همواره والدینی هستند که از بیاحترامی فرزندانشان گلایه دارند. تمام والدین دوست دارند فرزندانشان مهربان، مؤدب و محترم باشند و نحوه رفتار در جوامع متمدن را بهخوبی یاد بگیرند.
بنابراین، مسئله این است که در دنیایی که احترام متقابل یک ارزش است، چگونه احترام گذاشتن به دیگر کودکان و بزرگسالان را به فرزندانتان بیاموزید؟ پاسخ این است که باید الگوی صحیح احترام گذاشتن را با رفتار خودتان به فرزندانتان ارائه دهید. خبر خوب اینکه میتوان با ایجاد تغییرات ساده در نحوه تعامل با فرزندان، آنها را به احترام متقابل تشویق کرد. وقتی عمدا برای فرزندانتان الگوسازی میکنید، آنها تشویق میشوند از رفتارهای شما تقلید کنند. کودکان شایسته رفتار محترمانهاند و این احترام اساس فرزند پروری است.
اما گاهی ممکن است با وجود انجام تمام این اقدامات، باز هم نتیجه دلخواه را دریافت نکنید. در این مقاله از کودکت، روشهایی ارائه میشود که با استفاده از آنها، میتوان به کودکان بهدرستی احترام گذاشت و احترام متقابل را به آنها آموزش داد.
درک احساسات کودکان و نحوه تعامل محترمانه با آنها اهمیت زیادی دارد. در ادامه، روشهایی برای احترام گذاشتن به کودکان، ایجاد خودباوری در آنها و جلوگیری از جنگ قدرت میان والدین و فرزندان ارائه شده است.
کنجکاوی والدین انتها ندارد، آنها دوست دارند همه اطلاعات را با تمام جزئیات دریافت کنند.
کی اونجا بود؟ بعد چه اتفاقی افتاد؟ مدرسه چطور بود؟ چرا این کار رو نکردی؟ به چی فکر میکردی؟ الان دقیقا کجا هستی؟
وقتی کودکان با شلیک پرسشهای بیوقفه شما مواجه میشوند، جای تعجب نیست اگر سکوت کنند و پاسخی ندهند. هرچه سن کودک کمتر باشد، احتمال پاسخگویی او بیشتر است. هرچه بچهها بزرگتر میشوند، تمایل کمتری به ذکر جزئیات و پاسخگویی به پرسشهای والدین از خود نشان میدهند، بهویژه اگر احساس کنند این پرسشها از قضاوت اشتباه یا بیاعتمادی به آنها نشئت میگیرد.
سکوت کودکان لزوما به این معنی نیست که تمایلی به گفتگو ندارند، بلکه آنها فقط میخواهند انتخاب کنند چه زمانی و چگونه لب به سخن باز کنند و دوست دارند که به آنها اعتماد داشته باشید. برای نشان دادن حسن نیت و جلوگیری از قضاوت اشتباه، باید بکوشید کمتر آنها را سؤالپیچ کنید.
نفس عمیق بکشید و خونسرد باشید، مگر اینکه پای امنیت آنها در میان باشد. در غیر این صورت، لزومی ندارد از تمام جزئیات مسائل مربوط به فرزندتان اطلاع داشته باشید. حتی اگر اطلاع از موضوعی را ضروری بدانید، اما فرزندتان مایل نباشد راجع به آن حرف بزند، باید به او اعتماد کنید و اجازه دهید هر زمانی مایل بود درباره آن موضوع صحبت کند.
با فرصت دادن به فرزندتان برای گفتگو در زمان و شرایط مناسب و با آمادگی کامل، شکل صحیحی از احترام را برای او تعریف میکنید. هیچکس از رئیسی که در تمام جزئیات یک پروژه کنکاش میکند خوشش نمیآید. مراقب باشید در جزئیات زندگی فرزندتان کنکاش نکنید و به این ترتیب، احترام خود را نزد او حفظ کنید.
تمرین
این جملات را نگویید:
در عوض بگویید:
توجه
کنجکاوی به خرج ندهید و زیاد وارد جزئیات نشوید.
همیشه فرصت برای گفتگوی مفصل هست. هر زمان که او احساس آرامش و راحتی داشته باشد، ممکن است مایل باشد مسائل بیشتری را برای شما تعریف کند.
