پیش دبستانی دورهای است که کودکان قبل از ورود به مدرسه آن را میگذارنند. هدف از گذراندن دوره پیش دبستانی آمادهسازی کودکان برای ورود به مدرسه است. در این مقاله کودکت، به بررسی و مقایسه دو نوع پیش دبستانی مختلف پرداخته شده است و بیان میشود پیش دبستانی های بازی محور کودکانی شادتر و سالمتر پرورش میدهند.
• پیش دبستانی های بازی محور ، با تشویق کودکان به جستجو، کنجکاوی و حل مسئله، آنها را به دانش آموزانی خودآموخته تبدیل میکنند و مفاهیم آموزشی را عمیق و ریشهدار در آنها نهادینه میسازند.
• آنچه در پیش دبستانیهای آموزش محور تدریس میشود سطحیترین نوع آموزش است که مانع ابتکار عمل و استقلال کودکان میشود.
• طبق نتیجه سالها تحقیق درباره روانشناسی رشد، بازی مؤثرترین روش یادگیری، توسعه مهارتهای اجتماعی و بهبود عواطف و احساسات کودکان است.
• طی ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته، نقش بازی در نظام آموزشی تا حد چشمگیری کمرنگ شده و به موجب آن افسردگی، اضطراب و خودکشی بین کودکان و نوجوانان افزایش یافته است.
• به گفته محققان، کمبود بازی باعث افزایش خودشیفتگی و کاهش همدلی بین نوجوانان میشود.
اگر از خواندن این مطالب متعجب شدهاید، احتمالا پدر یا مادری هستید که به دام تبلیغات رنگارنگ مجتمعهای آموزشی متداول در دنیای امروز افتادهاید. نگرانی درباره انتخاب مهدکودک مناسب برای کودکان امری فراگیر بین والدین است. متأسفانه نکاتی مانند بازی، خلاقیت و مهارتهای اجتماعی در پیش دبستانیها کمتر مورد توجه قرار میگیرد و بیشتر بر توانایی خواندن و دروس تکراری و معلم محور تأکید میشود. تأثیر این روشهای آموزشی بر کودکان ویرانکننده است.
بسیاری از افراد متخصص در حوزه آموزش کودک نگران از بین رفتن نقش بازی در نظام آموزشی هستند. امروزه، تکنولوژی بخش عظیمی از فکر و ذهن کودکان را به خود مشغول ساخته است و ساعات بسیاری از روز آنها صرف پرداختن به سرگرمیهای دیجیتالی میشود. بسیاری از کودکان ۴ و ۵ ساله امروزی توانایی شرکت در یک بازی نمایشی را ندارند. در حالی که استفاده از قدرت تخیل و درگیر شدن کودک در بازیهای وانمودی و پذیرش نقشهایی چون پزشک، معلم، ابر قهرمان، آتشنشان و حتی حیوانات یکی از طبیعیترین و مؤثرترین بازیهای کودکان است.
بدون تردید، از دست دادن خلاقیت عواقب منفی بسیاری برای کودکان و کل جامعه در بر خواهد داشت. امروزه در بسیاری از کشورها، پیش دبستانی بازی محور تأسیس شده است که در طولانی مدت، سبب پرورش دانش آموزانی مستقل و با انگیزه میشود.
۱. لارنس ک. فرانک، کارشناس رشد، در این باره میگوید:
بازی روشی است که طی آن کودک آموزههایی را به دست میآورد که هیچ معلم و کتابی نمیتواند آنها را به او یاد دهد. حین بازی، کودک به دنیای واقعی فضا و زمان، اشیاء و حیوانات، ساختارها و انسانها وارد میشود و در آنها به کشف و جستجو میپردازد. بازی با کودکان سبب تمرین الگوهای پیچیده و ساده زندگی و ارتباطات انسانی میشود و این کودکان، در سنین بزرگسالی، مهارتهای اجتماعی بهتری خواهند داشت.
۲. امروزه، والدین به دلیل مشغلههای فراوان تمام اوقات کودکان خود را با کلاسهای آموزشی مختلف مانند موسیقی، ورزش، رقص و زبان پر میکنند. این کودکان برای بازیهای آزاد بدون دخالت بزرگسالان فرصت چندانی ندارند. برای بسیاری از آنها مهدکودک تنها فضایی است که میتوانند، حین تعامل با همسالان، خلاقیت خود را پرورش دهند.
