بودن در یک رابطه عاطفی به این معنا نیست که زندگی دیگر همیشه گلوبلبل خواهد بود! برعکس، زمانهای زیادی هستند که بین شما و شریک زندگیتان اختلافنظر وجود دارد و شاید حتی مجبور شوید که بر سر مسائلی با او بجنگید. وجود اختلافنظر و تضادهای متعدد در یک رابطه کاملاً طبیعی و نشاندهنده سلامت آن رابطه است، اما چیزی که اهمیت دارد مدیریت تعارض در رابطه است، همین طور اینکه چطور این تضادها را پشت سر میگذارید، و درنهایت یک رابطه عاشقانه را ادامه میدهید.
در این مقاله، استراتژیهای مؤثر و سادهای برشمرده شده است که در مدیریت تضادهای موجود در یک رابطه عاطفی به یاریتان خواهند آمد و رشد و شکوفایی رابطه شما را تضمین خواهند کرد.
آنچه در این مقاله میخوانید: |
هر انسانی شخصیت، ارزشها و انتظارات منحصربهفردی دارد و گاهی اوقات این شخصیت و ارزشها و انتظارات میان کسانی که شریک زندگی هماند همسو نیست. در چنین موقعیتهایی است که تعارضها و تناقضات سر بر میآورند. بنابراین، هر شکلی از بحث تند، اختلافنظر، جدل یا زدوخورد را میتوان در گروه تعارضهای یک رابطه طبقهبندی کرد. در اغلب مواقع، این تعارضها بر سر مسائل مهم یا پیشپاافتادهای مانند مسائل مالی، مسائل خانوادگی یا مشکلات دیگری اتفاق میافتند که حل آنها برای یک زوج دشوار است.
در اغلب مواقع، تعارضها نشاندهنده ویژگیهای منفی است و به نظر نمیرسد که حاوی هیچ نتیجه مثبتی باشند. در این بخش با ویژگیهایی آشنا خواهید شد که معمولاً خود را در تعارضات یک رابطه نشان میدهند:
مهمترین چیزی که همیشه باید به خاطر داشته باشید این است که هیچ دو آدمی هرگز کاملاً شبیه به هم نیستند. این گفته به آن معناست که حتماً و مسلماً میان نظرات، علاقهمندیها و اولویتهای شما و طرف مقابلتان تفاوت وجود دارد و این تفاوتها گاهی اوقات به بروز تعارض میانجامد. برخی از دلایل بروز ناسازگاری در روابط به شرح زیرند:
اگر یک ارتباط دوطرفه در رابطه وجود نداشته باشد، یعنی اگر دو طرف قادر نباشند برای حل کشمکشهای خود بهطور مؤثر با هم ارتباط برقرار کنند، یک مشاجره بارهاوبارها اتفاق میافتد. این موضوع باعث بروز سوءتفاهمها، اختلافنظرها و دعواهای ناتمام میشود.
داشتن انتظار بیش از حد یا انتظار نامعقول از طرف مقابل تنها و تنها به یأس و ناراحتی منتهی میشود. تداوم انتظارات بیش از حد رسوخ کردن این احساسات به تمامی ابعاد را در پی دارد. این دلایل نیز درنهایت باعث بروز سوءتفاهم و دعوا بین زوجها میشود.
انتقادی که به نتایج مثبت بینجامد و به روشی سالم بیان شود چیزی است که هر فردی قدر آن را میداند. اما نق زدن مدام، عیبجویی یا کوچک شمردن تلاشها یا دستاوردهای طرف مقابل درنهایت نتیجهای نخواهد داشت بهغیراز بروز تعارض در رابطه.
اگر یک یا دو طرف رابطه در بیان احساسات و عواطف خود به طرف مقابل مشکل داشته باشند، جا برای بروز سوءتفاهمها و گیج شدنها باز میشود. چنین موقعیتهایی باعث ایجاد مشکلاتی در رابطه میشود و حتی ازدواج را نیز دچار تعارض و تضاد میکند.
درصورتیکه یکی از طرفین رابطه دیگری را تضعیف کند یا به او احساس خواری بدهد، نهتنها رنجش و اختلافهای زیادی را به بار میآورد، بلکه درنهایت باعث عوض شدن دینامیکهای رابطه خواهد شد و درنهایت تناقضها را با خود به همراه خواهد آورد.