در صورتی که با بمباران پرسشهای بیوقفه کودکان مواجه شدید، صبور باشید، علاقه نشان دهید، اما عجولانه پاسخ ندهید. وقتی همه سؤالات کودکان را سریع و بدون تامل پاسخ میدهید، آنها به این پرسشهای فوری عادت میکنند و وقتی برای جواب دادن به سؤالی از آنها فرصت میخواهید، احساس ناامیدی میکنند. وقتی به کودک فرصت نمیدهید پرسشهای ذهنیاش را ارزیابی کند، اعتماد به نفس او کاهش مییابد و بذر درماندگی و وابستگی بیش از حد به مادر یا پدر در او کاشته میشود.
برای جلوگیری از ایجاد چنین شرایطی، بهتر است والدین سؤال کودک را با سؤال دیگری در همان زمینه پاسخ دهند. با این روش، کودک فرصت پیدا میکند سؤالش را ارزیابی کند و به آن بیشتر فکر کند.
تمرین
کودک: مارها گوش دارن؟
والد: سؤال خیلی خوبیه. خودت چی فکر میکنی؟
کودک: چطوری این برج رو بسازم؟
والد: مکعب دیگهای توی جعبه هست که بتونیم ازش استفاده کنیم؟ برگه راهنما نداره؟
کودک: میشه کمکم کنی این مساله ریاضی رو حل کنم؟ از پسش بر نمیام.
والد: خب مسئله ازت خواسته چه کاری انجام بدی؟ چه نکتهای از مسئلههای دیگه یاد گرفتی که بتونه برای حل این یکی کمکت کنه؟
نکته
پاسخ عجولانه ندادن به معنی طفره رفتن از پاسخ نیست. میتوانید با او همدلی کنید: «خیلی سخته، مگه نه؟» یا به او اعتماد به نفس بدهید: «تو واقعا بزرگ شدی. میدونم که از پسش بر میای».
والدینی که فرزندان کوچک دارند ممکن است از تعدد پرسشهای روزانه آنها احساس خستگی کنند یا گاهی از جواب دادن باز بمانند. در این شرایط، گاهی والدین پاسخهایی میدهند که کودک را از سؤال کردن پشیمان میکند. پاسخهایی مانند: «چند بار بهت گفتم؟»، «دیگه این سؤال رو تکرار نکن»، «نمیدونم!»
متاسفانه، چنین پاسخهایی سبب دلسردی کودک، تخریب روابط و بیتمایلی متقابل او برای پاسخ به پرسشهای والدین میشود. ارتباط گرم و صمیمی خود را حفظ کنید، به پرسشهای او پاسخ دهید، اما به طریقی که مهارت حل مسئله و استقلال کودک نیز افزایش پیدا کند. با حفظ این روند، میتوانید احترام متقابل را در وجود کودک نهادینه کنید.
در شرایط کلی، احترام به سلایق کودک از نظر والدین امری بدیهی است. بسیاری از والدین اجازه میدهند فرزندشان خودش به حمام برود، لباسش را انتخاب کند و درباره مدل موی خود تصمیم بگیرد. اغلب والدین، با بزرگ شدن کودک، استقلال و اختیار بیشتری به او میدهند. با این حال، گاهی برخی از رفتارهای والدین، به طور ناخواسته، کنترلگرایانه است و باعث میشود استقلال کودک از بین برود. برای مثال، پاک کردن بینی آنها، شستن صورتشان، بستن زیپ شلوار و پوشاندن ژاکت.
وقتی کودک به اندازهای بزرگ شده که بتواند بهداشت شخصیاش را رعایت کند، به او آزادی عمل بدهید. موهای کودک را از روی چشمانش کنار نزنید، مدام صورتش را پاک نکنید و سعی نکنید یقه لباسش را صاف کنید.
البته خودداری از انجام این کارها برای بسیاری از والدین سخت است. دیدن موی چتری که روی چشمان کودک را گرفته واقعا آزاردهنده است. در این شرایط، وقتی حواسش نیست، خیلی سریع موهای او را کنار بزنید یا بهسرعت یک سنجاق سر به موهای او بزنید.
با احترام به سلایق کودک، احترام گذاشتن به دیگران را به صورت عملی به او آموزش میدهید. در ادامه، روشهایی برای مقابله با این شرایط دشوار ذکر شده است.
