مدیریت رفتار و انضباط کودک موضوعی بسیار مهم است. با بزرگتر شدن کودکان، رفتارشان نیز تغییر میکند. کودکی که در دو سالگی آرام است امکان دارد در هفت سالگی در مقابل شما بایستد و جبهه بگیرد و در دوازده سالگی رفتارهای عجیب و غریب داشته باشد. بهترین راه برای درک و کنترل رفتار کودکان درک میزان تغییرات آنها در سنین مختلف است. این دانش به شما کمک میکند تا روند مدیریت رفتار کودک برایتان آسانتر باشد. مدریرت رفتار به معنی راهنمایی و آموزش کودک بدون تنبیه و خشم است. از این طریق، در حالی که امنیت کودک رعایت میشود، درست و غلط را نیز یاد میگیرد.
در این مقاله کودکت، چندین روش مختلف را خواهید آموخت. این روشها به شما در مدیریت رفتار کودک در سنین مختلف کمک خواهند کرد.
کودک برای عصبانی یا کنترل کردن شما قشقرق به پا نمیکند. معمولا علت بدرفتاری کودکان خردسال ناتوانی آنها در ابراز و کنترل هیجاناتشان است. همچنین، رفتارهای کودک در این سن بهشدت نمایشی و اغراق شده است. اگر خوشحال باشند، خیلی خوشحالاند و اگر ناراحت باشند، خیلی ناراحتاند. خردسالان بسیار کنجکاوند، بنابراین، دخالت و سرک کشیدن در هر موضوعی در این سن طبیعی است. کار کودکان آزمون حس استقلالشان و وظیفه والدین تعیین حد و مرزهاست.
قشقرق: علت عصبانیت و ایجاد قشقرق در این سن این است که کودک توانایی بیان، انجام و رسیدن به خواستههایش را ندارد. همچنین، کودک خردسال، وقتی گرسنه و خسته و ناامید باشد، تحمل کمتری خواهد داشت. با ایجاد قشقرق، کودک به شما میگوید چه مشکلی دارد و شما باید برای او کاری کنید.
خودرأیی: شاید پیش آمده باشد که به کودک سیب دادهاید و او موز خواسته است. لباس صورتی برایش انتخاب کردهاید و او لباس قهوهای میپوشد. در این مرحله، در کودک هویتی مستقل از شما در حال شکلگیری است و مخالفت با شما قسمتی از این روند است. کلمه مورد علاقه کودک در این سن «نه» است.
حق انتخاب: در این سن، کودک به دنبال استقلال و کنترل کردن است، پس با دادن این دو به کودک بسیاری از مشکلات حل میشود. حق انتخاب را به دو مورد محدود کنید؛ یعنی مثلا بگویید: «اول مسواک میزنی یا لباس خواب میپوشی؟» داشتن حق انتخاب به افزایش تاب آوری در کودک شما نیز کمک خواهد کرد. برای تقویت هرچه بیشتر بردباری و تاب آوری کودک خود در برابر مسائل متعدد به این مقاله کودکت مراجعه کنید
آرام باشید: کودک خردسال به نوعی محتاج توجه است و برایش توجه مثبت یا منفی فرقی ندارد. اگر کودک غذایش را به زمین ریخت و شما شروع به داد و فریاد کردید (توجه منفی)، رفتار او تقویت میشود و دوباره این کار را انجام میدهد. با آرامش رفتار بد او را گوشزد کنید و زیادهگویی نکنید تا کودکتان گیج نشود.
پیشگیری از خشم: برای جلوگیری از عصبانیت کودک، دلیل بروز آن را پیدا کنید. اگر کودک هنگام گرسنگی خشمگین میشود، سعی کنید مقداری میانوعده سالم در دسترس داشته باشید. اگر کودک از ترک کردن پارک عصبانی میشود، به او چندین اخطار «ده دقیقه، پنج دقیقه، دو دقیقه» بدهید. همچنین، به اماکنی که دردسر ایجاد میکنند، مثل اسباببازیفروشیها، کمتر سر بزنید.