۳. متأسفانه، بسیاری از مهدکودکها دیگر فضایی برای تقویت بازی و خلاقیت کودکان نیستند. بسیاری از کلاسهای درس از اسباب بازی و فضاهای مجهز برای بازی خالی هستند. کودکان بیشتر وقت خود را صرف انجام فعالیتهای ساختار یافته مانند تمرین خواندن، ریاضی و حل کتابهای کار میکنند.
۴. بسیاری از محققان معتقدند مهمترین نقش معلم پیش دبستانی ترغیب کودکان به بازی و فعالیت است. از آنجا که امروزه بخش عمدهای از اوقات کودکان صرف پرداختن به تکنولوژی میشود، بسیار مهم است در محیط مهدکودک، به جای تکرار مکررات، فرصت بازی و تعامل بیشتری با هم داشته باشند.
۵. براساس مطالعات اخیر، معلمان پیش دبستانی میتوانند به کودکان کمک کنند خلاقیت خود را پرورش و واژگان خود را گسترش دهند و همچنین، مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کنند. آنها میتوانند در کلاس بازیهای نمایشی ترتیب دهند و تفکر خلاق و مهارتهای گفتگوی کودکان را تقویت کنند. برای مثال، کلاس را به اداره پست، آرایشگاه، فروشگاه، بازار، مطب دندانپزشکی یا فرودگاه تبدیل کنند و به هر یک از کودکان نقشی اختصاص دهند.
۶. زمانی تصور میشد فقط کودکان با نیازهای ویژه، مانند اوتیسم، به روشهای آموزشی بازی محور نیاز دارند. اما امروزه، کارشناسان معتقدند همه کودکان از مزایای روشهای آموزشی بازی محور بهرهمند میشوند. معلمان خوب به کودکان کمک میکنند بازیهای خود را با برنامهریزی پیش ببرند و در آینده از آنها استفاده کنند.
۷. یک معلم خبره، برای تشویق کودکان به بازیهای نمایشی، آنها را سؤال و جواب میکند. برای مثال، اگر قرار است موضوع بازی محیط بیمارستان باشد، از آنها میپرسد: «چه نقشی میخوای داشته باشی؟ پرستار، پزشک یا بیمار؟ برای اتاق عمل، سالن انتظار و اتاق درمان چه پیشنهادی داری؟ به چه وسایلی نیاز داری؟ فردا بازی را به چه شکل ادامه بدیم؟»
۸. بازی مؤثرترین روش برای تقویت مهارتهای زبانی و گسترش دایره لغات کودکان است. انواعی از مهارتهای زبانی عبارتاند از: استفاده از تن صدای مناسب، تماس چشمی و حالات چهره هنگام صحبت کردن، حرکات دست و زبان بدن. برای مثال، در نمایشی با موضوع بیمارستان، کودکان با واژگان مرتبط جدیدی همچون اورژانس، عمل جراحی، جراح، تب، بخیه و نام بیماریها آشنا میشوند.
۹. کودکانی که دایره واژگان گستردهتر و تجربیات بیشتری در دنیای واقعی دارند میتوانند، به صورت ناخودآگاه، این دانستهها و تجربیات را طی بازی و سرگرمی به کودکان دیگر منتقل کنند. برای مثال، کودکی که والدینش پزشک هستند میتواند در بازی نیز نقش پزشک را به عهده بگیرد و واژگان و تجربیاتی را که در دنیای واقعی، به طور ناخودآگاه، با آنها مواجه شده است، طی بازی، به دوستان خود آموزش دهد.
۱۰. بازی در میان کودکان نوپا به صورت موازی است؛ یعنی، این کودکان با هم بازی نمیکنند اما در کنار هم و در نزدیکی هم بازی میکنند. در ۳ و ۴ سالگی، کودکان برقراری ارتباط با دوستانشان در مهدکودک را آغاز میکنند و به مکالمه با آنها مشتاق میشوند. محدود کردن مکالمات، با نشاندن طولانی مدت آنها در کلاسهای آموزشی، هیچ نتیجه مثبتی در پی ندارد.
۱۱. کودکان طی بازی مهارتهای مکالمه را یاد میگیرند. آنها یاد میگیرند چطور نوبت حرف زدن را رعایت کنند، استدلال خود را بیان کنند، بحث کنند و از دیدگاه خود دفاع کنند. آنها میآموزند کلمات قدرتمند هستند و در یک کار گروهی، با همراهی دیگران چطور میتوان از قدرت کلمات استفاده کرد.
۱۲. بازی به کودکان فرصت میدهد مهارتهای زبانی را به صورت سرگرمکننده و معنادار توسعه دهند. برای کودکان دور از وطن بازی فرصت مناسبی است که بدون احساس فشار و اضطراب بتوانند به زبان جدید مکالمهای برقرار کنند. حتی در برخی موقعیتها، میتوانند طی بازی به زبان مادری خود نیز صحبت کنند و توانایی دو زبانه بودن را از دست ندهند.
