کارشناسان بسیاری تاثیر بازی ویدیویی بر مغز را بررسی کردهاند که در این مقاله به نتایج این بررسیها میپردازیم. با ما همراه باشید:
آنتونی روسنر از لندن انگلستان، در سن 17 سالگی، یک قهرمان در بازی آنلاین World of Warcraft بود. او در این بازی امپراتوریهایی ساخت، حملات بسیاری را رهبری کرد و خود را در دنیایی فانتزی غوطهور ساخت. این شرایط در ظاهر همه نیازهای او را برآورده میکرد، اما زندگی واقعی او تقریباً وجود نداشت. او از تکالیف مدرسه، روابط، سلامتی و حتی بهداشت خود غافل شد.
روسنر که نزدیک به دو سال، هر روز روزانه ۱۸ ساعت بازی میکرد، میگوید: “من هرگز دوستان واقعیام را ندیدم. چاق شدم، تنبل شدم و تقریباً تمام وقتم را در رایانهام سپری کردم.”
او به دلیل غرق شدن در دنیای این بازی ویدئویی، از دریافت مدرک دانشگاهی باز ماند. طبق مطالعاتی که توسط گروههای تحقیقاتی انجام شد، وسواس روسنر در بازی، منحصربفرد و تنها محدود به شخصیت او نیست. از هر 10 کودک، 9 کودک بازیهای ویدئویی انجام میدهند. در میان این کودکان که تعداد آنها در حدود 64 میلیون نفر است، برخی از آنها قبل از اینکه حتی بتوانند جمله ای را به زبان بیاورند، صفحه کلید یا گوشی هوشمند را لمس می کنند. مشکل: بسیاری از محققان بر این باورند که بازی کردن بیش از حد قبل از سنین 21 یا 22 سالگی میتواند از نظر فیزیکی روی مغز اثر بگذارد و اصطلاحا مغز را دوباره سیم کشی کند.
تعدادی از محققان چینی با کمک تکنولوژی تصویربرداری تشدید مغناطیسی یا همان MRI، مطالعهای روی مغز 18 نفر از دانشجویانی که به طور متوسط 10 ساعت از روزشان را صرف بازیهای رایانهای و خصوصا بازی World of Warcraft میکردند، انجام دادند. این گروه در مقایسه با گروه دیگری از دانشجویان که کمتر از 2 ساعت در روز وقت صرف بازیهای رایانهای میکردند، ماده خاکستری (بخش متفکر مغز) کمتری داشتند.
در اوایل دهه 1990، دانشمندان هشدار دادند از آنجایی که بازیهای ویدیویی فقط آن نواحیای از مغز را تحریک میکنند که مسئول کنترل بینایی و حرکت هستند، سایر بخشهای ذهن که مسئول رفتار، احساسات و یادگیری میباشند، توسعه نیافته باقی میمانند.
مطالعه دیگری که در سال 1998 در مجله علمی Nature منتشر شد، نشان داد که انجام بازیهای ویدیویی، انتقالدهنده عصبی حس خوب دوپامین را آزاد میکند. میزان دوپامین آزاد شده در حین انجام بازیهای ویدئویی، مشابه شرایطی بود که پس از تزریق داخل وریدی داروهای محرک آمفتامین یا متیل فنیدات مشاهده میشود.
با این حال، علیرغم وجود شواهدی مبنی بر تاثیرات شناختی، رفتاری و شیمیایی عصبی بازیها، تعریف مفهوم اعتیاد به بازی (آنلاین یا غیر آنلاین) بسیار دشوار است. برخی از محققان میگویند که این یک اختلال روانی متمایز است، در حالی که برخی دیگر معتقدند که ممکن است بخشی از یک اختلال روانپزشکی دیگر باشد. نسخه فعلی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، DSM-V، بیان میکند که قبل از ایجاد تعریف رسمی «اختلال بازی اینترنتی» باید تحقیقات بیشتری انجام شود.