اگر یکی از طرفین رابطه بیش از حد به علاقهمندیهای خود مشغول باشد یا در اغلب مواقع خودش را در اولویت قرار دهد، برای طرف دیگر بسیار دشوار میشود که خودش را دوستداشتنی یا ویژه بیابد. زمانی که یک فرد خواستهها، نیازها، تقاضاها یا اولویتهای خود را به طرف مقابل ترجیح میدهد، رابطه را به مرحله بسیار دشواری میبرد.
گاهی اوقات پیش میآید که یکی از طرفین رابطه نسبت به طرف دیگر بیشتر برای رابطه وقت و انرژی صرف میکند. این وضعیت ممکن است باعث به وجود آمدن چنین احساسی شود که کل مسئولیت رابطه بر دوش یک نفر است و درنهایت موجب بروز انتظارات و تناقضهایی شود.
اینکه علت بروز تعارضات چیست، اینکه شما هر چند وقت یک بار دچار تعارض میشوید، اینکه چطور با آن برخورد میکنید و اینکه تعارضات چگونه بر شما و زندگیتان اثر میگذارند، همه و همه از فاکتورهای مهمیاند که تعیین میکنند آیا وجود تعارض برای رابطه شما مثبت است یا منفی.
تضاد و تعارض گاهی به شما کمک میکند تا موقعیتها و مسائل را از دید شریک خود ببینید. همچنین این موضوع کمکتان میکند تا اعتماد بین خودتان را بسازید و صمیمیت عاطفی بهتری را ایجاد کنید. تعیین مرزهای سالم در رابطه نیز از نتایج مثبت وجود تعارض است.
بزرگترین اثر منفی تعارضات مداوم در رابطه این است که چنین اتفاقی میتواند به دعواهای ناتمام، جنگهایی که از کنترل خارج میشوند و اختلافنظرهایی بینجامد که نهتنها رابطه را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه گاهی اوقات به عواقب وخیمی مانند جدایی یا طلاق منجر میشوند.
همانطور که گفته شد، وجود تعارض هم نرمال است و هم سالم و عجیب است اگر یک زوج هیچ اختلاف و تضادی با هم نداشته باشند، چراکه گذشته از هر چیز همه افراد تفاوتهایی با هم دارند. اما نکته این است که بتوان موقعیتهای دشوار را بهخوبی مدیریت کرد و بهجای ایجاد اختلافهایی که جبرانناپذیرند، رابطه خود را رو به جلو برد.
الگوهای متفاوتی برای تعارضات موجود در روابط وجود دارند:
در این نوع تعارض، یکی از طرفین رابطه از اظهارات نیشدار برای تحریک طرف مقابل استفاده میکند. اگر این روش جواب ندهد، او شکل تمسخر خود را به سمتوسوی خاصی هدایت میکند تا بتواند واکنش شریک خود را برانگیزد. این موقعیت زمانی آرام میشود که فرد طعنهزننده صحنه را ترک کند و طرف مقابل همچنان ساکت بماند.
در این شکل از تعارض، یکی از طرفین رابطه از زبان یا بیان شدیدی استفاده میکند که در اغلب مواقع موجب برانگیختگی اندکی در طرف مقابل میشود یا اصلاً بر او اثری نمیگذارد. فرد خاموش باید در مقابل فوران عاطفی شریک خود شنوا باشد تا انرژی او تمام شود. همچنین، در چنین مواقعی فرد خاموش تقصیرها را گردن میگیرد یا هیچ واکنشی نشان نمیدهد.
در این مورد، یکی از طرفین رابطه جزئیات بیاهمیت و پیشپاافتاده را دستآویز قرار میدهد تا طرف مقابل را وادار به پاسخ کند یا موافقت او را به دست آورد. در این شکل از تعارض، طرف دیگر برای پرهیز از دعوا سعی میکند ساکت بماند. اما این احتمال هم وجود دارد که شخص خاموش هم به دعوا کشیده شده یا درنهایت عصبانی شود.
در این نوع تعارض، فرد طرف مقابلش را بهخاطر شرایطی که در آن قرار دارد مقصر قلمداد میکند. طرف مقابل ممکن است بهدلیل خجالت از ادامه دعوا خودداری کند یا تا زمانی که شریکش تقصیرها را به گردن نگیرد بهصورت تدافعی عمل کند.
گاهی اوقات یک طرف رابطه با تلاشهای مداوم و لجوجانه بهدنبال پاسخ، توضیح یا دلیل امور میگردد. طرف مقابل، برای پرهیز از دادن پاسخهایی که منجر به شک و تردید، سوءظن یا بیاعتمادی میشود، هیچ جوابی نمیدهد و در بحث و دعوا درگیر نمیشود.
