این صحنه آشنا است، شما در حال مراقبت از کودک خود هستید و فرزندتان در کنار شما لذت میبرد و سپس ۲۰ دقیقه بعد همه چیز تغییر میکند؛ چون برای شام به جای پاستا، مرغ پختهاید. به عنوان یک مادر شاغل، اوقات تلخی کودک برای شما بیشتر ناراحت کننده است؛ چون تمام آن لحظات خوبی را که با کودکتان داشتید خراب میکند. چطور می توان یک کودک حرف شنو داشت و با بی نظمی کودک مقابله کرد؟
در ادامه با تعدادی از استراتژیهایی که برای حل مشکل بی نظمی کودک آشنا میشوید. دفعه بعد که دچار مشکل شدید، یکی از موارد زیر را امتحان کنید.
اول از همه، هر احساس گناهی در مورد نداشتن زمان کافی برای وقت گذاشتن با فرزندان در مقایسه با مادر یا مادرشوهرتان از خود دور کنید. حقیقت این است که والدین هم اکنون زمان بیشتری را برای بچهها صرف میکنند. یک یا دو نفس عمیق بکشید.
هنگامیکه ما قبل از پاسخ مکث میکنیم، به سیستمهای عصبی خودمان یک فرصت برای تنظیم و تعدیل شدن میدهیم. سپس، بهتر میتوانیم به بخشی از مغزمان که خلاق و حلکننده مشکلات است دست یابیم و استراتژیهای مناسبتر از فریاد کشیدن یا گرفتن مرخصی پیدا کنیم. حتی ممکن است ما فرزندان را به وضعیت خودنظمدهی بیشتر سوق دهیم.
از این مکث استفاده کنید تا دیدگاه فکری خود را تغییر دهید. بله، اولویت خانواده این است که با هم شام بخورند و زمان مشخصی بخوابند اما علایق و ترجیحات فرزند شما هم موضوع مهمی است. قبل از این که بخوابید زمان زیادی از شما نمیگیرد تا یک دقیقه با او همدردی کنید و بگویید: «من میدانم، تو خیلی پاستا دوست داری». پذیرفتن این لحظه تصدیق برای کودک شم، آسانتر از کلمات تلخ با یک صدای آزاردهنده است که میگوید: «ما این هفته سه بار پاستا داشتیم».
بچهها گاهی اوقات خیلی کودکانه رفتار میکنند. بیشتر آنها معتقد هستند که احتمالا هیولاها در بخشی از جنگلها زندگی میکنند. علاقه آنها به شوخطبعی را مهار کنید. اگر شما پیش از این که مسئله عمیقتر شود استخوان آرنج آنها را غلغلک دهید، میتوانید حواس آنها را از یک کشمکش و نزاع پرت کنید. به این مثال توجه کنید:
هنگامی که بچههای ما آداب غذا خوردن را یاد میگرفتند، شوهرم یک خانواده مجازی به نام خانواده بویز ایجاد کرد که پسران آن خانواده، رفتار بدی داشتند. ما وقتی با بی نظمی کودک مواجه میشدیم و میدیدیم یکی از بچهها با دست غذا میخورد یا میز را بدون برداشتن بشقاب ترک میکند، به پسران خانواده بویز متوسل میشدیم و میگفتیم: «من میدانم که پسران بویز هرگز بشقابهایشان را تمیز نمیکنند». آنها وقتی که داستاهای وحشتناکی از خانواده بویز میساختند، میخندیدند و دوباره بشقابهایشان را برمیداشتند.
همچنین شما میتوانید به جای مجبور کردن کودک به موافقت با شما از احساس همدردی او بهره بگیرید. به عنوان مثال:
اگر من یک چوب جادویی داشتم، از آن میخواستم تا همه ما را فردا به پارک شادی ببرد که حتما بسیار سرگرمکننده تر از مدرسه خواهد بود.
درک شدن، ناراحتی کودک را کاهش میدهد. لازم نیست شما غرور فرزندتان را بشکنید، زندگی به زودی و به اندازه کافی این کار را با او خواهد کرد.
این توصیه مشترک همه والدین است و تقریبا به کلیشه تبدیل شده است؛ شکیبایی داشته باشید. اغلب ما در انتخابهای خود به کودک دو مورد را پیشنهاد میدهیم که ما میخواهیم او انجام دهد نه آن چیزی که آنها میخواهند. در حالیکه آنها بزرگ میشوند، متوجه این کار غیر منصفانه شما میشوند. در عوض، به آن چیزی که کودک میخواهد توجه کنید. ممکن است غیرعملی باشد. فکر کنید که آیا واقعا غیرعملی است. در مورد برآورده کردن خواستههای آنها خلاق باشید. اگر هیچ آسیب یا ضرری ندارد بله بگویید.