۱۳. از آنجا که کودکان ۳ و ۴ ساله به تازگی از دنیای بازی موازی قدم به دنیای برقراری تعامل با دوستانشان گذاشتهاند، برای یادگیری و تمرین برخی مهارتهای اجتماعی همچون به اشتراک گذاشتن، رعایت نوبت و گوش دادن به زمان احتیاج دارند. مهارتهایی که در طول زندگی به آنها نیاز خواهند داشت.
۱۴. بازی بهترین روشی است که کودکان میتوانند به کمک آن یاد بگیرند چگونه مشکلات خود را حل کنند. یک معلم خبره میداند چه زمانی و چگونه کنار بایستد، نظارهگر باشد و فقط در مواقع لزوم مداخله کند.
۱۵. به گفته کارشناسان، کودکان پیش از این که شراکت را یاد بگیرند باید با همدلی آشنا شوند. همدلی به معنای توانایی دیدن مسائل از دیدگاه شخص دیگر است. این مهارت حدود ۶ سالگی به دست میآید. بازی با هم و همکاری در رسیدن به اهداف مشترک طی بازی به کودکان کمک میکند ارزش اشتراکگذاری را درک کنند و با اصول همدلی آشنا شوند.
۱۶. برخی کارشناسان معتقدند معصومیت و خلاقیت کودکان، به دلیل بمباران تصاویر رسانههای جمعی، در حال زوال است. دکتر نانسی کارلوس پیج در این باره میگوید:
امروزه، کودکان آنچه را تقلید میکنند که در فیلمها، بازیهای رایانهای و سایر رسانههای الکترونیکی همچون تلویزیون میبینند. همچنین، استفاده از اسباببازیهایی که به هر شکل با تصاویری که در رسانهها دیدهاند مرتبط است، باعث میشود ناخودآگاه در نقشهایی فرو بروند که در رسانهها دیدهاند. این نقشها اغلب حاوی خشونت و پرخاشگری هستند.
۱۷. امروزه، کارفرمایان به دنبال کارمندانی با هوش هیجانی بالا هستند. افراد با هوش هیجانی بالا میدانند چگونه روابطی مثبت و مؤثر برقرار کنند، اختلافات را برطرف و احساسات خود را مدیریت کنند. این افراد خودآگاه و همدل هستند. کودکان این مهارتها را در سالهای نخستین زندگی و طی بازی با هم میآموزند.
۱۸. اختلاف حین بازی بین کودکان سنین پیش دبستانی اجتنابناپذیر است. در صورتی که آنها نتوانند مشکلاتشان را با هم حل کنند، فرصت مداخله برای معلم ایجاد میشود. او میتواند به کودکان آموزش دهد مهارتهای اجتماعی و عاطفی خود را در مشاجرات و اختلافات تقویت کنند.
۱۹. مهارتهای اجتماعی کودکان، در سالهای پیش از دبستان، شاخص قابل توجهی برای موفقیت آنها در سنین مدرسه است. کودکانی که در سنین پیش از دبستان رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان میدهند احتمال ترک تحصیل آنها در سالهای دبیرستان بیشتر است.
۲۰. طبق نظر روانشناسان کودک، بازی روشی است که کودکان با آن دنیا را میشناسند. وقتی کودکان دچار ترس و اضطراب میشوند، از بازی به عنوان راهی برای تسکین خود و هماهنگی با موقعیت استفاده میکنند.
۲۱. کودکان، پس از تجربهای ناراحتکننده یا تروما، میتوانند با انجام بازیهای نمایشی التیام پیدا کنند. برای مثال، کودکی که از واکسن زدن ترسیده و ناراحت شده است میتواند در بازی نقش پزشکی را به عهده بگیرد که بارها و بارها به دوستانش واکسن میزند.
۲۲. در بازیهای نمایشی، کودکان میتوانند طیف گستردهای از احساسات (عصبانیت، اندوه و شادی) را بروز دهند که گاهی در زندگی روزمره برایشان امکانپذیر نیست. نشان دادن این احساسات و کنترل و انتخاب نقشهای دلخواه میتواند به آنها احساس قدرت دهد.
