همه والدین دوست دارند فرزندشان باادب، خوشرفتار و کودکی حرف شنو باشد. اما بسیاری از والدین نمیدانند چگونه باید رفتار کنند. البته تربیت کودک با ادب و خوش رفتار اصلا انتظار دور از ذهن و عجیبی نیست. کافی است انتظارات خود را از کودک به طور واضح و مستقیم بیان کنید. همچنین، به او خودنظمدهی را آموزش دهید تا بتواند در موقعیتهای اجتماعی مختلف کودکان به بهترین شکل ممکن رفتار کند. این کار را خیلی زود، یعنی تقریبا از دو سالگی، شروع کنید، زیرا وقتی کودک نوپاست و شما انتظارات و قوانین خانه را بهروشنی بیان میکنید، او آنها را در خود درونیسازی میکند و مطابق آنها عمل میکند. در این مقاله کودکت، به دغدغه بسیار متداول والدین درباره تربیت کودک باادب و خوشرفتار پرداخته شده است.
از آنجا که کودکان به طور ذاتی تمایل دارند والدین خود را خوشحال و راضی کنند، تمام تلاش خود را میکنند تا مطابق انتظارات و قوانینی عمل کنند که شما وضع کردهاید و به آنها آموختهاید. تقریبا از 18 ماهگی به بعد، قدرت ایجاد همدلی با دیگران در کودکان شروع میشود. به همین دلیل، از این سن به بعد، کودکان نسبت به انتظارات و قوانین والدین پاسخگو هستند. اگر از سنین پایین نکات مهم نظم و قانونمندی را به کودکان یاد دهید، دیگر مشکلی برای گوشزد و دیکته کردن مدام نظم به آنها وجود نخواهد داشت. برای تثبیت کردن مسئولیتپذیری و ایجاد نظم، باید به کودک چارچوبهای نظم را یاد دهید و از سنین پایین، آموزش نظم و انضباط را با او تمرین کنید. در واقع، رمز تربیت کودک باادب و منظم این است که از سنین خیلی پایین رفتارهای خوب و خودنظمدهی را به او بیاموزید.
کودکانی که به این باور رسیدهاند که میتوانند هر کاری دوست دارند انجام دهند و هر چه میخواهند سریع برای آنها مهیا میشود همان کودکانیاند که با کوچکترین مخالفت قشقرق به پا میکنند. به عبارت دیگر، وقتی کودک بفهمد بهسادگی حق عبور از مرزهای از پیش تعیینشده را ندارد، خود را ملزم به رعایت قوانین میکند. منظور سختگیریهای بیش از حد نیست، بلکه ایجاد قوانین و مرزهایی است که برای شکوفایی و ایجاد آرامش در هر جامعهای، از جمله خانواده، نیاز است.
برای آموزش احترام به قوانین و خودنظمدهی به کودک، باید دلایل مرزگذاری و تعیین قوانین را برای او توضیح دهید. برای مثال، به او بگویید ساعت هشت باید بخوابد، چون بدنی سالم و قوی به خواب زیاد نیاز دارد. بعد از اینکه کودک به هر یک از قوانین احترام گذاشت، باید به این رفتار کودک توجه شود تا رفتار درست در او قوت یابد. اگر دوست دارید در تربیت کودک منظم و باادب موفق باشید، بهتر است الگوی خوبی برای او باشید. مثلا اگر میخواهید همیشه لباسهایش را مرتب در کمد بچیند، ابتدا خودتان این رفتار را داشته باشید.
یادتان باشد، اگر کودک قوانین را زیر پا گذاشت و این سرپیچی باعث عذاب وجدان او شد، لازم نیست سریعا کاری کنید که ناراحتیاش برطرف شود. بگذارید کمی نسبت به کاری که کرده است احساس پشیمانی کند تا دیگر این موضوع تکرار نشود.