از وقفه استفاده کنید: زمانی که کودک شما به دو سالگی میرسد استفاده از تکنیک وقفه یا Time Out میتوانید روشی مناسب برای انضباط کودک باشد. اگر خردسال با دوست خود دعوا کرده و او را کتک زده، او را به جایی آرام ببرید و منتظر بمانید تا او آرام شود و کنترل خود را به دست بگیرد.
به او توضیح دهید که کار اشتباه او چه بوده و از کلمات ساده توضیحی مانند «کتک زدن ممنوع» استفاده کنید. نسبت به هر سال از سن کودک، یک دقیقه میتوانید از تکنیک وقفه استفاده کنید و تا پنج دقیقه بیشتر از این تکنیک استفاده نکنید.
وقتی کودک به سن پیشدبستانی میرسد و حدود ۴ یا ۵ سال سن دارد، مهارتهای ارتباطی و حافظهاش عملکرد بهتری دارند و کودک بهتر میتواند از راهنماییها و توضیحات بهره ببرد و آنها را دنبال کنید. کودکان در این رده سنی مشغول درک روابط و ارتقای مهارت های اجتماعی مانند به اشتراک گذاشتن، رفتار مؤدبانه و کنار آمدن با دوستان هستند.
کودکان در این سن درک بیشتری از دنیا پیدا میکنند، اما با درک بیشتر دنیا، مسائل بیشتری به وجود میآید که کودک باید با آنها کنار بیاید و گاهی اوقات هم نحوه کنار آمدن با این مسائل را بلد نیست.
جیغ زدن: شنیدن صدای ناله و جیغ کودک صدای آزاردهندهای است. همچنین، بسیار تاثیرگذار است، چون شما هر کاری میکنید که این صدا قطع شود. ممکن است به مرور زمان جیغ زدن تبدیل به عادت شود و کودک حتی متوجه این رفتار نشود.
گوش ندادن: تصور کنید کودک جلوی تلویزیون میخکوب شده است و شما مدام او را صدا میزنید که شام حاضر است، اما او عکسالعملی نشان نمیدهد. وقتی خواستهای را سه، پنج یا ده بار تکرار میکنید و او جواب نمیدهد، شما عصبانی میشوید. با تکرار این ماجرا، کودک یاد میگیرد که تا وقتی شما به نقطه انفجار نرسیدهاید جوابتان را ندهد.
تکرار نکردن خواسته: باید تکرار کردن خواستهها را کنار بگذارید و از روشهای زیر استفاده کنید:
به رفتار خوب کودک توجه کنید: کودک پیشدبستانی دوست دارد شما را خوشحال کند و لبخند رضایتتان را ببیند. اگر کودک همان بار اول به حرفتان گوش کرد، او را تشویق کنید. عموما افراد به رفتارهای بد توجه بیشتری دارند. بهتر است رفتارهای خوب را بیشتر تشویق کنید تا دوباره تکرار شوند.
الگوی رفتارهای خوب باشید: کودکان بیشتر از حرفها و نصحیتها از رفتار و اعمال والدین یاد میگیرند. اگر شما موقع عصبانیت کنترل خود را از دست میدهید، باید انتظار همین رفتار را از کودک نیز داشته باشید. اگر کودک بیش از اندازه جیغ و نق میزند، ممکن است دقیقا رفتار شما را، وقتی درخواستی دارید، تقلید میکند.
حالا کودک نسبتا بزرگ شده است و بهتر میتواند احساسات خود را بیان کند و خودکنترلی داشته باشد. بهتر است از همین حالا به فکر شکل دادن رفتارهای آینده او باشید. هر اتفاقی که بین ۵ تا ۱۰ سالگی برای کودک رخ میدهد تاثیر مستقیمی بر رفتارهای دوره نوجوانی او خواهد داشت.
سازگاری: مدیریت رفتار در این سن در این خلاصه میشود که کودک را به سمت وظایف خود سوق دهید. تمیز کردن اتاق، بهموقع خانه بودن و انجام دادن تکالیف مدرسه از این دسته کارها هستند. این چالش درباره بچههای پیشدبستانی هم وجود دارد، اما در سنین بالاتر، دیگر نمیتوان کودک را بغل کرد و به تخت برد.
