اگر فرزندی دارید، مربی یا معلم هستید، از کودکان مراقبت میکنید یا زمان زیادی را با آنها میگذرانید، حتما میدانید که ذهن آنها دائما در حال یادگیری است. کودکان آنچه میگویید جذب میکنند، دربارۀ آن میاندیشند و بعد از تکرار، آن را در ذهن خود نهادینه میکنند. حتی گاهی اظهارنظرها و انتقادها تا آخر عمر در ذهنشان حک میشود. به همین دلیل، آنچه در حضور کودک و به او گفته میشود اهمیت بسیاری دارد. از اینرو در این مقاله از کودکت، عباراتی را با هم مرور میکنیم که هرگز نباید هنگام صحبت کردن با کودک گفته شوند.
شما نیز مانند هر انسان دیگری ممکن است در طول زندگی اشتباه کنید و گاهی، بهویژه هنگام مشاجره یا مواجهه با کودکی حرف شنوی ندارد، چیزهایی را بدون منظور بگویید که اثراتی عمیق بر روح و جان کودک بگذارد. اگرچه برای جبران میتوانید معذرتخواهی کنید و توضیح دهید که چرا ناراحت بودید یا چرا آن حرف را زدید، اما قطعا بهتر است در همان قدم اول، از بیان چنین کلماتی خودداری کنید.
دکتر جاش کلاپو، روانشناس بالینی، میگوید:
کودکان به اینکه مراقب آنها هستید، باور دارند. آنها به شما بهعنوان منبع و مرجع نگاه میکنند و گفتههای شما را حجت میدانند. بنابراین، کلام شما دارای ارزش و اهمیت زیادی است و بر کودک بسیار تأثیرگذار خواهد بود. به همین دلیل هرآنچه میگویید باید از باور و اعتقاد شما نشئت گرفته باشد.
شما باید از کلام و عبارات تند و ناخوشایند، در هر شرایطی، اجتناب کنید و هنگام صحبت کردن با کودک ، عباراتی را (هرچند متداول) از دایرۀ کلمات خود حذف کنید، چراکه بهکاربردن آنها میتواند پیامدهای مخربی داشته باشد. در انتخاب و بیان کلمات و جملات، حساسیت به خرج دهید. در ادامه این مقاله عباراتی که والدین هرگز نباید به کودکان بگویند آورده شده است و دلیل استفاده نکردن از آنها نیز به طور مفصل توضیح داده شده است.
در کنار در آغوش کشیده شدن و بوسیده شدن توسط افراد فامیل، بسیاری از کودکان، علیرغم میل خود و به درخواست والدین، مجبور میشوند دوستان یا آشنایان را ببوسند یا آنها را در آغوش بگیرند. ممکن است این عمل روی بعضی از کودکان اثر منفی نداشته باشد، اما برای بعضی دیگر این باور را ایجاد میکند که هیچ کنترلی بر بدنشان ندارند، فرمانبردار بزرگسالان هستند و در ابراز علاقه حق انتخاب ندارند. این باور قطعا آن چیزی نیست که برای کودک خود میخواهید.
در این خصوص کیمبرلی هرشنسن، درمانگر کودک، بیان میکند:
به کودکان بیاموزید برای بوسیدهشدن و یا در آغوش گرفتهشدن حق انتخاب دارند. نباید آنها را مجبور به بوسیدن یا بغلکردن دیگران کنید. درمقابل بپرسید: «آیا دوست داری موقع خداحافظی مادربزرگ را ببوسی؟» و اگر جواب منفی بود، به هیچ وجه اصرار نکنید.
اگر کودک کار اشتباهی کرد، میتوانید دربارۀ آن کار اشتباه گفتوگو کنید. همواره در صحبت کردن با کودک خود به این نکته توجه داشته باشید که هرگز شخصیت کودک را نشانه نگیرید و به او برچسب بد بودن نزنید.
الیزابت گلدبرگ، درمانگر حوزۀ رابطه، توضیح میدهد:
وقتی میگویید تو بچۀ بدی هستی، کودک پیام را اینگونه دریافت میکند: «تو خوب نیستی و هیچ کاری هم برای تغییردادن آن نمیتوانی بکنی و هرگز هم به اندازۀ کافی خوب نخواهی شد.» این پیامی است که میتواند تا بزرگسالی همراه آنها باشد. بهجای نسبتدادن بدی به کودک، پیشنهاد میشود بهطور مشخص به او بگویید کدام رفتارش نیازمند تغییر است یا باید متوقف شود.