با این حال، کارشناسان معتقدند که از جمله دلایل تاثیر بازی ویدیویی بر مغز ویژگیهای اعتیادآور است. مغز انسان به گونهای طراحی شده است که میل به لذت آنی، سرعت سریع و غیرقابل پیش بینی بودن دارد که هر سه مورد در بازی های ویدئویی وجود دارند.
دکتر دیوید گرینفیلد، بنیانگذار مرکز اعتیاد به اینترنت و فناوری و استادیار بالینی روانپزشکی میگوید: «بازیهای ویدیویی مرکز لذت مغز را با دوپامین پر میکنند». با وجود آن همه دوپامین اضافی که در اطراف درکمین است، مغز پیام کمتری برای تولید این انتقال دهنده عصبی حیاتی دریافت میکند. نتیجه نهایی: بازیکنان ممکن است در نهایت با کاهش عرضه دوپامین مواجه شوند.
در نتیجه همین نوع از تاثیر بازی ویدیویی بر مغز، اگر کودکان و نوجوانان را از چنین بازیهایی دور کنید، اغلب مشکلات رفتاری، علائم ترک اعتیاد و حتی پرخاشگری را از خود نشان میدهند.
اما با وجود موارد مطرح شده، تاثیر بازی ویدیویی بر مغز همیشه منفی نیست و همه بازیها نیز بد نیستند. بازیهای ویدیویی میتوانند از راههای مختلفی، مانند افزایش درک بصری، بهبود توانایی جابهجایی بین کارها و پردازش بهتر اطلاعات به مغز کمک کنند. به گفته یکی از متخصصین مغز و اعصاب، این مدل بازیها بسیار درخشان هستند، زیرا میتوانند اطلاعات را به گونهای به مغز برسانند که یادگیری به حداکثر برسد.
بازیهای ویدیویی با ساختار پاداشی طراحی شدهاند که کاملاً غیرقابل پیش بینی است. تنش ناشی از دانستن اینکه ممکن است امتیاز کسب کنید (یا یک جنگجو را بکشید)، اما ندانستن زمان دقیق، شما را در بازی نگه میدارد.
این یک جذب قدرتمند برای مغز در حال رشد یک نوجوان است که تأثیرپذیر است. به گفته محققان: “قشر جلوی مغز – محل قضاوت، تصمیم گیری و کنترل تکانه – در دوران نوجوانی دستخوش سازماندهی مجدد میشود.” وجود این مرکز کنترل اجرایی، برای سنجش ریسکها و پاداشها و برای ترمز گرفتن برای دستیابی به پاداشهای فوری (مانند بازی) به نفع اهداف بلندمدت سازگارتر (مانند تست شیمی هفته آینده) ضروری است.
این ناحیه از مغز تا سن 25 یا 30 سالگی به حداکثر ظرفیت خود نمیرسد، شاید به همین دلیل است که جوانان بیشتر درگیر ساعتها بازی هستند و در عین حال نیازهای اساسی مانند غذا، خواب و بهداشت را نادیده میگیرند. بدون کمک لوبهای فرونتال بالغ، نوجوانان کمتر میتوانند پیامدهای منفی را بسنجند و رفتارهای بالقوه مضری مانند بازیهای ویدیویی بیش از حد را که بر رشد لوب پیشانی تأثیر میگذارد، مهار کنند.
بازیهای ویدئویی خشونت آمیز مورد توجه بسیاری از کارشناسان قرار گرفته است. در مطالعهای که روی 45 نوجوان صورت گرفت، انجام بازیهای ویدیویی خشن تنها به مدت 30 دقیقه، بلافاصله فعالیت در ناحیه پیشانی مغز (قسمت جلویی لوب) را در مقایسه با افرادی که در یک بازی بدون خشونت شرکت میکردند، کاهش داد. تحقیقات قبلی نیز نشان داده که فقط 10 تا 20 دقیقه بازی خشونت آمیز باعث افزایش فعالیت در نواحیای از مغز میشود که با برانگیختگی، اضطراب و واکنش عاطفی مرتبط هستند، در حالی که به طور همزمان باعث کاهش فعالیت در لوبهای پیشانی مرتبط با تنظیم احساسات و کنترل اجرایی نیز میگردد.