در بسیاری از موارد بی نظمی کودک میتوان بدون جدی گرفتن، فقط از کنارش رد شد. چه کسی توجه میکند اگر او سه روز پشت سر هم شلوار مورد علاقهاش را بپوشد تا زمانی که واقعا کثیف نباشند؟ اگر نان تست برای صبحانه یک وعده غذایی سالم است، چرا گاهی اوقات آن را برای شام نداشته باشیم؟ آیا واقعا مهم است که فرزند شما قبل از صبحانه لباسش را پوشیده باشد؟ شاید او دوست داشته باشد دوباره برای عوض کردن شلوارش از پلهها بالا رود یا حتی با لباس عرقی که از مدرسه آمده است بخوابد. کودک آن کاری را که خودش میخواهد بسیار سریعتر از چیزی که مادرش مجبور میکند انجام میدهد.
من در مورد تبدیل شدن شما به یک آشپز یا خدمتکار برای هوا و هوسهای فرزندتان صحبت نمیکنیم اما از زمانی که فرزندان شما بزرگتر میشوند، آنها بیشتر مایل به بیان ایدههای خود هستند و بر نحوه اتخاذ تصمیمات خانواده تأثیر میگذارند. اگر کودکان شما همیشه از آنچه برای شام تدارک میبینید متنفر هستند، از آنها بخواهید به شما چند پیشنهاد بدهند یا حتی با آنها برای خرید بروید. یک برنامه چرخشی برای شام آماده کنید که همه آن را قبول داشته باشند. هرچه بیشتر آنها در فرآیند کارها دخالت داشته باشند، کمتر اعتراض خواهند کرد. بله، این کار در ابتدا زمان زیادی میگیرد اما این تلاش وقتی جواب خواهد داد که مثلا پسر ۱۱ ساله شما خواهد توانست برای شام خانواده برنامهریزی کند و غذا بپزد.
فرصتهای زیادی برای ارتباط برقرار کردن با فرزندان وجود دارد؛ برای مثال در حال رانندگی تا مدرسه یا زمان پیادهروی تا ایستگاه اتوبوس، زمان پس از صرف شام که همه سیر و خوشحال هستند یا صبح زود قبل از این که بقیه اعضای خانواده بیدار شوند.
اما اغلب ما قادر به بهرهگیری از این لحظات در حال گذر نیستیم. به نظر میرسد فهرست کاری شما مهمتر و شلوغتر است. در برابر این وسوسه مقاومت کنید. اجازه ندهید که این دو تصادفی روی یکدیگر اثر بگذارند. زمانی که نیاز است کار کنید، زمانی که میتوانید با خانواده وقت بگذرانید. هر زمانی که شما فقط برای کودک خود وقت میگذارید، مثل بازی کردن یا گوش دادن به داستانهای مورد علاقه او، رابطه خودتان را با او مستحکمتر میکنید. هر زمانی که فقط به او تمرکز دارید به عنوان یک اندوخته یا محافظ برای شما در زمان تضاد و بی نظمی کودک عمل خواهد کرد یا به یک مبارزه قدرت تبدیل خواهد شد.
لازم نیست شما نیم یا یک ساعت زمان بگذارید. نتیجه نهایی را حتی پس از پنج دقیقه وقت صرف کردن یا یک تشکر صمیمی برای کمکی که آنها به شما کردهاند خواهید دید. زمانهایی را که برای ارتباط برقرار کردن با هر کودکی صرف میکنید پیگیر باشید و ببینید مانند یک چالش مهم یا هر هدف دیگری که برای خود تعیین کردهاید آیا میتوانید این تعداد را در طول زمان افزایش دهید.
گاهی اوقات تمام تلاشهای ما در مواجهه با بی نظمی کودک با شکست مواجه میشود. یک کودک گرسنه یا خسته به راحتی نمیتواند کاری را که در یک وضعیت نیاز است انجام دهد یا اتفاق غیرمنتظرهای رخ میدهد و همه چیز از کنترل خارج میشود. ممکن است کودک جیغ بکشد یا گریه کند. این یک فاجعه نیست بلکه یک فرصت یادگیری برای شما است.
زمانی که همه چیز در آرامش است از تجربههای خود بهره بگیرید. اگر بچههای شما به اندازه کافی بزرگ هستند، از آنها بپرسید که این اتفاق برای آنها چگونه بود. طوفان مغزی (فکرهای بکر و ناگهانی) ممکن است در آینده برای پیشگیری از به وجود آمدن این گونه مشکلات به شما کمک کند. کارهای عادی یک مزیت بزرگ برای زندگی خانوادگی ساده شما است و از به وجود آمدن مشکلات بی نظمی کودک جلوگیری میکند. زود خوابیدن میتواند به روال زندگی روزمره صبح شما کمک کند. علائم یادآوری روی دیوار میتواند به حافظه کودک کمک کند تا بدون گوشزدهای مداوم مادر برای جمع کردن وسایل کولهپشتی یا مسواک زدن دندانها کارهایش را انجام دهد. بچههای کوچک میتوانند در ساختن علائم برای روال زندگی روزانه به شما کمک کنند، تصاویر هر مرحله را بگیرند یا تفسیر خودشان را از آن روی کاغذ نقاشی کنند.
در مورد نتیجه یا عکسالعمل هر نمونه از رفتارهای نادرست کودکانه نگران نباشید. شما معمولا میتوانید با یک مشکل مشابه هر بار که یک راه حل بکر و ناگهانی داشتید روبرو شوید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…