استفادۀ مکرر از کلمات «همیشه» یا «هرگز» در صحبت کردن با کودک میتواند او را به فردی ناامید تبدیل کند. به همین دلیل، حتی زمانی که واقعا ناراحت هستید، طرز حرف زدن خود با کودک را تغییر دهید و از این کلمات متداول استفاده نکنید.
وقتی کودک ناراحت است، بزرگسالان اغلب بهطور خودکار سعی میکنند او را آرام کنند و به او بگویند ناراحت نباشد. هنگام آرامکردن کودک، باید به این نکته توجه کرد که به احساسات کودک احترام گذاشته شود و ابراز احساسات او سرکوب نشود.
اگر کودک میخواهد گریه کند، مانعی ندارد و میتواند به گریه ادامه دهد. ابراز هیجان، بهویژه در سنین کودکی، بسیار مهم است. بهعنوان یک بزرگسال، با رفتار و گفتار خود، به کودکان نشان دهید هیجانهایی مثل غم و خشم نهتنها عادی هستند، بلکه جزو هیجانهای سالم و ضروری انسان محسوب میشوند. با این کار قدرت درک احساسات کودک خود را هم به او نشان می دهید و هم به خود.
بسیاری از افراد علت ناراحتیهای جسمانی مزمن کنونی خود را در سنین کودکی یا عادتهای غذایی نامناسب والدین خود میدانند. حتی یک اظهارنظر ساده، مثل: «مواظب چیزی که میخوری باش» یا «نباید بیشتر از این بخوری»، از جانب والدین یا بزرگسالان دیگر میتواند برای یک عمر در ذهن کودک باقی بماند. وظیفۀ بزرگسالان این است که بر اهمیت مواد مغذی در تغذیه تاکید کنند و بهجای کنترل کودک، با رعایت حق انتخاب، دانش و آگاهی کافی را دربارۀ مواد غذایی به کودک بدهند.
یکی دیگر از عبارات اشتباهی که بزرگسالان در ارتباط با کودکان بهکار میبرند، بیان این جمله است: «هیچ چیز درد ندارد، حتی تزریق آمپول.» اما به خاطر داشته باشید که در صحبتکردن با کودک همیشه باید روراست باشید. تزریق آمپول درد دارد و این طبیعی است.
حقیقت این است که مراجعه به پزشک و آزمایشگاه لذتبخش نیست و گاهی تزریق آمپول دردناک است. بهجای اینکه به او بگویید درد نخواهد داشت، صادقانه بگویید که ممکن است احساس درد کند، اما درد خیلی زود ازبین خواهد رفت و شما تمام مدت کنار او خواهید ماند.
بزرگسالان در روابط با یکدیگر، برای داشتن گفتوگوهای بیطرفانه، از اظهاراتی که خودشان را نشانه میگیرد استفاده میکنند. آیا میدانید هنگام صحبتکردن با کودک هم باید اینگونه عمل کرد؟
بهجای این که بگویید «تو مرا عصبانی میکنی»، میتوانید بدون سرزنشکردن، برای فرزندتان توضیح دهید که چه کار او شما را عصبانی کرده است. از این عبارت استفاده کنید: «من ناراحت میشوم وقتی غذا را پرت میکنی، لطفا این کار را نکن!» و اینگونه مکالمهای مؤثرتر و مؤدبانهتر با فرزند خود خواهید داشت.
تعمیمدهی و کلیگویی، مانند بهکاربردن عبارات «همۀ زنان این کار را میکنند» یا «همۀ کودکان آن کار را میکنند»، میتواند بهطور باورنکردنی آسیبزا باشد. این عبارت دربردارندۀ آن است که اگر کودک مطابق این کلیات نباشد، متفاوت و جدا است. بنابراین هنگام دستهبندی افراد به گروههای مختلف مراقب باشید.
درک و برداشت کودکان از یک عبارت نامفهوم و کلی ممکن است کاملا با نیت شما از گفتن آن حرف متفاوت باشد. همیشه بهتر است در حضور کودک، مراقب صحبتهای خود باشید، حتی اگر مجبور به سانسور بخشی از گفتههای خود شوید. به یاد داشته باشید که همیشه بیش از یک راه برای سخنگفتن و جملهبندی وجود دارد.
