شوید که آنها را به ذهن سپردهاید. ورزشکاران تمرینات ورزشی خود را رها نمیکنند تا زمانی که در المپیک شرکت کنند. مفاهیمی مانند ذهنآگاهی نیاز به تمرین دارند و نمونه ی کاملی از “کار نیکو کردن از پر کردن است” هستند. به بیان دیگر، با تمرین ذهنآگاهی به صورت مداوم، شما در طول زمان بر آنها تسلط مییابید. تمرین شما را توانا میکند و مهارت مورد نظر را به عنوان بخشی از وجودتان در شما نهادینه میکند. با مداومت در تمرین، فرد بدون تقلا کردن، می تواند ذهنآگاه باشد. زمانی که تمرینهای ذهنآگاهی به بخشی از زندگی روزانه فرد تبدیل شوند، والد و مربی قادر خواهند شد، هر زمان نیاز بود، ذهنآگاهی خود را بازیابند. آنها کشف میکنند که در مقایسه با گذشته، بهتر میتوانند پیش از عمل کردن فکر کنند. آنها قادر خواهند بود هرچه بهتر احساسات غلیظ خود را مدیریت کنند و آنها را در ورای رفتارها ببینند.
لازم به تاکید است که یک مربی ذهنآگاه نیاز ندارد، در میانه اتاقی پر از کودکان پرسروصدا، ده نفس عمیق بکشد و والد نیاز ندارد، در مواجهه با دعوا و فریاد خواهر و برادرها، فعالیت نوشیدن آگاهانهای انجام دهد تا ذهنآگاهی خود را بازیابد و بدین ترتیب می توان تکنیک در مقابل تمرین را به عین مشاهده نمود. با تمرینهای مداوم، آنها در مییابند که میتوانند هرچه بیشتر آگاهانه عمل کنند. ورزشکاران سعی نمیکنند درسهای خود را در میان مسابقه به یاد آورند: آنها تنها عمل میکنند و اجازه میدهند مهارتهایشان بروز یابد. فعالیتهای ذهنآگاهی تمرینهایی مادامالعمرند که ظرفیت شما را بالا میبرند و این پیشرفتی است که هرگز پایان نمییابد.
اصل این مقاله به زبان انگلیسی توسط آقای حنیف رضا جابری پور، دانشجوی دکتری آموزش پیش دبستان، در بلاگ “بنیاد کودکی استرالیا” منتشر شده است.