جهان در حال پذیرش اقتصاد بدون پول نقد است و این موضوع سؤالات و چالشهای جالبی را در زمینه آموزش مدیریت مالی به کودکان ایجاد کرده است. طبق یک ارزیابی سواد مالی در سال ۲۰۱۵، که برنامه ارزیابی دانشجویان بینالمللی عهدهدار انجام آن بوده است، کمتر از ۸۰% افراد جوان با سن ۱۵ تا ۲۴ سال پرداختهایشان را آنلاین انجام میدهند. طبق تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۵، فقط ۵۷% از افراد بالغ آمریکایی سواد مالی کافی داشتند، برای مثال، درک کاملی از مفاهیم اصلی مانند تورم و بهره داشتند. این ترکیبی مشکلزاست.
اما براساس نتایج تحقیقی در سال ۲۰۱۷، والدینی که درباره موضوعات مالی با فرزندانشان صحبت میکنند با احتمال بیشتری (%۶۱ در برابر ۴۱%) فرزندانی دارند که میتوان گفت هوش مالی خوبی دارند.
در ادامه این مقاله از کودکت، در مورد آموزش مدیریت مالی به کودکان ۳ تا ۱۰ سال صحبت میکنیم.
در این دوره از رشد فرزندتان، او شروع به درک مفهوم شمارش و حساب میکند. پس زمان مناسبی است که آموزش پول و مفاهیم کلی مالی را شروع کنید.
در مراحل اولیه، پیشنهاد این است که مفاهیم انتزاعی مانند اعتبار مطرح نشود، بلکه از پول واقعی و سکه استفاده کنید. والت گاردنر میگوید: «اجبار کودکان به استفاده از پول نقد باعث میشود بلافاصله رابطهای میان خرج کردن و بودجهای که دارند احساس کنند. همچنین، اهمیت پسانداز کردن را به نوعی برایشان ملموس میکند.»
طبق تحقیقات، دلیل اینکه بچهها سکه دوست دارند این است که به نظرشان واقعیتر میرسد. آنها میتوانند سکه را داخل قلکشان بیندازند. به علاوه، وقتی شما از سکه استفاده میکنید، میتوانید آموزش جمع کردن آنها و تبدیلشان به سکهای با ارزش بیشتر را آغاز کنید. برای مثال، ۵ عدد سکه ۱۰۰ تومانی معادل یک سکه ۵۰۰ تومانی است.
چهار مفهوم ضروری که بچهها در این سنین باید بیاموزند:
پول درآوردن، خرج کردن، پسانداز و بخشش.
البته که فرزند سه ساله شما نمیتواند کار کند و پول درآورد، اما میتواند با انجام کارهای ساده، مثل مرتب کردن تخت یا تمیز کردن اتاقش، پول توجیبی دریافت کند. حواستان باشد، فقط در ازای تکمیل کاری که به آنها سپردهاید، پول توجیبی دریافت میکنند.
یاد گرفتن خرج کردن مسئولانه فرزند شما را، هنگام افزایش مهارتهای تصمیمگیری، قویتر میکند. بچهها وقتی پول خودشان را خرج میکنند، در مقایسه با وقتی پولی بهشان داده شود، در تصمیمهایی که برای خرج کردنشان میگیرند دقیقتر هستند. وقتی فرزندتان چیزی میخرد، مطمئن شوید او میداند صاحب آن چیز است. هرچه خریده باشد فقط به او تعلق دارد.
با شروع پول درآوردن، آنها کمکم یاد میگیرند برخی چیزها گرانتر از چیزهای دیگرند و آدمها، برای دستیابی به هدفهای بزرگتر، باید پولشان را پسانداز کنند. اگر آنها هنوز برای خرید یک چیز گرانقیمت به اندازه کافی صبور نیستند، به آنها کار بیشتری بسپارید یا در ازای پسانداز مقدار معینی پول، به آنها مقداری پول بدهید. (اما فوری به آنها همه پول لازم را ندهید یا پول بیش از تلاششان در اختیارشان نگذارید.)
نشان داده شده است که کمک به خیریه اثرات خشنودکنندهای بر مغز دارد، مانند وقتی میدانید فرزندتان شاد است. به فرزندانتان بیاموزید ۱۰% پولشان را برای کمک به دیگران خرج کنند و خواهید دید این عادت برای همیشه با آنها خواهد ماند.