شما هرگز به یک کودک نمیگویید که زشت است، پس در حضور او از این عبارت برای خودتان هم استفاده نکنید. چراکه ممکن است تأثیر مشابهی داشته باشد.
دکتر کرولاین مدن، درمانگر خانواده، بیان میکند:
این فقط یک جمله نیست، بلکه تعریفی از خودتان است. اولین چیزی که باید به آن دقت داشته باشید الگوی توجه به خود و مثبت صحبتکردن دربارۀ خودتان است. کودکان، بهویژه دختران، در نوع نگاه و احساسی که به خود دارند از مادر پیروی میکنند. بنابراین بهتر است با صرف وقت برای خود و ایجاد عزت نفس، الگوی خوبی برای آنها باشید.
تصور کنید قرار است از کودکی پرجنبوجوش، پرسروصدا و تاحدی خیرهسر مراقبت کنید. ممکن است وسوسه شوید و بهشوخی یا حتی از سر تعریف به او بگویید: «تو خیلی اعصاب خردکن هستی!» اما با این جمله، نه تنها به او برچسب زدهاید، بلکه باعث شدهاید این برچسب تا بزرگسالی با او بماند.
این روشی منفی برای تعامل با کودکان است. آنها نیازی به شنیدن دیدگاههای منفی شما ندارند. سعی کنید طوری با کودک ارتباط برقرار کنید که او از صحبتکردن با شما شاد شود و احساس مثبتی پیدا کند.
وقتی مشکلی وجود دارد آن را از کودک مخفی نکنید و نکوشید برای محافظت از کودک واقعیت را از او پنهان یا حتی آن را تحریف کنید، بهویژه زمانی که کودک حدس زده مشکلی وجود دارد. در این شرایط صداقت بیشترین کمک را میکند.
برخلاف باور بعضی از والدین، کودکان از بسیاری افراد بینش بیشتری دارند و اثرپذیرتر هستند. در واقع، چنین عباراتی تجربیات هیجانی را به حداقل میرساند و نهایتا کودک به این نتیجه میرسد که داشتن احساس خوب پسندیده و مورد تأیید است، اما داشتن احساس خشم، ناامیدی یا ناراحتی درست نیست.
وقتی ناراحت هستید، احتمال اینکه اشتباه کنید و چیزی شبیه «تو کار احمقانهای کردی» به فرزند خود بگویید، وجود دارد. اگر این اتفاق افتاد، شاید فکر کنید یک عذرخواهی سریع میتواند موقعیت را آرام کند و راهحل مؤثری باشد، اما بدانید که القاب منفی و برچسبها میتواند برای همیشه در ذهن کودک باقی بماند.
هنگام صحبت کردن با کودک فرزند خود را با برچسبزدن و نسبتدادن القاب مختلف تحقیر نکنید. شما میتوانید با صحبتکردن به او بفهمانید که رفتار مناسبی نداشته و یا اشتباه رفتار کرده است. اما با لقبدادن درواقع به شخصیت او آسیب میزنید. لقبدادن به کودک باعث میشود او این القاب را با خودش یکی بداند.
ازآنجاکه کودکان برقراری رابطه و تعامل را در طول دوران رشد از والدین و اطرافیان خود میآموزند، باید سعی کنید با مدیریت درست اختلافاتتان با همسر، اقوام یا دوستان، الگو و سرمشق مناسبی برای کودکان خود باشید.
زمانی که با همسر یا نزدیکانتان دچار اختلاف شدید، هرگز به آنها برچسب یا لقب ندهید. چرا که اگر به همسرتان بگویید تنبل، ممکن است در آیندۀ نزدیک از کودکتان بشنوید که میگوید: «من مثل بابا تنبل هستم.» وقتی کودک این جمله را در وجود خود درونی کند، ممکن است بر همین اساس هم رفتار کند.
ما در قبال کودکان مسئول هستیم و باید تا حد امکان الگوهای خوبی برایشان باشیم. در عین محافظت از آنها، متناسب با ظرفیتشان، آنها را با واقعیتها آشنا کنیم. در شرایط مختلف ازجمله موقع صحبت کردن با کودک نکات مهم را آموزش دهیم تا هم دوران رشد سازگاری داشته باشند و هم در آینده به بزرگسالانی سالم تبدیل شوند.
شما میتوانید فایل صوتی این مقاله را از اینجا بشنوید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…