پرداختن به سرگرمی مثل ارتباط با اعضای خانواده، شغل داشتن، مراقبت از سلامتی و توسعه فردی، موضوعی مهم در زندگی بزرگسالان و همچنین کودکان است. چندی پیش مقالهای با موضوع سرگرمی بیشتر از خانم کاترین پرایس در سایت کودکت منتشر کردیم که مورد توجه مخاطبان همراهمان قرار کرفت. ازین رو مقاله معتبر دیگری از پروفسور میشل راکر، روانشناس، نویسنده و پژوهشگر حوزه سرگرمی توسط تیم تولیم محتوای کودکت انتخاب، ترجمه و منتشر میشود که در ادامه آن را میخوانید.
بسیاری از ما میخواهیم که در زندگیمان سرگرمی بیشتری داشته باشیم، اما به نظر میرسد که اکنون این اتفاق به آسانی گذشته نیست. و این موضوع میتواند به دلایل زیر باشد:
از آنجایی که لغت سرگرمی میتواند مبهم باشد و اغلب در زمینههای مختلفی استفاده میشود، اجازه دهید قبل از هر کاری به تعریف استاندارد این کلمه نگاهی بیاندازیم. فرهنگ لغت انگلیسی کنونی آکسفورد، سرگرمی را تعریف میکند: تفریح پر جنب و جوش یا بازیگوشی. با توجه به تعریف، به طور کلی کلمه سرگرمی را به کارهایی ربط میدهیم که انجام آنها برایمان سرگرم کننده و لذت بخش است. برخی اوقات هم سرگرمی به جای بازی به کار میرود – اگرچه میان آنها تفاوتهایی وجود دارد، زیرا برخی افراد فکر میکنند که بازی یک حالت ذهنی است. به قول براوون (۲۰۰۹) بازی نگرش خاصی است که میتوانیم در هر فعالیتی آن را بگنجانیم.
به خاطر داشته باشید، آنچه که برای شما سرگرم کننده است، ممکن است برای شخصی دیگر سرگرم کننده نباشد. بنابراین، بررسی سرگرمی با استفاده از روشهای علمی معتبر دشوار است. به این ترتیب، نتیجه گیریهای علمی در مورد مزایای سرگرمی، از مشاهدات ذهنی و مطالعاتی که دقت کمتری دارند به دست میآید. با این وجود، مطالعات کافی وجود دارد که به طور غیرمستقیم به مفهوم سرگرمی و بازی مرتبط هستند و این نتیجه را میگیرند که همه ما به سرگرمی بیشتری نیاز داریم.
۵ دلیل وجود دارد که بر اساس آنها دانشمندان به شما پیشنهاد میکنند سرگرمی بیشتری داشته باشید:
تحقیقات نشان میدهد که وقتی با دیگران خوش میگذرانیم، این تجربیات تاثیر مثبتی در ایجاد اعتماد و گسترش ارتباطات میگذارند. تفریح و سرگرمی فرصتی برای ارتباط و خلاقیت به ما میدهد. وقتی با هم میخندیم، این یک پیام غیرکلامی به دیگران میفرستد که: «ما شبیه هم هستیم، ما چیزهای ارزشمندمان را با هم به اشتراک میگذاریم».
همچنین میتواند ما را آسیبپذیرتر، اما در عین حال نزدیکتر و دوستانهتر نشان دهد. و این موضوع به ایجاد ارتباطات و پیوندها کمک کند. دکتر جان و جولی گاتمن، کارشناسان روابط از موسسه تحقیقاتی گاتمن سیاتل، مطالعات اصولی و خاصی روی زوجهای شاد و زوجهای ناراحت (و الگوهای رفتاری آنها) انجام دادند. آنها دریافتند که زوجهایی که شاد هستند، میدانند چگونه با هم خوش بگذرانند. به نظر میرسد که وقتی توانایی ایجاد و مشارکت در رفتار شوخ طبعانه و محبت را داشته باشیم، مهارتهای حل مشکل در ما نیز بهبود مییابد. مطالعات نشان میدهد که فعالیتهای سرگرم کننده در محل کار میتواند روابط ما با همکاران را بهبود بخشد. این پیوندهای قوی با همکاران ما با بهبود عملکرد و بهره وری مرتبط است (کانسال، پوجا، و ماهشواری، 2012).
طبق شواهد علمی، یکی از راههای تقویت حافظه و تمرکز، تفریح و سرگرمی بیشتر است. هنگامی که ما مشغول کار لذت بخشی میشویم، تا حدی استرسمان کاهش مییابد. با این حال، به نظر میرسد مزایای سرگرمیها فراتر از این موارد باشد. مطالعه Cohort بریتانیا – مطالعهای که 17000 نفر از متولدین سال 1970 را مورد بررسی قرار داده است – نشان داد که مطالعه از روی سرگرمی مهارتهای زبانی ما را بهبود میبخشد و شگفتآورتر از آن مهارت ما در ریاضیات نیز بهبود مییابد. به نظر میرسد که فعالیتهای سرگرم کنندهای که ما را با ایدهها و مفاهیم جدید آشنا میکند، یادگیری خودراهبر را تقویت میکند. پاداشهایی که از این تجربیات به دست میآوریم، میتوانند فراتر از مزایای آشکار آن باشند. همچنین اکنون دانشمندان در حال بررسی این موضوع هستند که آیا مطالعه برای سرگرمی میتواند از ما در برابر زوال شناختی با افزایش سن محافظت کند یا خیر.
