وقتی صحبت از ویروس کرونا و بیماری ناشی از آن به میان میآید، فقدانهای بزرگی مانند مرگ و از دست دادن، بیماری یا از دست دادن شغل نیز جزو فقدان ناشی از این بیماری کرونا بوده است.
از زمان همهگیر شدن ویروس کرونا، عبارت «از دست دادن» نخستین و مرتبطترین عبارتی است که پس از شیوع ویروس کرونا، در زمینه سلامت و بیماریهای روانی افراد، مطرح میشود.
این گفته به نظر بدیهی میرسد، چرا که بسیاری از مردم در سراسر جهان، در نتیجه همهگیر شدن این بیماری، فقدانهای عظیمی را تجربه کردهاند: از دست رفتن حیات، مرگ عزیزان، از دست دادن سلامتی، از دست دادن شغل و درآمد. اما شاید اوج این اندوه آنجا باشد که کسانی که فرد عزیزی را در این بحران از دست میدهند حتی از برگزاری تشریفات خاکسپاری سادهای برای سوگواری جمعی و یافتن کمی تسکین نیز محروم میشوند. در این مقاله، به بررسی اندوه و فقدانهای ناشی از بیماری کرونا پرداخته و راهکارهایی برای سلامت روان ارائه میشود.
مشکلات ناشی از شیوع ویروس کرونا، علاوه بر فقدانهای بزرگ، جنبه غیرآشکاری دارد که شامل فقدانهای کوچکتریاند و بر سلامت روانی افراد تاثیر میگذارند.
لری گوتیلب[1]، نویسنده و تراپیست، میگوید: «در مقام یک رواندرمانگر، همیشه بر این باور بودهام که درد سلسلهمراتب ندارد: درد درد است. رنج کشیدن نباید رتبهبندی شود، چرا که نمیتوان به درد کشیدن به چشم یک رقابت و مسابقه نگریست. همچنین، به اعتقاد من، حزن و اندوه نیز سلسلهمراتب ندارد و وقتی به رتبهبندی فقدانهای خود میپردازیم، آنگاه به برخی اعتبار میبخشیم و برخی دیگر را کمارزش تلقی میکنیم. به این صورت، بسیاری از افراد، در اندوه از دست دادنهایی که در نتیجه این رتبهبندی به صورت فقدانهای خاموش درآمدهاند، کاملا تنها میمانند.»
چنین طرز تفکری بین مردم بسیار رایج است: «درسته که سقط جنین داشتی، اما فرزندت رو که از دست ندادی. درسته که از همسرت جدا شدی، اما مرگ همسر رو که تجربه نکردی!» صحبت کردن درباره این فقدانهای خاموش دشوار است، چرا که افراد معمولا از این میترسند که اطرافیانشان آنها را کماهمیت تلقی کنند و بنابراین، از فرد انتظار داشته باشند سریع و راحت از آنها «عبور کند».
در این ایام، در کنار فقدانهای تراژیک و عظیمی مانند مرگ و بیماری و بیکار شدن، از دست دادنهای دیگری هم وجود دارد که افراد، در هر سنی که باشند، آنها را تجربه میکنند: از دست رفتن مجلس فارغالتحصیلی، رویدادهای ورزشی لغوشده، به تعویق افتادن جشنهای عروسی و تعطیلات، جدا افتادن از اعضای خانواده و دوستان، آن هم درست هنگامی که بیش از هر زمان دیگر به آنها نیاز دارند.
اما شاید، از همه این موارد تاثیرگذارتر آن باشد که شیوع ویروس کرونا و بحران ناشی از آن پیشبینیپذیر بودن اتفاقات را، که همیشه بیچونوچرا در زندگیتان جاری بوده، از شما گرفته است. شما نمیدانید آیا دوباره میتوانید مانند قدیم همه اقلام مورد نیازتان را روی قفسه فروشگاهها پیدا کنید؟ آیا دوباره میتوانید دستگیره در را با دستهای بیحفاظ لمس کنید؟ آیا دوباره میتوانید به آرایشگاه بروید؟ یا بعدازظهر یک روز تعطیل را به تماشای فیلمی در سینما اختصاص دهید؟
بنابراین، درست مانند اضطرابی که در اثر ویروس کووید-19 به وجود آمده است، جمعی از فقدانها نیز از آن ناشی شدهاند. در این مقاله، با راههایی برای مقابله با این فقدانها آشنا خواهید شد.