کودک را راهنمایی کنید: یک مربی ورزشی مدام سؤال میپرسد که چطور و چگونه میتوان به تیم کمک کرد تا به اهداف مشخص برسد. اگر کودکتان با همکلاسیاش دعوا کرده است، از او بپرسید: «فکر میکنی راههای جایگزین دعوا چی میتونه باشه؟» هدف شما این است که به او کمک کنید از اشتباهاتش درس بگیرد و در اتفاقات بعدی بهتر عمل کند.
شانس دوباره: در صورت امکان، به کودک شانس دوبارهای بدهید. به او توضیح دهید کجای کار اشتباه است و رفتار خوبی را که مایل به دیدن آن هستید یادآوری کنید. وقتی کودک کار درست را انجام داد، حتما از او تشکر کنید.
از منطق بهره بگیرید: میتوانید از منطق علت و معلول برای تفسیر رفتارهای کودک استفاده کنید. مثلا اگر کودک هشت ساله شما دیر به مدرسه رسیده چون دیر بیدار شده است، بهتر است در چند شب آینده او را زودتر به تختخواب بفرستید. بهترین عکسالعملها آنهاییاند که به کودک چیزی میآموزند.
از 9 تا 12 سالگی، کودک در دوران پیش نوجوانی قرار دارد. در این سن، کودک مستقلتر میشود و آزادی عمل بیشتری میخواهد. دوست دارد بیشتر از معمول بیرون از خانه باشد و وقت بیشتری را با دوستانش بگذارند. این موضوع گاهی برای والدین ترسناک است، چون باید کنترل را به کودک بدهند و در نتیجه، جنگ قدرت بین والدین و کودک ایجاد میشود.
حاضرجوابی: فرزندتان استقلال بیشتری پیدا میکند و میخواهد بفهمد اگر کنترل را به دست بگیرد، پاسخ والدین چیست. همچنین، آنها در این سن دوست دارند در گروههای دوستی پذیرفته شوند و بین آنها جایی داشته باشد، به همین علت، رفتارهای آنها را تقلید میکنند.
مخالفت: فرد در این سن آماده بحث و جدل است و به این منظور، از هر فرصتی استفاده میکند، مخصوصا وقتی احساس کند شما رفتاری ناعادلانه دارید. عموما موضوع بحث و جدل در این سن آزادی و درخواست امتیازات ویژه است. چقدر زمان صرف کامپیوتر میشود، آیا میتوانند گوشی تلفن همراه داشته باشند یا خیر و این قبیل مسائل اهمیت زیادی برای آنها دارد.
دستور ندهید: وقتی میخواهید قوانین و محدودیت تنظیم کنید، از فرزندتان نظرخواهی کنید. نظرتان را بیان کنید و به نظر او گوش کنید، تا حد ممکن با هم به توافق برسید. اگر میخواهید او ساعت ۹ خواب باشد و او دوست دارد ساعت ۱۰ را انتخاب کند، در این میان، ساعت ۹:۳۰ را انتخاب کنید. انعطافپذیری و مذاکره با فرزندتان باعث میشود در آینده او با شما همکاری بیشتری داشته باشد.
در لحظه بحث نکنید: معمولا والدین وقتی کودک عصبانی است، شروع به بحث و جدل و استدلال میکنند و سعی میکنند به هر طریقی او را آرام کنند. این رفتار به کودک آموزش میدهد که تا وقتی داد و فریاد کند، شما هم منعطف خواهید بود. در لحظه بر نظر خود تاکید کنید و بعدا، وقتی همه چیز آرامتر است، مشغول مذاکره شوید.