به گفته محققان، ترشح دوپامینی که از بازی کردن به دست میآید، بسیار قدرتمند است که تقریباً میتواند نواحی جلوی مغز را از بین ببرد. این یکی از دلایلی است که چرا گیمرهایی مانند روسنر میتوانند 18 ساعت متوالی بازی کنند. دکتر گرینفیلد میگوید: «بچهها خودشان را جلوی کامپیوتر میکشند و ۸، ۱۰، ۲۵، ۳۶ ساعت در آنجا میمانند».
برای نوجوانانی مانند روسنر که احساس طرد شدن از سمت اجتماع را دارند، برتری در دنیای بازیها میتواند حس تسلط و اعتماد به نفسی که در دنیای واقعی خود ندارند را به وجود آورد. وقتی در بازیهایی مانند World of Warcraft به یکی از بازیکنان برتر تبدیل میشوید، اساسا دهها هزار بازیکن زیر دست شما هستند، بنابراین مانند یک خدای مجازی میشوید.
روسنر میگوید: «من یک Blood Elf Paladin به نام Sevrin ایجاد کردم، انجمن صنفی خود را ایجاد کردم – باشگاه قایق بادبانی QT – و با آن مانند یک شغل تمام وقت، نگهداری وب سایت، جذب بازیکنان جدید، و سازماندهی و رهبری حملات رفتار کردم. اینگونه به سرعت به جایگاه مشهور در جامعه بازی دست یافتم. افرادی که نمی شناختم به من پیام می دادند و به من می گفتند که چقدر شگفت انگیز هستم. این کاملا برعکس چیزی بود که در زندگی واقعی داشتم.» به زودی World of Warcraft بر هر چیز دیگری ارجحیت یافت.
تمرین مکرر هر چیزی، مغز را از نظر فیزیکی تغییر میدهد.قضیه در مورد تاثیر بازی ویدیویی بر مغز هم همین طور است. با گذشت زمان و تلاش در هر کار خاصی که تمرین میکنید، بهتر میشوید، چه شلیک به دشمن در یک بازی ویدیویی باشد چه ضربه زدن به توپ بیسبال. این اعمال و افکار تکراری ارتباطات بین سلولهای مغز را تحریک میکند و مسیرهای عصبی را بین بخشهای مختلف مغز شما ایجاد میکند. هر چه بیشتر یک فعالیت خاص را تمرین کنید، مسیر عصبی قویتر میشود. این اساس ساختاری یادگیری است.
«یا از آن استفاده کن، یا آن را از دست بده» این جمله نه تنها در مورد عضلات بدن، بلکه در مورد مغز نیز صادق است. مسیرهای عصبی که مورد استفاده قرار نمیگیرند، در نهایت هرس میشوند.
در اوایل دهه 2000، اکثر تحقیقات نشان دادند که آموزش ادراکی و شناختی برای وظایف و کارهایی که با دست انجام میشدند، بسیار خاص و مهم بودند و همین یکی از هزاران مشکل ابزارهای آموزش مغز است: برای افراد آسان است که در انجام کارهای کوچکی که به آنها داده میشود، بهبود یابند – مثلاً، مرتب کردن یک لیست به ترتیب حروف الفبا یا تکمیل جدول کلمات متقاطع – اما این کارها همیشه به طور کلی به تفکر بهتر تبدیل نمیشوند. به نظر میرسد که بازیهای ویدیویی با سایر انواع آموزش مغز متفاوت هستند.
