بسیاری از والدین، با اینکه میدانند درگیری کودکان با یکدیگر خیلی زود خاتمه پیدا خواهد کرد، سریع مداخله میکنند و واکنش نشان میدهند. چرا نباید سریع مداخله کرد؟ دعوای کودکان در زمین بازی یا درگیری آنها با هم باعث تقویت مهارتهای اجتماعی و همدلی بین کودکان خواهد شد. از منظر روانشناسی کودک، مداخله در دعوای کودکان همیشه و همهجا لازم نیست، اما چه زمانی بهتر است والدین یا بزرگترها وارد درگیری شوند و آن را خاتمه دهند؟
بیشتر درگیریهای کودکان فرصت مناسبی برای رشد و ایجاد مهارتهای اجتماعی است. در چنین شرایطی، بهتر است والدین ابتدا صبر و حوصله به خرج دهند و منتظر بمانند و ببینند کودکان چه عکسالعملی نشان میدهند. کودکان باید نحوه تعامل اجتماعی با دیگران را یاد بگیرند و مشکلاتشان را به کمک همین تجربیات اولیه در دعواها حل کنند.
اگر به این نتیجه رسیدید که دعوا وارد مسیر خطرناکتری شده، وقت مداخله رسیده است. از کودکان بخواهید هر کدام مشکل را بیان کنند و شما نیز خیلی واضح مشکل را دوباره بازگو کنید. سپس بخواهید راهحلهای مشکل را بیان کنند و اختلافات بین خودشان را به شیوه دیگری غیر از گلاویز شدن حل کنند. یادگیری این مهارت صرفا برای خاتمه دادن به دعوا نیست، بلکه آنها را مجبور میکند به روش پختهتر و منطقیتری با هم مذاکره کنند.
مراقبت بیش از حد والدین، مثل والدین هلیکوپتری، به دو طریق مانع رشد شایستگی در کودک میشود. اول اینکه به طور غیرعمدی این پیام را به کودک میدهد که تو بهتنهایی نمیتوانی مشکلاتت را حل کنی و دوم اینکه فرصت تمرین مهارتهای حل مسئله را از کودک دریغ میکند و اجازه نمیدهد او در این مهارتها توانا و ماهر شود. با توجه به این نکته، اگر کودکان هنگام بازی درگیر شدند، بهترین برخورد چیست؟
نتایج بسیار خوبی درباره اختلافات حلشده در دوران کودکی وجود دارد. کندی مور (Kennedy-Moore)، متخصص خانواده، در این باره میگوید:
براساس مطالعات انجامشده در این زمینه، درگیریها و تعارضات هنگام بازی از دوران کودکی تا دوران دبیرستان اثرات مثبتی دارد که یکی از آنها منطقی بودن است. مهارت استدلال از جمله مهارتهایی است که در سنین بالاتر ایجاد میشود، اما در کودکانی که چنین شرایطی را تجربه کردهاند، این مهارت زودتر از دیگران ظهور پیدا میکند. همچنین، این کودکان مهارتهای دوستیابی و حفظ دوستی بیشتری دارند و راحتتر میتوانند با مسائل کنار بیایند.
طبق نتایج مطالعات علمی، والدین از مداخله کردن احساس خوبی پیدا میکنند. آنها فکر میکنند با مداخله کردن مهارتهای لازم را به کودک یاد میدهند و چون مداخله آنها موجب ختم درگیری میشود، احساس میکنند مؤثر واقع شدهاند. البته کودکانشان هم، از اینکه احساساتشان شنیده شده است، احساس مثبتی دارند. با وجود این، چرا والدین نباید همیشه وارد درگیری شوند و مداخله کنند؟ چون زندگی فراز و نشیبهای فراوانی دارد و والدین همیشه و در هر شرایطی حضور ندارند. پس بهتر است کودک از قبل مهارتهایی برای حل تعارضات کسب کرده باشد.
برخورد مناسب و اصولی والدین با دعوای کودکان کاری بسیار سخت و نیازمند کسب دانش و تجربه است. اگر شما هم اطلاعات مفیدی در این زمینه دارید، لطفا در بخش نظرات کودکت با دیگر والدین در میان بگذارید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…