آموزش مفاهیم مالی در سنین پایین فایده دیگری هم دارد، یادگیری مهارتهای پایه ریاضی. یک کارشناس آموزش سواد مالی میگوید: «یادگیری تقسیم بودجه در سنین پایین؛ یعنی، هر روز تمرین جمع کردن، کم کردن، ضرب، تقسیم و درصد. یعنی، همان مهارتهای ذهنی که بسیاری از کودکان و نوجوانان دیگر به طور مؤثر نمیآموزند.»
با شروع ۶ سالگی، بچهها رابطه علت و معلولی را درک میکنند، این نحوه درک آنها از پول را تغییر میدهد. در این سنین، فرزند شما احتمالا این موارد را درک میکند:
ممکن است فرزند شما تا به حال چندین بار برای بازی به خانه دوستانش رفته و درک کرده باشد که برخی خانوادهها خانه بزرگتر و ماشین کوچکتر دارند یا برعکس. این ممکن است منجر به پرسشهای سختی شود. اگر دانش مالی فرزندتان به خوبی پایهریزی شده باشد، به راحتی میتوان این به سؤالات پاسخ داد.
معرفی تفاوت میان انواع خرج کردن، نه تنها به بچهها کمک میکند درک کنند دیگران چطور پولشان را خرج میکنند، بلکه اساس بودجهبندی در آینده را در آنها پایهریزی میکند.
مفاهیمی که بچهها در این دوره باید درک کنند عبارتاند از:
پول همیشه هم صرف خرید اجناس فیزیکی نمیشود، گاهی پول در ازای تلاش کسی پرداخت میشود (خدمت) و این مهم است که بچهها تفاوت این دو را درک کنند. از علایق فرزندتان برای نشان دادن این تفاوت استفاده کنید، اگر فرزندتان عاشق بازی کامپیوتری است، به او توضیح دهید که خود بازی یک جنس است، در حالی که تولیدکنندگان آن خدمتی را ارائه کردهاند.
حالا زمان خوبی است که فرزندتان را با مفهوم شغل آشنا کنید؛ یعنی، آدمها برای تولید اجناس یا ارائه خدمت پول دریافت میکنند. همچنین، فرصت خوبی است که فرزندتان شما را بهتر بشناسد. به او درباره شغل خودتان و همسرتان توضیح دهید.
با بزرگ شدن فرزندتان، باید پول توجیبی او را نیز افزایش دهید. اگر فرزندانتان تقاضای افزایش پول توجیبی داشتند، میتوانید وظایف پیچیدهتری به آنها محول کنید و در عوض پول بیشتری به آنها بدهید.
نانسی فیلیپس میگوید: «بسیاری از خریدهای مشتریان براساس احساسات است و فروشندهها این را میدانند.» تبلیغات به شدت در حال شخصی شدن است و هرچه زودتر، تشخیص خریدهای احساسی (خواستهها) از خریدهای ضروری (نیازها) لازم است. اگر مشکلی ندارید، برخی قبضهایی را که ماهیانه پرداخت میکنید به فرزندانتان نشان دهید و به آنها بفهمانید حتی خانهای که در آن زندگی میکنند رایگان نیست.
همچنین، زمان خوبی است که به فرزندانتان بیاموزید خانوادههای مختلف، نیازهای متفاوت دارند. برای مثال، خانواده پرجمعیتتر خانه و ماشین بزرگتر نیاز دارد.
توضیح دادن درباره اقساط خرید خانه راه خوبی برای معرفی ایده هزینه و اهداف کوتاهمدت و بلندمدت است. اگر فرزندتان خرید اسباب بازی یا وسیله گرانقیمتی در لیست آرزوهایش دارد، به او کمک کنید درک کند این یک هدف بلندمدت است و او را تشویق کنید برایش پسانداز کند.
بابی ربل، نویسنده کتاب «چطور یک فرد بالغ اقتصادی باشیم»، این مثال را پیشنهاد میکند: «من از فرزند ده سالهام میپرسم: آیا دوست داری یک اسنک بعد از مدرسه بخری یا دوست داری با تاکسی به خانه برویم و در خانه اسنک بخوری؟ یا شاید هم بهتر باشد اصلا پولت را برای یکی از اهدافت پسانداز کنی؟»
شما از چه سنی آموزش مدیریت مالی به کودکان خود را آغاز کردید و با چه سوالات و چالشهایی مواجه شدید میتوانید سوالات و نظرات خود در این زمینه را در قسمت نظرات زیر همین مطلب یا در شبکههای اجتماعی کودکت با ما در میان بگذارید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…