زمانی که از خانمهای باردار درباره درد زایمان آنها، نظرسنجی به عمل آمد، حدود ۵۰۰ پاسخ دریافت کردیم. از آنها پرسیدیم که انتظار مواجه شدن با چنین دردی را داشتهاند؟ آیا زایمان اپیدورال را به سایر خانمهای باردار توصیه میکنند؟ در ادامه با پاسخها و تجربههای مختلف تعدادی از خانمهای باردار به این سوالات آشنا میشویم.
دردی خارج از انتظار
- به عنوان یکی از خانمهایی که برای اولین بار زایمان میکند، همیشه نگران درد زایمان یا انقباضات برکستون هیکس بودم. علایم من در این دو دسته قرار نمیگرفت. من با دردهایی در ناحیه زیر شکمم مواجه شدم. این درد از بالا به پایین انتشار پیدا نمیکرد یا در کمرم، احساس درد و ناراحتی نداشتم. وقتی که به بیمارستان مراجعه کردم، مطمئن بودم که به خانه فرستاده میشوم؛ در حالی که به من گفته شد واقعا در حال زایمان هستم.
- در مورد هر دو کودکی که باردار بودم، دردهای عادی و معمولی نداشتم. در هر دو مورد با انقباضهای شدید و طولانی مواجه بودم. انگار شدیدترین و بدترین درد عادت ماهیانه را تجربه میکردم
- به من گفته شده بود که شدیدترین درد عادت ماهیانه را تحمل میکنم، اما این درد بسیار متفاوت بود. آن درد بسیار شدید بود و در تمام ستون فقراتم کمرم را در بر گرفته بود. وقتی انقباضها شروع میشد، کمرم قفل میشد. درد، واقعا شدید بود
کشمکش با درد زایمان
بسیاری از پاسخدهندگان دردهای مشابهی را گزارش کردهاند. اکثر آنها گفتهاند که دردهایشان شبیه دردهای قاعدگی همراه با پیچشهای داخلی بوده است.
- به نظر من درد زایمان شبیه به درد قاعدگی دردناک و شدید یا دردهای شکمی است. این درد آنقدر افزایش و کاهش پیدا میکند تا اپیدورال به نجات شما بیاید
- شما پیچیدگی، فشردگی و کشیدگی اندامهای داخلی را احساس میکنید. هر چه قدر با درد مبارزه میکردم، بیشتر میشد. وقتی تسلیم شدم و دردم را پذیرفتم، تحمل درد برای من راحتتر شد
- دردهای زایمان من چند برابر دردهای قاعدگی بود. انگار شکم میخواهد نه فقط کودک را، بلکه تمام محتویاتش را تخلیه کند. این دردها در طول زایمان شدت و نوسانهای متفاوتی دارند. من قدرت زیادی برای تحمل درد دارم، اما این سختترین کاری بود که تا به حال انجام دادهام. اگر بخواهم درد آن را توصیف کنم میتوانم بگویم که شبیه یک کشیدگی داخلی عمیق است. انگار کسی اندامهای داخلی مرا چنگ میزند و میخواهد آن را بیرون بکشد
درد زایمان ؛ کمتر از حد تصور
در حالی که بسیاری از پاسخدهندگان درد بسیار زیادی را تحمل کرده بودند، برای بعضیها این روند آسانتر از آن بود که تصور میکردند.
- من در هفته ۳۶ بارداری بودم. به دکتر برای کنترل مراجعه کردم. دکتر لبخندی به چهره داشت و گفت که دهانه رحم پنج سانتیمتر باز شده است. من به بیمارستان رفتم و چهار ساعت بعد از طریق زایمان اپیدورال، دخترم را در آغوش گرفتم
- زایمان آنقدرها هم که فکر میکردم ترسناک نبود. من ۱۶ ساعت در وضعیت درد زایمان قرار داشتم و احساس میکردم که روی زمین نیستم. با این کار به کمک اپیدورال، فرآیند زایمان آسانتر از آن چیزی پیش رفت که فکرش را میکردم
- فرآیند زایمان با درد و رنج همراه است؛ اما درد آن در حدی نبود که دوستان و آشنایان توصیف میکردند. درد من کمی بیشتر از درد قاعدگی، اما قابل تحمل بود
- درد زایمان آنقدرها هم بد نیست. این درد شبیه دردهای انقباضی دوران قاعدگی، اما کمی شدیدتر از آن است. وقتی که باردار میشوید، باید تمام دردها و رنجهای آن را متحمل شوید
پاره شدن کیسه آب
عده زیادی از خانمهای باردار تا زمانی که کیسه آب آنها پاره نشده بود، درد زیادی نداشتند.