احتمالاً برای دانستن این موضوع به دانش خاصی نیازی نداریم: درگیر شدن در فعالیتهای لذتبخش، میتواند پادزهر بسیار قوی برای استرس باشد. براساس نتیجه چندین مطالعه، خنده ناخودآگاه دارای یک اثر مهار کننده استرس است که به ما کمک میکند بهتر با استرس مقابله کنیم. طبق یک مطالعه، افرادی که کمتر میخندیدند در مقایسه با افرادی که بیشتر میخندیدند، احساسات منفی بیشتری داشتند. در مقابل، کسانی که بیشتر میخندیدند، حتی زمانی که موقعیتهای استرس زا افزایش مییافت، احساسات منفی کمتری نشان میدادند (کویپر و مارتین، 1998). جالب اینجاست که همین مطالعه نشان داد که هیچ همبستگی و ارتباطی بین داشتن حس شوخ طبعی و نشان دادن احساسات قویتر یا شدیدتر وجود ندارد. به این ترتیب، برنامههای خنده درمانی در حال حاضر در حال توسعه و ارزیابی هستند و برخی اوقات به عنوان درمان برای افسردگی، استرس و اضطراب ارائه میشوند (کیم و همکاران، 2015). به نظر میرسد که ضرب المثل “خنده بهترین دارو است” حقیقت دارد.
به خوبی ثابت شده است که سطوح استرس بالا بر هورمونها و انتقال دهندههای عصبی ما (به ویژه کورتیزول و نورآدرنالین) تأثیر منفی میگذارد. استرس همچنین بر عملکرد غدد درون ریز، متابولیک و ایمنی ما تأثیر میگذارد. هورمونها میتوانند تأثیر شگفت انگیزی بر خلق و خوی ما داشته باشند – این برای هر دو جنس زن و مرد صادق است (Koelsch et al., 2016). برخی از هورمونها مانند کورتیزول، انسولین، تستوسترون و استروژن میتوانند تاثیر ویژهای بگذارند و زمانی که دچار عدم تعادل میشویم، اختلال ایجاد کنند. یکی از راههای تعادل طبیعی هورمونها، شرکت در یک فعالیت بدنی لذتبخش است (Abbenhardt و همکاران، 2013). به عبارت دیگر، سازش متکی به فعالیت بدنی شدید نیست، بلکه بیشتر به تمرینات تفریحی مداوم بستگی دارد. وقتی نوبت به ورزش میرسد، ببینید چه کاری برای شما به معنای تفریح است و آن را در برنامه روزانه خود قرار دهید.
استرس میتواند زندگی را سخت کرده و ما را خسته و بداخلاق کند. هنگامی که ما سطح استرس خود را کاهش میدهیم، نشاط جدیدی را برای ما ایجاد میشود. تفریح و بازی به طور سنتی با کودکان و سالهای اولیه رشد ما مرتبط بوده است. با این حال، بسیاری از فیلسوفان و روانشناسان با افزایش سن، بر اهمیت بازی تأکید میکنند. افلاطون اظهار داشت که زندگی را باید به عنوان بازی زندگی کرد و جرج برنارد شاو نیز میگوید: ما از بازی دست نمیکشیم، زیرا پیر شدهایم. ما پیر میشویم چون دیگر بازی نمیکنیم.
تفریح در محل کار میتواند به اندازه تفریح در زندگی شخصی شما مهم باشد. اورت (2011) نتیجه میگیرد: از آنجایی که ما بیش از 90000 ساعت از زندگی خود را در محل کار میگذرانیم، باید در آنجا نیز خوش بگذرانیم. برخی از مزایای بازی در حین کار عبارتند از:
اورت (2011) همچنین اشاره میکند که مجبور کردن کارکنان به تفریح بیشتر نباید اجباری شود. فعالیتهایی که اجباری هستند معمولاً سرگرم کننده نیستند و در واقع میتوانند باعث ایجاد استرس در بین کارکنان شوند. مهم است که در نظر داشته باشید درک افراد از تفریح و سرگرمی (و معنای تفریح برای آنها) ممکن است متفاوت باشد و آنها نمیخواهند که لزوما به روشی خاص و در زمان خاصی سرگرم شوند.
[واقعیت سرگرم کننده]: آیا میدانستید که طبق یک مطالعه در سال 1998، بزرگسالان به طور متوسط فقط 17 بار در روز میخندند (کویپر و مارتین، 1998)؟ به منظور لذت بیشتر، اگر شوخی خوبی دارید، آن را در نظرات بگذارید تا بتوانیم به بالا بردن این میانگین کمک کنیم.
منبع این مقاله: ابنجا را کلیک کنید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…