دلبستگی کلمه‌ای است که برای توصیف رد و بدل کردن عشق، توجه و محبت بین کودک و مراقبان اصلی او به کار می‌رود؛ یعنی، سبک مراقبت و ابراز عشق افراد مهم زندگی کودکان به آن‌ها چطور است. هرچه دلبستگی ایمن‌تر باشد (یعنی عشق، محبت فیزیکی و توجه بیشتری به کودک نشان داده شود)، برای کودک بهتر است. نیاز به دلبستگی ایمن اساسی‌ترین نیاز کودک است و تقریبا هر جنبه دیگری از رشد انسان منوط به دلبستگی و صدمه دلبستگی می‌شود.

در یکی از بدترین آزمایش‌هایی که تاکنون ابداع شده است، یکی از بهترین دیدگاه­‌ها درباره اهمیت دلبستگی نشان داده می‌شود. فردریک دوم، سال 1220 میلادی، امپراطور مقدس در امپراطوری روم شد. در دوران تصدی وی در سمت حاکم، بحث و گفت‌وگوی شدیدی در این‌باره صورت گرفت که کدام زبان زبان واقعی خداست؟ برای حل مسئله، فردریک دستور داد ده‌­ها نوزاد در مهدکودک ویژه‌­ای قرار بگیرند و از لحاظ جسمی، به‌خوبی مراقبت شوند، اما هیچ‌کس نباید با آن‌ها صحبت کند یا جز تامین نیازهای اساسی‌شان (غذا، گرما، پوشاک و خواب)، با آن‌ها تعاملی برقرار کند. فرضیه این بود که بدون هدایت بزرگسالان و شنیدن زبان صحبت کردن آن‌ها، نوزادان وقتی به سن تکلم برسند، به “زبان خدا”، که در دنیای قبل تولد آن را شنیده بودند، صحبت خواهند کرد.

امپراطور هرگز پاسخی برای بحث آن زمان پیدا نکرد. زیرا با وجود اینکه همه نیازهای جسمی نوزادان را برطرف کرد، آن‌ها یکی پس از دیگری از دنیا رفتند و هیچ‌کدامشان آنقدر زنده نماند تا بتواند چیزی بگوید (داستان در لوئیس، امینی و لانون، 2000). متأسفانه، در آزمایش‌های واقعی مشابه نیز، نتایج مشابهی نشان داده شد. در اوایل دهه 1900 در نیویورک، بیش از 50 درصد نوزادانی که به یتیم­‌خانه‌­های کاتولیک سپرده می‌شدند، قبل از اولین سال تولدشان، به علت نداشتن ارتباط عاطفی با مراقبان پرورشگاه درگذشتند (برنشتاین، 2001، ص 256). نتایج مشابهی در یتیم‌­خانه‌­های رومانی مشاهده شد، جایی که کودکان تا 20 ساعت در روز به حال خود رها می­‌شدند (شوگانی و همکاران، 2001). بسیاری از آن‌ها درگذشتند و نوزادانی که زنده ماندند تأخیرهای رشدی بسیاری داشتند که شامل اختلال­‌های شناختی / عاطفی بود. براساس این تحقیقات، عشق و دلبستگی به مراقبان اولیه برای کودکان بسیار مهم و حیاتی است.

دو طبقه‌بندی اساسی برای دلبستگی وجود دارد: اولیه و ثانویه. دلبستگی­‌های اولیه مربوط به والدین یا کسانی است که در نقش والدین عمل می‌کنند. دلبستگی­‌های ثانویه کودک هم شامل کسانی مانند پدربزرگ و مادربزرگ، دوستان یا معلمان است. دلبستگی هم با بزرگسالان و هم با کودکان دیگر شکل می­‌گیرد، اگرچه بیشتر روابط کودک به کودک جزو دلبستگی­‌های ثانویه است، اما همیشه اینگونه نیست. در برخی از محیط­‌هایی که کودک خیلی نادیده گرفته می­‌شود، منبع اصلی دلبستگی کودک ممکن است خواهر 10ساله­‌ای باشد که از نیازهای او مراقبت می­‌کند و در واقع از زمان کودکی برایش مادری کرده است. گرچه روانشناسان تلاش دارند وابستگی را به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم کنند، اما واقعیت این است که دلبستگی در چهارچوب دسته‌بندی نمی­‌گنجد. هرچه فردی به کودک نزدیک‌­تر و برایش مهم‌­تر باشد، از نظر تامین نیازهای نوزاد، دلبستگی به او عمیق­‌تر است و صدمه شدیدتری در دلبستگی ناشی از این پیوند خواهد بود.