۲۳. هنگام بازیهای وانمودی و پذیرفتن نقش اعضای خانواده، کودکان میتوانند از فشارهای خانوادگی خود اندکی رها شوند. برای مثال، کودکی که والدینش در شرف جدایی هستند میتواند آن را به بازی با دوستانش وارد کند؛ برای آنها توضیح دهد که برخی مادران و پدران نمیتوانند کنار هم زندگی کنند و نیاز به زندگی جداگانه دارند. یا کودکی که به تازگی صاحب خواهر یا برادر شده است میتواند طی بازی احساس مسئولیت خود را تقویت کند و برای مثال، پوشک نوزاد فرضی را عوض کند.
۲۴. زیگموند فروید نیز درباره نقش بازی و تأثیر آن بر توانمندسازی کودکان نظریاتی را ارائه کرده است. به عقیده او، هر کودک طی بازی شبیه نویسندهای خلاق رفتار میکند. زیرا کودک، با شروع هر بازی و پذیرش هر نقش، دنیایی را از درون خود خلق میکند و همه جزئیات این دنیای جدید را مطابق با میل و علاقه خود بنا میکند.
۲۵. کودکان هنگام بازی به تعادل روحی و روانی دست پیدا میکنند. این امر آنها را از نظر عاطفی و ذهنی برای مقابله با چالشهای دوران مدرسه آماده میکند.
۲۶. کودکان حین بازی به ناچار اختلافاتی را تجربه میکنند که برای آنها سازنده است. این تجربه به آنها فرصت میدهد با احساس خشم و ناامیدی خود کنار بیایند. آنها یاد میگیرند چگونه اختلافات خود را حل کنند و به بازی ادامه دهند.
۲۷. در دنیای امروز، روشهای آموزش محور و ساختاریافته بر روشهای آزاد و بازی محور ارجحیت یافتهاند. بنابراین، بیدلیل نیست که اختلالات عاطفی در میان کودکان افزایش چشمگیری داشته است. هزینههای مادی و معنوی فراوانی که برای حل این مشکلات باید پرداخته شود، در مقابل دستاوردهای ناچیز روشهای آموزش محور، بسیار سنگین و چشمگیر است.
۲۸. براساس برخی تحقیقات، کودکانی که بازیهای پازلی جزو سرگرمیهای آنها است درک بهتری از زمان و مکان دارند. آنها میتوانند اشیاء را از ابعاد دیگر تصور کنند و آنها را تحلیل کنند. این مهارت برای خواندن نقشه، تفسیر نمودارها و ساختن سازههای لگو بسیار کارآمد و مفید است. این توانایی از پیشنیازهای مهم ریاضیات، علوم و فنّاوری است که در پیش دبستانی بازی محور آموزش داده میشود.
۲۹. بازی با لگو یکی از سرگرمکنندهترین روشهایی است که میتوان به کمک آن کودکان را با مفاهیم ریاضی آشنا کرد. با قرار دادن بلوکهای لگو روی هم و صحبت کردن راجع به آنها، کودکان مفاهیمی مانند شکل، اندازه، مساحت، اندازهگیری و هندسه را یاد میگیرند.
۳۰. کودکان طی بازیهای نمایشی نیز میتوانند با مفاهیم ریاضی آشنا شوند. برای مثال، در یک بازی نمایشی با موضوع فروشگاه، یاد میگیرند چطور از عابر بانک استفاده کنند، اشکال مختلف پول و ارقام آن را بشناسند، با صورتحساب و فاکتور آشنا شوند، کالاها را قیمتگذاری کنند و قیمتها را تغییر دهند.
۳۱. بازی بهترین روش آموزش مفاهیم ریاضی در سنین پیش دبستانی است و روشهای معلم محور چندان مؤثر نیستند. میتوان مفاهیم ریاضی را در این سنین با بازیهایی همچون پازل، لگو، تخته و مکعب روبیک به کودکان آموزش داد.
۳۲. آموزش مفاهیم ریاضی به خردسالان، از طریق نوشتن و شمارش اعداد، روشی نامناسب و بینتیجه است. بهترین روش برای آموزش این مفاهیم به کودکان بازیها و فعالیتهای نمایشی است.
۳۳. کودکان در حین بازی مفاهیم ریاضی را به شکلی مفید و مؤثر به کار میبرند و با تکرار، آنها را ملکه ذهن خود میکنند. برای مثال، در یک بازی نمایشی با موضوع آشپزی، معیارهای اندازهگیری را، به طور ناخودآگاه، استفاده و تکرار میکنند. برای مثال، «کسر: من نصف کره رو احتیاج دارم»، «اندازهگیری: دو فنجون شیر بریز لطفا»، «شمارش: چهار عدد تخم مرغ لازم داریم» و «ترتیب و توالی: اول خمیر رو هم بزن»
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…