به گفته یکی از محققان برجسته در این حوزه: « تاثیر بازی ویدیویی بر مغز بدین شکل است که برخلاف برخی دیگر از ابزارهای آموزش مغز، بازیهای ویدیویی مراکز پاداش را فعال کرده و مغز را پذیرای تغییرات میکنند.»
مطالعات نشان میدهد که به عنوان مثال، انجام بازیهای ویدئویی اکشن، تواناییهای بصری مانند ردیابی اشیاء متعدد، چرخش ذهنی اشیا و ذخیره و دستکاری آنها در مراکز حافظه مغز را افزایش میدهد. این حتی برای بدترین (از نظر اخلاقی) بازیهای اکشن-سرگرمی نیز صادق است.
چنین بازیهایی همچنین از بازیکنان میخواهند که به یک استراتژی کلی فکر کنند، چندین کار را به طور همزمان انجام دهند و تصمیماتی بگیرند که تأثیر فوری و بلندمدت دارند. «این اتفاق بسیار شبیه به اکثر مشاغل امروزی است که چند تکلیفی هستند. این جوانان ممکن است با داشتن ورودیهای جدید، در جابجایی آسان بین وظایف، انطباق با اطلاعات جدید و اصلاح استراتژی خود، مجهزتر باشند.»
البته مطمئناً مهارتهای مفید، اگر بیش از اندازه تمرین شوند، میتوانند مشکل ساز شوند. به هر حال، وقتی بچهها به انجام چند کار و پردازش حجم زیادی از اطلاعات به طور همزمان عادت میکنند، ممکن است در انجام کارهایی مانند تمرکز روی یک سخنرانی در محیط کلاس مشکل داشته باشند.
ماهیت بازیهای اکشن-سرگرمی نه تنها جوانان را با تمرکز، توجه و مسائل خشم جذب میکند (به ویژه در مورد ای خشن)، بلکه تمایل به تقویت این رفتارهای منفی را نیز در آنها ایجاد میکند.
در حالی که تعدادی از شرکتها سعی کردهاند بازیهای مفیدی برای کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیشفعالی (ADHD) ایجاد کنند، اما به موفقیتهای محدودی دست یافتهاند. دکتر هامر میگوید: «ساخت بازیهای هیجانانگیز برای بچههایی که مشکلات توجه دارند، دشوار است».
در عوض، کودکان مبتلا به ADHD اغلب بازیهای ویدئویی اکشن انجام میدهند تا احساسات خود را با تحریک بصری، چالشهای حرکتی و پاداشهای فوری به جریان بیاندازند. در این شرایط، مغز ADHD به گونهای عمل میکند که به این کودکان اجازه میدهد تا تمرکز کنند، به طوری که در حین بازی علائمی مانند حواسپرتی از خود نشان نمیدهند.
یکی از مسائل مهم از دیدگاه درمانی این است: چگونه به کودکی که دنیا را به صورت آنلاین اداره میکند و درجات بالایی از ورودی حسی را تجربه میکند، میتوان گفت در دنیای واقعی که چندان هیجانانگیز نیست، عمل و رفتار کند؟
خطرات ممکن است برای کودکی که عصبانیت و مشکلات رفتاری دارد و در بازیهای ویدیویی خشن آرامش مییابد، بیشتر باشد. در حالی که کارشناسان در مورد تأثیر (در صورت وجود) بازیهای خشونت آمیز بر رفتار خشونت آمیز در دنیای واقعی اختلاف نظر دارند، برخی تحقیقات نشان میدهد که بین انجام بازیهای خشونت آمیز و افکار و رفتار پرخاشگرانه ارتباطاتی وجود دارد.
کارشناسان میگویند برای کودکی که در شرایط عادی شخصیت تهاجمی دارد، این مسئله میتواند مشکل ساز باشد، زیرا بازیهای ویدیویی به این تمایلات تهاجمی پاداش میدهند. در واقع، 2 مطالعه جداگانه نشان دادند که تاثیر بازی ویدیویی بر مغز بخصوص بازی خشونت آمیز تنها به مدت 10 تا 20 دقیقه، در مقایسه با بازیهای غیرخشونت آمیز، باعث افزایش افکار پرخاشگرانه میشود.