صدمه دلبستگی

هنگامی که رابطه مهمی آسیب می­‌بیند یا از بین می‌­رود، دلبستگی صدمه می­‌بیند. برای مثال، واقعیت تاسف‌باری که کمتر کسی از آن اطلاع دارد این است که سازمان بهزیستی کودکان آمریکا، در زمینه سلامت روان کودکانی که در ندامتگاه­‌ها نگه‌داری شده­‌اند، در مقایسه با مراکزی که گزارش‌های سوءاستفاده جنسی از کودکان داشته­‌اند، گزارش‌هایی به مراتب بدتر ارائه می­‌کند. به عبارت دیگر، براساس تحقیقات انجام‌شده، اگر کودکان در معرض سوءاستفاده قرار گیرند ولی در خانه باشند و عشق والدین را دریافت کنند، صدمه کمتری می­‌بینند نسبت به وقتی که از خانواده جدا شوند. ممکن است در ابتدا باور این موضوع برای بسیاری از افراد دشوار باشد، اما دلیل بسیار ساده‌ای دارد: جدا کردن کودک از خانه خود باعث ایجاد وقفه و صدمه شدیدی در دلبستگی کودک می­‌شود و دلبستگی آنقدر مهم است که تقریبا همه سوءاستفاده­‌ها و غفلت­‌ها را پوشش می‌­دهد (نه تمام موارد، فقط بیشتر آن‌ها). مراقب اصلی کودک هرچه هم که ایراد داشته باشد، نقش پررنگی در دلبستگی کودک دارد.

اتفاقاتی مثل مرگ، بیماری جدی والدین و طلاق ممکن است برای کودکان صدمه دلبستگی داشته باشد، زیرا مستقیما به دلبستگی بین کودک و والد حمله می­‌کند. منبع عشق، محبت و توجه کودک از او گرفته و دو قسمت می­‌شود. غالبا والدی که حضانت با او نیست کم و بیش بعد از مدتی فرزند خود را رها می­‌کند و این صدمه را حتی بدتر و عمیق­‌تر می‌­کند. البته نه به آن معنا که کودک نمی‌تواند از آسیب‌دیدگی‌ها یا صدمه‌های دلبستگی بهبود یابد، فقط باعث ایجاد زخم بسیار عمیقی می‌شود که نیاز به زمان و توجه بیشتری برای بهبود دارد.

ترمیم صدمه دلبستگی

یکی از روش‌­هایی که برای درمان صدمه دلبستگی به کار می­‌رود بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی است. درمانگر چهار نوع بازی با کودک انجام می‌­دهد، بازی‌هایی که در این درمان استفاده می‌شود مبتنی بر ابعاد دلبستگی ایمن است (بازی‌­های نوازشی، بازی‌­های تعاملی، بازی­‌های چالشی و بازی‌­های ساختاری). وقتی کودک صد درصد و بدون قید و شرط پذیرفته شد، این بازی­‌ها به والدین نیز آموزش داده می­‌شود تا هر روز با کودک این بازی­‌ها را انجام دهند. هدف از این بازی­‌ها این است که والد با کودک کاری را انجام دهد که احساس خوشایندی به کودک بدهد، ارتباط والد و کودک مجددا ساخته شود، دلبستگی ایجاد شود و به‌مرور صدمه دلبستگی کودکان ترمیم شود.

پاسخ شما:

دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید
نام خود را اینجا وارد کنید