اندوه فقدان ناشی از بیماری کرونا را به رسمیت بشناسید
با اینکه داشتن اضطراب کاملا ناخوشایند است، اما معمولا تصدیق آن بسیار سادهتر از به رسمیت شناختن اندوه است. به این دلیل که افراد دچار دو نوع اضطراب متفاوت میشوند: اضطراب سازنده و اضطراب غیرسازنده. شما قادرید اضطرابتان را به امری مولد (استفاده از نگرانی برای عمل به وظایفی مانند شستن دستها، حفظ فواصل اجتماعی و دور ماندن از افراد، فرستادن غذا برای افراد سالخورده فامیل یا تماس گرفتن با همسایهای که تنها زندگی میکند) یا غیرمولد (اختصاص تمام ساعتهای روز خود به مطالعه سرخط خبرهای ویروس کرونا) تبدیل کنید.
در مقابل، مواجهه با حزن و اندوه فرایندی بسیار آرامتر است. رویارویی با اندوه شما را ملزم میکند با درد خود در نقطهای قرار بگیرید و شکلی از غم را احساس کنید که بسیاری از افراد را به نحوی ناراحت میکند که سعی میکنند خیلی زود از آن خلاص شوند. حتی در موقعیتهای کاملا عادی هم، بسیاری از شما همین کار را با خود و فرزندانتان میکنید. کودک ممکن است بگوید: «من ناراحتم.» و والد به او پاسخ میدهد: «ناراحت نباش. هی. بیا بریم یه کم بستنی بخوریم.» به همین شکل، در زمان شیوع ویروس کرونا، کودک ممکن است بگوید: «من خیلی ناراحتم که نمیتونم هر روز دوستام رو ببینم.» و والد، در تلاش برای کاهش درد کودک، به او پاسخ میدهد: «اما عزیزم، ما خیلی خوششانسیم که مریض نشدیم و تو هم خیلی زود میتونی دوباره دوستات رو ببینی!» پاسخ مؤثرتر بسیاری از افراد این است: «من میدونم تو چقدر به خاطر این موضوع ناراحتی. تو بودن با دوستات رو از دست دادی. این واقعا آدم رو ناراحت میکنه.»
درست مانند فرزندانتان، که به تصدیق شدن اندوهشان نیاز دارند، خود شما نیز احتیاج دارید غمتان را تایید کنید. بسیاری از افراد به اشتباه تمایل دارند کمتر احساس کردن را با احساس بهتر اشتباه بگیرند. اما باید همیشه به خاطر داشته باشید که احساسات شما همواره حضور دارند و در صورت نادیده گرفته شدن، تنها به شکلهای دیگری خود را نشان میدهند: در ناتوانی در استقرار یافتن، در رسیدن زودهنگام به نقطه جوش (که به ویژه در روابط نزدیک مشکلساز میشود)، در از دست دادن امیال و اشتیاقها یا کشمکش برای کنترل یافتن بر امیال و اشتیاقهای شخص دیگر، در ناتوانی برای تمرکز کردن یا خوابیدن.
هرچه بیشتر بتوانید جمله «بله، اینها فقدانهای معناداریاند.» را به خودتان و دیگران بگویید، بیشتر احساس دیده شدن و تسکین یافتن خواهید داشت.
در لحظه حال بمانید
برای توصیف شکلی از فقدان که بیشتر افراد در این ایام در حال تجربه آن هستند، عبارتی قابل توجه وجود دارد: اندوه مبهم.