تمرین
بهجای پاک کردن صورت کثیف کودک به او بگویید:
بهجای اینکه بدون پرسیدن نظر او، شلوارش را روی لباسش بکشید بگویید:
همه والدین حداقل یک بار بهجای فرزندشان حرف زده و پاسخ دادهاند. تصور کنید در یک مهمانی، شخصی از فرزندتان میپرسد: «مدرسه چطوره؟ معلمت رو دوست داری؟» در این شرایط، بهجای سکوت، پاسخ میدهید: «مدرسش عالیه! ما واقعا از انتخابمون راضی هستیم و معلمش هم حرف نداره» وقتی بهجای فرزندتان پاسخ میدهید، دو اتفاق ممکن است رخ دهد:
بهجای انجام کارهای کودک و حرف زدن بهجای او، اجازه دهید خودش پاسخ دهد، تلاش کند و فکرش را به کار بیندازد. خواهید دید چقدر اعتماد به نفس و مسئولیتپذیری کودک افزایش پیدا میکند. کودکانی که حتی در شرایط ناراحتکننده اعتماد به نفس و توانمندی بیشتری دارند محترمانهتر رفتار میکنند.
تمرین
نگویید: «مدرسش عالیه! ما واقعا از انتخابمون راضی هستیم و معلمش هم حرف نداره»
سکوت کنید و پاسخ ندهید. سکوت شما کودک را به صحبت کردن تشویق میکند. حتی اگر پاسخ نداد نیز، توجهی نکنید و به صحبت خود ادامه دهید.
تصور کنید برای یک استخر خانوادگی برنامهریزی کردهاید. ساندویچها آماده شده، حولهها داخل ساک قرار گرفته و اسباببازیهای استخر پشت سر هم ردیف شده است. شما هم مصمم هستید روزی عالی داشته باشید.
وقتی کنار استخر قدم میزنید و برای فرزندانتان ضد آفتاب میزنید، پسر بزرگتر شما توپهای بزرگ را با شور و شوق داخل آب پرتاب میکند، در حالی که پسر شش سالهتان در سکوت روی صندلی استخر نشسته است. او اعلام میکند که قصد ندارد به داخل آب برود.
به او میگویید: «بیخیال! چرا گریه میکنی؟ قراره کلی خوش بگذره! یادته قبلا که کلاس شنا میرفتی، چه حرکات باحالی یاد گرفتی؟ یادته پارسال تابستون که توی دریاچه شنا کردیم، چقدر خوش گذشت؟ بدو بیا! فقط بیا توی آب! داداشتو نمیبینی؟ بهش داره کلی خوش میگذره! تو هم بدو بیا!» تمام خوشگذرانی که در ذهن داشتید ناگهان به جنگ قدرت در کنار استخر تبدیل شده است.
وقتی کودکان را مجبور میکنید برخلاف میلشان رفتار کنند، احترام آنها را زیر سؤال میبرید. علاوه بر این، هدف شما پرورش انسانهایی با انگیزه، توانمند، محترم و مقاوم است، نه افرادی که بهراحتی تحت فشار دیگران قرار میگیرند.
بهترین کار در شرایط فوق این است که به «آمادگی» فرزندتان احترام بگذارید. بنابراین، وقتی قصد شنا کردن ندارد، بهسادگی بگویید: «اصلا نگران نباش. هر وقت دلت خواست بیا توی آب.» به این طریق، به فرزندتان نشان میدهید به تصمیم او احترام میگذارید و ایمان دارید هر وقت آمادگی داشته باشد، درون آب شیرجه میزند. در این شرایط، او بهتدریج با خودش کنار میآید و بهمرور آمادگی پیدا میکند. کودکان به نظم، اصلاح و مدیریت والدین عادت کردهاند، اما اگر بدانند به تصمیماتشان احترام میگذارید و به آنها اطمینان دارید، احترام متقابل را یاد میگیرند.
تمرین
نگویید:
«برو سعی کن از دستشویی استفاده کنی»
بگویید:
«من نگرانت نیستم. هر وقت آمادگی داشتی، خودت تنهایی میری دستشویی»
نگویید:
«باید پیانو تمرین کنی»
بگویید:
«من بهت اطمینان دارم و شک ندارم که خودت میدونی کی باید تمرین پیانوت رو انجام بدی.»
سخن پایانی
با استفاده از این روشها، به فرزندان خود نشان میدهید به آنها احترام میگذارید و به آنها قدرت میدهید تا احساس توانایی و استقلال بیشتری داشته باشند. وقتی کودکان احساس ارزشمندی و توانمندی میکنند، کمتر درگیر جنگ قدرت میشوند.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…