با این حال، همه بازیها مثل هم نیستند – و واکنش هر فرد به آن بازیها نیز متفاوت است. کارشناسان میگویند: «پرسیدن اینکه بازیهای ویدیویی چه تأثیری دارند، مانند این است که بپرسید خوردن غذا چه تأثیری دارد». بازیهای مختلف کارهای متفاوتی انجام میدهند و بسته به دیدگاه شما، میتوانند مزایا یا معایبی داشته باشند.
برای روسنر، تاثیر بازی ویدیویی بر مغز او مضر بود. نمرات او ضعیف شد، نتوانست تکالیفش را انجام دهد و تقریباً سال اول دانشگاه را از دست داد. او میگوید: «من اینجا در دانشگاه بودم، بالاخره توانستم رویای خود را که کارگردانی سینما بود، دنبال کنم، اما آن را دور انداختم. مشاور تحصیلی او دو گزینه پیش روی او قرار داد: یا تمام مقالات خود را برای سال اول در یک بازه زمانی 3 هفتهای تکمیل کند، یا شکست بخورد و سال اول را دوباره بخواند. او میگوید: «نمیخواستم خودم یا والدینم را ناامید کنم، بنابراین World of Warcraft را حذف کردم و روی کارم تمرکز کردم.»
پس از دور شدن از بازی، روسنر منابع لذت دیگری پیدا کرد. او به یک باشگاه ورزشی پیوست، در دانشگاه خود فعالیت دی جی را شروع کرد و از نظر اجتماعی بسیار فعالتر شد. او میگوید: «نمیتوانستم چیزی را که از دست دادهام، باور کنم.»
از قضا، World of Warcraft باعث شد روسنر به رویای خود یعنی ساختن فیلم دست یابد. مستند او، IRL — در زندگی واقعی، ماجراهای او با سورین (Sevrin) و نحوه یادگیری او برای رهایی از بازی را شرح میدهد. بیش از 1 میلیون نفر در سراسر جهان فیلم او را که در یوتیوب قابل مشاهده است، تماشا کردهاند. این فیلم در جشنوارههای فیلم، تلویزیون، روزنامهها و مجلات به نمایش درآمده است.
امروزه بازی فقط یکی از سرگرمیهای روسنر است. او حتی گاهی اوقات World of Warcraft را بازی می کند. اما بازی دیگر زندگی او را کنترل نمیکند. روسنر میگوید: «مردم هنوز در مورد شخصیت من، سورین، سوال میپرسند، اما من متوجه شدهام که دستیابی به پتانسیلهایتان در زندگی واقعی، بسیار ارزشمندتر است.»
وجود علائم هشدار دهنده زیر، ممکن است نشان دهنده مشکل باشند:
با توجه به اخباری که میگوید بازیهای ویدئویی کودکان را به قلدر – یا زامبی- تبدیل میکنند و افزایش تعداد کارشناسانی که در مورد خطرات استفاده بیش از حد از صفحه نمایش هشدار میدهند، ممکن است تمایل پیدا کنید که استفاده از رایانهها و گوشیهای هوشمند را کامل ممنوع کنید. اما کارشناسان میگویند این کار را نکنید.
اگر بازی را ممنوع کنید، هر فرصتی را برای تأثیرگذاری بر رفتار فرزندانتان از دست خواهید داد. کارشناسان رویکرد بهتری را پیشنهاد میکنند: خودتان با آنها بازی کنید و این کار را با بازیهای آموزشی آنلاین و رایگان شروع کنید.
کلید اینکه مطمئن شوید فرزندتان با بازیهای رایانهای ارتباط سالمی دارد، به این معنی است که مطمئن شوید از تجربیات لذتبخش خارج از این بازیها بهره میبرند. چند نکته:
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…