بسیار مهم است که جو بین شما طوری باشد که هرکدامتان در ابراز احساسات واقعی احساس راحتی کند. شما باید بتوانید بهجای پنهان کردن یا سرکوب عواطف و احساساتتان درباره مسائل و مشکلات صمیمانه بحث و تبادلنظر کنید.
هیچ مسئله و دغدغهای نیست که نتوان آن را با گفتوگو حل کرد. بنابراین، هیچ تضاد و تعارضی را نادیده نگیرید، چراکه گاهی اوقات حتی یک موضوع بیاهمیت فراموششده هم میتواند به تعارض بزرگتری تبدیل شود که مدیریت آن کاملاً دشوار است. برای رسیدن به راهحل یا حلوفصل دوستانه مشکلات، با پارنتر خود همدلی کنید و با او ارتباط احساسی برقرار کنید.
عقل سلیم در درک و حل مسائل بهتر از ذهنی آشفته عمل میکند! هر زمان که تعارضی بروز میکند، مهمترین کار شما این است که آرامشتان را حفظ کنید. از ابزارهای خشم، نظرات آزاردهنده و ریشخند در هنگام بحث با طرف مقابلتان جداً بپرهیزید.
اینکه یک مشکل یا مسئله راهحلی ساده و سرراست نداشته باشد کاملاً طبیعی است، اما این گفته به آن معنا نیست که شما نمیتوانید پایههایی را بنا کنید که در آن نفع همه در نظر گرفته شده است. برای رسیدن به راهحلی که به هر دو طرف نفع برساند، باید نیازهای هر دوی شما دیده و درک شود.
بر سر چیزهای کوچک و بیاهمیتی مثل اینکه تعطیلات آخر هفته کجا بروید، جشن سالگرد را کجا برگزار کنید یا چه فیلمی ببینید، نباید تعارض و بحث صورت بگیرد. دعواهای شما باید بر سر مسائلی باشند که ارزش جنگیدن دارند و واقعاً دیگر نتوانید آنها را تحمل کنید.
اگر ارتباط عاطفی شما با پارتنرتان مستحکم باشد، مسیر درک و تعامل بهتر باز میشود و جایی برای سوءتفاهمها و ناسازگاریها باقی نمیماند. در این صورت، حتی اگر مسئلهای هم پیش بیاید، وجود این رابطه عاطفی به شما کمک میکند تا یکدیگر را درک کنید و دچار تعارض نشوید.
چقدر تلاش میکنید تا به طرف مقابلتان نشان دهید که خاص و دوستداشتنی است؟ نهتنها باید نسبت به شریک زندگیتان احترام قائل باشید، بلکه مرتب باید تحسین و علاقه خود را هم به او ابراز کنید. گاهی اوقات یک اشاره یا تعریف و تمجید کوچک میتواند روحیه او را تقویت کند و اتصال بین شما را استحکام بخشد. در فضایی که قدردانی و تحسین آنقدر که باید وجود دارد، اختلافات گاهبهگاه را بهراحتی میتوان مدیریت کرد.
حتی اگر نمیتوانید بهترین رفقای هم باشید، اما دستکم سعی کنید که رابطه دوستانه خوبی با شریک زندگیتان داشته باشید. زمانی که دوستی به اساس یک رابطه تبدیل میشود، دینامیک بهتری برای رشد و بالندگی به رابطه میدهد. هر زمانی هم که تردیدها و مسائل سر بر آوردند، شما میتوانید مثل دو دوست درباره آنها بحث کنید.
هرچه در رابطه کهنهکارتر شوید، توجه کمتری به شریک زندگیتان خواهید کرد. کاملاً طبیعی است که شما آرزوها، رؤیاها و نیازهای متعددی در زندگی داشته باشید. اما سعی کنید که دلبندتان را در برخوردهای عاشقانه، قرارهای رمانتیک و گفتوگوهای جذاب درگیر کنید و از این طریق او را بشناسید و بدانید که چه چیزهایی در زندگیاش اتفاق افتادهاند، آرزوها و خواستهها و امیدهایش چه چیزهاییاند و چه چیزهایی او را بر سر ذوق میآورند.
مواردی که به آنها اشاره شد نکاتیاند که به شما کمک میکنند تا رابطه خود را با شریک زندگیتان نجات دهید. گاهی اوقات هم مسائل زندگی آنچنان سنگین نیستند و با کمی تلاش حلوفصل میشوند. بااینحال، هر زمانی که قادر نبودید تعارضات خود را در رابطه حل کنید، بهره گرفتن از کمک مشاور راه بسیار مناسبی خواهد بود.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…