در رسانهها همیشه از معایب والدگری هلیکوپتری گفته شده است. اما برخی پژوهشها نشان میدهند که این شیوه والدگری، با توجه به حمایت شدید والدین، میتواند نتایج مطلوبی در رشد کودکان داشته باشد. این تناقض ناشی از این است که «والدگری هلیکوپتری» اصطلاحی است که در روانشناسی بهخوبی تعریف نشده است. برخلاف چهار شیوه والدگری بامریند، اتفاقنظر کلی برای تعریف والدگری هلیکوپتری وجود ندارد. درنتیجه، مطالعات متعدد درمورد پیامدهای والدگری هلیکوپتری با استفاده از تعاریف متفاوت منجر به نتایج ضدونقیض شده است.
اما با بررسی نتایج و توضیحات موجود، مشخص شده که مفید یا مضر بودن مدل والدگری هلیکوپتری برای کودک میزان درگیری نیست، بلکه نوع ارتباط و درگیری والدـکودک است.
آنچه در این مقاله میخوانید: |
والدین هلیکوپتری بهطور کلی در قالب والدینی تعریف میشود که توجه افراطی به تمامی رفتارها و اعمال فرزندانشان نشان میدهند. آنها والدینیاند که بهشدت درگیر و بیشحمایتگرند. آنها همچنین بهصورت خستگیناپذیر در همه جنبههای زندگی فرزندانشان سرکشی میکنند و گاهی حتی بهجای آنها عمل میکنند. به این والدین گاهی والدین نازپرور نیز میگویند. به آنها والدین هلیکوپتری میگویند، به این دلیل که مدام اطراف بچهها در حال گشت زدناند. صدایشان مثل هلیکوپتر قطع نمیشود و با اولین نشانههای دردسر آماده نجات فرزندشاناند.
والدین گشتزننده نمیتوانند بیخیال فرزندشان شوند و لحظهای او را آرام بگذارند. در سالهای اخیر، این اصطلاح همچنین شامل والدینی میشود که مشاهده و رفتارهای کنترلی افراطی آنها مناسب سن فرزندشان نیست.
یکی از مشخصههای والدین هلیکوپتری این است که ذرهذره زندگی فرزندشان را مدیریت میکنند. فرزندان کوچکتر برای یادگیری قوانین دنیا نیازمند نظارت، کنترل و هدایت والدیناند. اما والدین هلیکوپتری این نظارت و محافظت را تا بزرگسالی ادامه میدهند.
والدین هلیکوپتری مدام فرزندانشان را نظارت میکنند و رفتار بچهها را کنترل میکنند. آنها اصرار دارند به کودکانشان کمک کنند، حتی در کارهایی که توانایی انجام دادنشان را دارند. وقتی فرزندانشان با کوچکترین مانعی در زندگی مواجه میشوند، این والدین برای نجات سریعشان آماده خدمتاند.
در ادامه مثالهایی از والدگری هلیکوپتری در سنین مختلف آمده است:
حمایت از خطر منطقی به نظر میرسد. اما والدین هلیکوپتری ممکن است دائماً دور کودک چرخ بزنند. مثلاً وقتی کودک با اسباببازی جدید بازی میکند، آنها شیوه درست بازی کردن را یاد میدهند و اگر کودک به شیوهای متفاوت با آن بازی کرد کودک را اصلاح میکنند. این کودک فضا و شانسی برای تلاش کردن و اکتشاف ندارد و این والدین رفتار کودک و نحوه تعامل با دیگران را کنترل میکنند.
خراشهای ناشی از زمین خوردن برای کودکی که راه رفتن را میآموزد کاملاً طبیعی است. اما والدین مرتب در اطراف کودکان نوپای خود گشت میزنند تا از هر حادثه کوچکی جلوگیری کنند. یک خراش کوچک روی زانوی کودک آنها را بهشدت نگران و مضطرب میکند.
این والدین تلاش زیادی میکنند تا کودک را به مدرسهای مشخص و کلاس خاصی بفرستند. آنها نهتنها نظارت میکنند، بلکه به فرزندشان کمک میکنند تا کارها و پروژههای مدرسهاش را انجام دهد. والد هلیکوپتری دوستان فرزندش و فعالیتهای او را انتخاب میکند. انتخابهای کودک معمولاً در نظر گرفته نمیشود، زیرا والدین معتقدند بهتر میدانند چه چیزی به صلاح کودک است.
والدین ممکن است مسئولیت تحقیق و انتخاب دانشگاه برای فرزندشان را بر عهده بگیرند.
ممکن است برای انجام پروژههای فرزندشان درخواست زمان کنند یا تکالیفشان را خودشان انجام دهند. آنها با رئیس دانشگاه، مسئولان یا اساتید تماس میگیرند تا بر سر نمره کم فرزندشان بحث کنند. حتی ممکن است در مصاحبههای کاری فرزندشان حضور داشته باشند.
پیامدهای والدگری هلیکوپتری هم جنبههای منفی دارد و هم جنبههای مثبت:
مربیان مدت زیادی است به این نتیجه رسیدهاند که مشارکت والدین در روند تحصیلی و آموزشی فرزندانشان مثبت است. درگیری مناسب والدین یکی از مزیتهای والدگری هلیکوپتری است. این درگیری برای رشد هیجانی و ذهنی دانشآموز و موفقیتهای تحصیلی ضروری است. پژوهشها نشان میدهند که درگیری و مشارکت والدین باعث نگرش مثبت دانشآموزان به مدرسه، افزایش کارآمدی در انجام تکالیف، کاهش غیبت و ترک تحصیل و بهبود عملکرد تحصیلی میشود.