در اندوه مبهم، نوعی تیرگی و ابهام درباره فقدان وجود دارد. مثالی معمول درباره این شکل از اندوه فردی است که همسر او دچار زوال عقل شده است؛ این شخص هنوز در رابطه ازدواج است، اما همسرش دیگر قادر نیست او را به خاطر بیاورد (همسر او زنده است، اما دیگر در «آنجا» حضور ندارد). نمونه دیگر ناتوانی در باردار شدن است؛ این فرد به سوگ فرزندی مینشیند که هرگز نداشته است.
درباره کووید-19، در صدر فهرست فقدانهای محسوس، عدم قطعیت درباره طول مدت این بحران و اتفاقاتی است که در آینده خواهند افتاد. این احساس فرد را در فقدانهای کنونیاش و همچنین در آنهایی که هنوز تجربه نکرده است سوگوار بر جا میگذارد. اندوه مبهم ممکن است شما را در وضعیت عزاداری مداوم گرفتار کند و به همین دلیل، مهم است که شما درست در لحظه حال مستقر شوید. به جای آیندهنگری یا ساختن فاجعه در ذهن -نشخوار کردن فقدانهایی که هنوز اتفاق نیفتادهاند (و ممکن است هرگز هم اتفاق نیفتند)- بهتر است با اتخاذ ایدهای که آن را «هم این و هم آن» مینامند، بر اکنون متمرکز شوید. «هم این و هم آن» به این معناست که در لحظه حال، هم میتوانید احساس فقدان داشته باشید و هم از بودن در جایی که دقیقا در آن قرار دارید احساس امنیت کنید. در کتابی خوب غرق شوید، با فرزندانتان ناهار بخورید، با کودکان بازی کنید و حتی جشن تولدی را به صورت مجازی برگزار کنید. این سخن درستی است که شما احساس عادی بودن را از دست دادهاید، اما هنوز هم میتوانید، برای تنها چیز نرمالی که درست مقابل چشمانتان قرار دارد، در لحظه حال باقی بمانید.
به همه مردم اجازه دهید فقدان را به روش خودشان تجربه کنند
با اینکه فقدان ناشی از بیماری کرونا کاملا جهانی است، اما شکلی که شما از آن اندوهگین میشوید تجربهای عمیقا شخصی است. برای مثال، یک دانشآموز دبیرستانی، که به دلیل از دست دادن ترم بهار غصهدار است، ممکن است ترجیح بدهد خودش را تمام روز در اتاق خواب حبس کند، در حالی که دانشآموز دیگری ممکن است به این نیاز داشته باشد که بیشترین زمان ممکن را با دیگر اعضای خانواده بگذراند. به طور مشابه، یک همسر (خانم یا آقا) ممکن است مایل باشد، با غرق شدن در آخرین اطلاعات مرتبط با کرونا و بحث درباره آنها در تمام مدت خوردن شام، با فقدان خود مواجه شود، در حالی که شریک او ترجیح میدهد، ضمن صحبت نکردن درباره این بیماری، به صورت افراطی به تماشای سریال محبوبش بپردازد. از دست رفتن ثبات برخی افراد را به محاسبه مرگ و میر ناشی از بیماری و برخی دیگر را به مرتب کردن تمام کمدها و کشوها یا کیک پختن ناشی از استرس سوق میدهد.
به بیان دیگر، روش همگانی و یکسانی برای اندوهگین شدن وجود ندارد. حتی پنج مرحله اندوهی که مدل آشنای الیزابت کوبلر-راس نشان میدهد -انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و پذیرش- را نمیتوان به صورت مدلی خطی نگریست. هر فردی، به نحوی منحصربهفرد، با اندوه، و بویژه فقدان ناشی از بیماری کرونا مواجه میشود، بنابراین، بسیار مهم است که بدون تقلیل دادن فقدان افراد دیگر یا تحت فشار گذاشتن آنها برای سوگواری به روشی که شما درست میپندارید، به آنها اجازه دهید به هر روشی که تسکینشان میدهد سوگواری کنند. «راه خودت را برو و اجازه بده دیگران هم راه خودشان را بروند»؛ به خاطر سپردن این قانون در مواجهه با فقدانهای ناشی از کرونا بسیار ضروری است.
[1]Lori Gottlieb