یکی از دلایل اصلی بدرفتاری کودکان این است که احساس ترس یا ناتوانی میکنند. اگر به آنها یاد دهید که چگونه مسائل را حل کنند، رفتار بهتری خواهند داشت، زیرا در مواجهه با مشکلات، توانایی حل آنها را دارند. یکی از روشهای مؤثر تربیت و آموزش تصمیمگیری به کودک است. از سنین پایین به فرزندتان یاد دهید که درباره موضوعات مختلف زندگی توانایی تصمیمگیری دارد. برای نمونه، به او بگویید گلسر قرمز دوست دارد یا آبی؟ دوست دارد شیرکاکائو بخورد یا شیر ساده؟ و سؤالهایی مانند اینها.
علاوه بر تقویت تصمیمگیری در کودک، باید بتوانید مهارت تلاش کردن را هم به او آموزش دهید. تلاش کردن و تسلیم نشدن با اولین شکست ویژگی افراد توانا و موفق است. پس وقتی کودک در انجام کاری ناموفق عمل کرد، به او کمک کنید باانگیزه و قوی دوباره شروع کند.
صبر و انتظار اصولا کار خوشایندی نیست و این کار برای کودکان دشوارتر نیز هست. اما واقعیت این است که در زندگی، برای شادتر بودن و رسیدن به اهداف مختلف، باید صبر کردن را آموخت. بنابراین، لازم است کودک صبوری را آموزش ببیند. به همین منظور، تمام خواستههای کودک را سریع برآورده نکنید. منظور تعلل در تامین نیازهای او نیست، بلکه برای خواستههای غیرضروری یا کمتر ضروری کمی صبر کنید. هر چیزی که خواست سریعا در اختیارش نگذارید و اجازه دهید مفهوم صبر کردن را درک کند.
کودکان کوچکتر هیجانات خود را نمیشناسند، بنابراین، به آنها کمک کنید بر هیجاناتشان اسم بگذارند. مثلا به کودکی که باید در صف بایستد تا نوبتش شود بگویید: «میدونم منتظر موندن سخته، اما تو خیلی صبوری و صبر میکنی» برای افزایش صبوری در کودکان، فعالیتهایی انجام دهید که نیازمند صبر و انتظار است، مثلا حل کردن پازل یا پرورش گیاه.
کودکان با این باور به دنیا میآیند که دنیا حول محور آنها میچرخد. بنابراین، باید به آنها آموزش داد که دیگران نیز احساسات و هیجاناتی دارند و باید به آنها احترام گذاشت. برای ایجاد حس همدلی و تربیت کودک با ادب ، روشهای متعددی وجود دارد. از جمله تشویق و توجه مثبت به رفتارهای همدلانه کودک. مثلا به رفتار کودک چهارسالهای که از عروسک خود در مقابل سرما محافظت میکند توجه کنید. راه دیگر این است که از کودک سؤال بپرسید. کودکان حوصله سخنرانیها و توضیحات مفصل را ندارند. اما شما میتوانید، با چند سؤال کوتاه، سطح آگاهی آنها را بالا ببرید. مثلا از کودکی که اسباببازیاش را به دوستش نمیدهد بپرسید: «به نظرت، وقتی اسباببازیت رو به دوستت ندادی، اون چه احساسی داشت؟» راه دیگر برای تقویت حس همدلی با دیگران این است که زبان بدن را به کودک بیاموزید. مثلا اگر کار خوبی انجام داد و با دیگران همدلی کرد، به او بگویید چهره دیگران از محبت او چه حالتی پیدا کرده است. مثلا بگویید: «وقتی شیرینیت رو با سارا نصف کردی، سارا لبخند خیلی زیبایی زد».
در آخر، فراموش نکنید شما اولین الگوی فرزندتان هستید و برای اینکه روشهای گفتهشده مؤثر واقع شود، علاوه بر اینکه باید به آنها پایبند باشید، لازم است صبور باشید و با کودک تمرین کنید. با این روش ها قطعا در تربیت کودک با ادب موفق خواهید بود
شما برای تربیت کودک با ادب از چه شیوه فرزندپروری استفاده میکنید؟ حتما اگر نظر یا تجربهای در این زمینه دارید از طریق نظرات زیر همین پست یا شبکههای اجتماعی کودکت با والدین دیگر به اشتراک بگذارید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…