در سطح دانشگاه، برخی مطالعات نشان میدهد که مشارکت والدین تأثیرات مثبتی مثل مصرف نکردن الکل، بهبود مهارتهای تصمیمگیری، مهارتهای زندگی، موضوعات مربوط به سلامتی و پیشرفت شغلی دارد. حمایتهای شدید والدین در جنبههای مالی، کلامی و هیجانی باارزش و سودمند شناخته شده است. فرزندانی که چنین حمایتهایی دریافت کردهاند، در مقایسه با دیگران، تعدیل روانی و رضایت از زندگی بیشتری دارند.
برخلاف یافتههایی که پیشتر گفته شد، مطالعات متعددی نشان میدهد که والدگری افراطی میتواند منجر به بروز مشکلات در سلامت روان کودکان شود. کودکانی که والدینشان بیش از حد در آموزش مشارکت میکنند، سلامت روانی خوبی ندارند. آنها بیشتر از دیگران به اضطراب، افسردگی و سوءمصرف مواد تمایل دارند.
نوجوانان و جوانان نیز متحمل آسیبهایی میشوند. این افراد در زمان کودکی از مشکلات دنیای واقعی دور افتادهاند. مطالعات نشان میدهد که احتمال روانرنجوری در آنها بیشتر است و برای مستقل شدن دوران سختی را پشت سر میگذرانند. آنها عزتنفس پایینتر و مهارتهای ضعیف برای کنار آمدن با مشکلات در زندگی روزمره خواهند داشت.
همچنین داشتن والدین هلیکوپتری با میزان بالاتری از خودشیفتگی و خودبرتربینی مرتبط است. این والدین درزمینه تحصیلی همچون نیروی محرکه عمل میکنند. درنتیجه فرزندانشان برای یادگیری همیشه انگیزه بیرونی دارند که این حالت با عملکرد پایینتری از لحاظ علمی همراه است.
چرا در نتایج حاصل از مطالعه پیامدهای والدگری هلیکوپتری چنین اختلافی مشاهده میشود؟ در ظاهر، به نظر میرسد که میزان و سطح مشارکت والدین تعیین میکند که آیا این درگیری والدین به نفع کودک خواهد بود یا خیر. اما درنهایت میتوان گفت تفاوت بین یافتههای گوناگون مبتنی بر ادراک و نگرش کودک است. یعنی اگر کودکی با مقدار مشارکت و درگیری که والدین دارند راحت و خوشحال است، فرد دیگری نمیتواند بگوید این میزان از درگیری زیاد است.
این پدیده میتواند با نظریه خودتعیینگری توضیح داده شود. براساس این نظریه، سه نیاز اصلی روانشناختی برای انسان وجود دارد: استقلال، احساس شایستگی و احساس تعلقخاطر. وقتی این نیازها برآورده شود افراد سلامتی و بهزیستی بیشتری را تجربه میکنند و بهصورت درونی تشویق میشوند تا بهدنبال موفقیت بروند و رشد و تکامل را دنبال کنند.
محیط خانوادگی حمایتی که استقلال کودک را در نظر میگیرد میتواند این سه نیاز را برآورده کند. والدین حامی استقلال به کودکانشان اجازه میدهند مشکلاتشان را خودشان حل کنند و آنها را بهسمت شایستگی سوق میدهند. به این معنی که کودک برای تعامل مؤثر با محیط احساس توانمندی و اعتمادبهنفس میکند. این سبک فرزندپروری منجر به سازگاری اجتماعی و هیجانی در کودکان میشود. اما محیط خانوادههایی که به کودک استقلال نمیدهند نمیتوانند این نیازها را برآورده کنند. حمایت از استقلال به این معنی نیست که به کودک اجازه هرگونه رفتاری را بدهند. بلکه به این معنی است که کودک والدینش را همچون افرادی غیرکنترلگر و مشوق استقلال بشناسد.
اگر کودک پیامدهای والدگری هلیکوپتری را حمایتی و نه کنترلگری بشناسد، این سبک میتواند مفید باشد. اما اگر برعکس این حالت باشد، کودک از این سبک والدگری آسیب میبیند.
بیشتر والدین هلیکوپتری سختگیریهای مثبتی دارند. آنها میخواهند فرزندانشان سالم، خوشحال و موفق باشند. همچنین، به کودکانشان کمک و از آنها حمایت میکنند. بااینحال، چنین والدینی اغلب کمالگرا هم هستند و موفقیت کودکشان را اولویت والدگری قرار میدهند. درنتیجه بیش از حد در همه امور دخالت و مشارکت میکنند. برای اینکه تبدیل به والدین هلیکوپتری نشوید، باید بین کمک کردن و کنترل کردن تمایز قائل شوید. کمک کردن بسیار خوب و مفید است، البته تا وقتی حدومرز رعایت شود و تبدیل به دستور و تحمیل خواستهها نشود.
نمره کم در مدرسه، پذیرفته نشدن در تیم ورزشی یا عملکرد بد در مصاحبه شغلی آینده کودکتان را نابود نمیکند. برعکس، این اتفاقات درسها و تجربههاییاند که فرزندتان در کنار شما میتواند از آنها یاد بگیرد.
والدین کنترلگر نهتنها سلامت کودک را به خطر میاندازند بلکه باعث تخریب رابطه والدـکودک میشوند. دوران کودکی شاد، امن و صمیمانه ضامن موفقیت آینده کودکان است.
هیچ اشکالی ندارد اگر بخواهید والد بهتری باشید. اما آرزوی بار آوردن فرزندانی موفق یا مقایسه دائمی خود با سایر والدین میتواند به والدگری افراطی منجر شود و به رشد و تکامل فرزندان آسیب بزند.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…