- پس از پاره شدن کیسه آب، درد واقعی من شروع شد. این درد به مرور بدتر و بدتر شد تا اینکه فروکش پیدا کرد. اگر این درد یک بار در ساعت یا هر پانزده دقیقه بود، شاید برایم قابل تحمل میشد. اما اینکه باید منتظر انقباض بعدی باشم، برای کشنده بود
- تا زمانی که کیسه آب من پاره نشده بود، درد زیادی نداشتم. بعد از پاره شدن کیسه آب، دردم آنقدر زیاد بود که فکر میکردم که در روحم از بدنم در حال خارج شدن است. سعی کردم تصور کنم که در ساحل، قدم میزنم.
- در ابتدا درد زیادی نداشتم. اما بعد از پاره شدن کیسه آب، فکر میکردم که کسی من را از درون گرفته و فشار میدهد
اپیدورال
به نظر میرسد اکثر خانمهای بارداری که در نظرسنجی ما شرکت کردهاند، اپیدورال را انتخاب کردهاند و از این بابت خوشحال بودند.
- درد زایمان من خیلی بدتر از آنچه بود که تصور میکردم. بعد از هشت ساعت درد، استفاده از اپیدورال را انتخاب کردم
- درد من شبیه گرفتگیهای قاعدگی بود. از تمرین تنفس که در کلاسها آموخته بودم، استفاده کردم. اما درد خیلی شدید بود تا اینکه در نهایت اپیدورال به نجاتم آمد
- این قطعا یکی از بدترین دردهایی بود که تا به حال تجربه کردهام. درد آن شبیه به دردها و گرفتگیهای شدید شکمی بود
استفاده از روشهای جایگزین به جای اپیدورال
بعضی از مادرها از به جای اپیدورال، از روشهای دیگری استفاده کردهاند.
- من برای زایمان اولین فرزندم از اپیدورال استفاده کردم. به خودم قول دادم که دیگر هرگز از اپیدورال استفاده نکنم؛ به دلیل احساس ناخوشایندی که بعد از استفاده از آن داشتم. کودک دوم من به طور طبیعی متولد شد
- درد بسیار شدیدی هنگام زایمان داشتم. اما بعد از زایمان احساس فوقالعادهای داشتم. درد زایمان بدترین درد من بود، اما بین انقباضها دردی احساس نمیکردم و انقباضها نهایت یک دقیقه طول میکشید
- من چهار فرزند دارم که برای به دنیا آوردن آنها از هیچ درمان دارویی برای کاهش درد استفاده نکردهام. من از داروی اپیدورال استفاده نکردم. چشمانم را بستم و روی صدای همسرم تمرکز کردم. این کار به من قدرت تحمل درد زایمان را میداد
فشار دادن هنگام زایمان
عدهای از خانمهای باردار گفتهاند که درد زایمان را زمانی احساس میکردند که میبایست برای به دنیا آمدن کودک از نیروی فشار دادن استفاده میکردند.
- من برای زایمان دو ساعت درد کشیدم و فشار دادم. این بدترین دردی بود که در ناحیه واژینال خود تا امروز احساس میکردم. فشار زایمان سختترین کاری بود که تا به حال انجام دادهام. وقتی در مرحله فشار دادن قرار میگیرید، احساسی شبیه خروج مدفوع خواهید داشت.
تجربه دوباره درد زایمان !
هر چه قدر هم درد زایمان سخت و کشنده باشد، باز هم عده زیادی از خانمهای میخواهند که بارداری دوم را تجربه کنند.
- از انقباضهای مربوط به فشار دادن فقط میتوانم بگویم که مجبور بودم که درد فشار دادن را تحمل کنم. فشار دادن بدترین قسمت زایمان بود. من میتوانستم هر گونه کشش، فشار و پاره شدن را احساس کنم
- وضع حمل را نمیتوان به چیزی شبیه کرد. به یاد دارم که احساس میکردم که راهی وجود ندارد که کودکم را به دنیا بیاورم. درد من در نوسان قرار داشت. لحظهای به اوج خود میرسید و لحظهای کاهش پیدا میکرد. در لحظاتی که درد به اوج خود میرسید، نفس کشیدن برایم بسیار سخت میشد. احساس میکردم مرا داخل حولهای پیچیدهاند و فشار میدهند.
دردی که شما هنگام زایمان تحمل کردهاید، تا چه حد به دردهای خانمهای باردار در این مقاله شباهت داشت؟ لطفا تجربههای خودتان را از طریق بخش نظرات این مقاله یا سایر شبکههای اجتماعی کودکت با سایر خانمهای باردار به اشتراک گذارید.