از کلمات «وقتی» و «بعد» استفاده کنید: مجموعهای از ترکیب جملات وجود دارد که هم به کودک آزادی مناسبی میدهد و هم نظرات والدین اعمال میشود. برای مثال: «وقتی مشقهات رو تموم کردی، بعد میتونی با کامپیوتر بازی کنی»
انتظارات خود را بیان کنید: هر والدینی از فرزند خود مجموعه انتظارات مشخصی دارد که شاید اولین آنها انتظار احترام از سوی فرزند است. وقتی فرزندتان از لحن کنایهآمیزی استفاده کرد، او را منع کنید و بگویید که خواستار احترامید.
والدین باید بدانند که مغز فرزند نوجوانشان در حال تغییر است، تغییرات هورمونی هم بهشدت تاثیرگذار است. فرزندتان دیگر نمیتواند کنترل کافی بر رفتارش داشته باشد. نوجوان در این سن خواستار استقلال است و دوستان او حرف اول را میزنند.
رفتار کلی: فرزندتان هنوز فرد بالغی نشده است، اما نیاز نیست این را مدام به او گوشزد کنید. نوجوان دوست دارد تمام تصمیمات زندگیاش را بهتنهایی بگیرد و کارهایی میکند که معمولا برای آنها آمادگی ندارد. مشکل اینجاست که معمولا نوجوان تصمیمات خوبی نمیگیرد و بهجای عقل و منطق، از هیجاناتش پیروی میکند.
هیچوقت مسئله را شخصی نکنید: فرزندتان به دنبال عصبی کردن شما نیست، حتی اگر اینگونه به نظر میرسد. آرام باشید و به خودتان بگویید که مسئله شخصی نیست. هرگز وارد مجادله و بحث نشوید، اگر تنها یک نفر صحبت کند، دیگر بحثی در نمیگیرد.
محدودیتهای منطقی اعمال کنید: وقتی در خانهای قوانین و محدودیتهایی وجود داشته باشد، نوجوان احساس امنیت بیشتری میکند. باید برای ایجاد این قوانین، با نوجوان به بحث و گفتگو بنشینید. مثلا برای سال تحصیلی جدید، محدودیت تازهای تنظیم کنید. هرچه سن نوجوان بالاتر برود، محدودیتها کمتر خواهند شد.
همه از مجادله و بحث بیزارند، اما اگر در خانه قوانین و محدودیتی وجود نداشته باشد یا والدین به قوانین وضعشده پایبند نباشند، نمیتوان توقع داشت نوجوان قوانین را رعایت کند و این سرآغاز مجادلات است.
به مشکلات کوچک اهمیت کمتری بدهید و به مشکلات بزرگ بیشتر توجه کنید. به این شکل، همیشه در حال بحث نیستید و آرامتر و خوشحالتر خواهید بود، در نتیجه، نوجوان هم آرامتر و خوشحالتر خواهد بود.
سعی کنید حس بهتری به نوجوان انتقال دهید. لحن صدا، رفتار و کلماتی که استفاده میکنید باید حس بهتری داشته باشند. اگر در ۸۰ درصد مواقع این حس را منتقل کنید، نباید نگران چیزی باشید.
قوانین و انتظارات متناسب با سن اعضای خانواده میتواند به رفتار بهتر کل خانواده کمک کند. برای مثال، منع خوردن شیرینی و شکلات قبل از شام مشکلات بسیاری را حل خواهد کرد یا قانونی مانند منع استفاده از کامپیوتر بعد از ساعت ۱۰ شب مشکلات خواب را حل خواهد کرد.
به فرزندانتان عشق بورزید و علاقه خود را به آنها نشان دهید. بهتر است هر روز این علاقه را نمایش دهید، حتی اگر ناراحتید یا آنها کار بدی انجام دادهاند.
صرفنظر از روانشناسی کودک و درک رفتار کودکان که در تربیت و مدیریت رفتار کودک بسیار مؤثر است، فراموش نکنید والدین اولین و بهترین الگوهای فرزنداناند. اگر میخواهید فرزندان باانضباطی پرورش دهید، باید خودتان هم والدین باانضباطی باشید.
اگر شما هم تجربه یا دانشی در زمینه مدیریت رفتار کودک دارید، در قسمت نظرات زیر همین مطلب یا در شبکههای اجتماعی کودکت، با والدین دیگر به اشتراک بگذارید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…