طبق آمار مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری، تقریبا 4/6 میلیون کودک در آمریکا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی مبتلا هستند. اختلال کمتوجهی و بیشفعالی اختلالی رشدیـعصبی است که موجب مشکلاتی در گستره توجه، بیشفعالی و رفتارهای تکانشی کودکان میشود. از هر ده دانشآموز یک نفر به این اختلال مبتلاست (۱۴ درصد از پسران و ۶ درصد از دختران). بنابراین، اگر فرزند شما هم جزو همین دسته است، شما تنها نیستید و والدین زیادی در شرایط مشابه شما قرار دارند.
از آنجا که میزان اختلال کمتوجهی و بیشفعالی طی دهه گذشته به طور متوسط در هر سال ۳ درصد افزایش یافته است، برخی از متخصصان و والدین تصور میکنند این افزایش آمار به علت آن است که هر کودک بیقراری مبتلا به اختلال کمتوجهی و بیشفعالی تشخیص داده میشود و تحت دارودرمانی قرار میگیرد.
علیرغم افزایش شمار مبتلایان، اختلال کمتوجهی و بیشفعالی هنوز به طور کامل درمان نمیشود. به این معنی که برای بیشتر مبتلایان فقط دارو تجویز میشود و هیچ کار دیگری انجام نمیشود. براساس پژوهشهای انجامشده در سال ۲۰۱۵، ۷۰ درصد کودکان ۴ تا ۱۷ ساله مبتلا به اختلال کمتوجهی و بیشفعالی یکی از این داروهای ریتالین، آدرال و کنسرتا را مصرف میکنند و ۴۳ درصد آنها تنها با دارو درمان میشوند.
دارودرمانی بهتنهایی مهارتها و آمادگیهای لازم را برای کودکان و خانواده، جهت مواجهه با مشکلات خانه و مدرسه و اجتماع، فراهم نمیکند. براساس مطالعهای جدید، اختلال کمتوجهی و بیشفعالی درماننشده یا در حال درمان ممکن است عواقب مخربی داشته باشد. برای مثال، کودکانی که در دوران ابتدایی اقدام به خودکشی میکنند تقریبا دو برابر افسردگی از اختلال کمتوجهی و بیشفعالی رنج میبرند. اختلال کمتوجهی و بیشفعالی با رشد کودکان پیشرفت نمیکند، اما ماهیت این اختلال با سن تغییر میکند. اگر کودکی در مهدکودک با نشستنهای کوتاهمدت مشکل دارد، احتمالا در بزرگسالی تمرکز کافی برای رانندگی یا مدیریت امور مالی ندارد. به همین دلیل است که اکنون متخصصان باور دارند استفاده از درمان مدیریت رفتاری تضمینی است که کودک بتواند در طول زندگی مطابق با سنش رشد کند.
داروهای تجویزشده برای اختلال کمتوجهی و بیشفعالی سطح دوپامین مغز را افزایش میدهد. بنا بر نتایج مطالعات انجامشده در این زمینه، در کودکان مبتلا به اختلال کمتوجهی و بیشفعالی، سطح پایین دوپامین مانع کسب لذت از انجام کارهایی میشود که به تمرکز نیاز دارند. روانپزشکان برای اولین بار تشخیص و درمان اختلال کمتوجهی و بیشفعالی را در دهه ۱۹۸۰ آغاز کردند. در آن زمان، درخواست والدین برای دارودرمانی بهندرت دیده میشد؛ یعنی والدین هیچ تمایلی به دارودرمانی نداشتند.
نقطه عطف در سال ۱۹۹۹ هنگامی شکل گرفت که براساس نتایج پژوهشی مشخص شد، پس از 14 ماه طول درمان، داروهای تجویزشده برای اختلال کمتوجهی و بیشفعالی، در مقایسه با رفتاردرمانی، اثربخشی بیشتری داشته است. اما این داروها عوارض جانبی گوناگونی مثل کاهش اشتها، کاهش وزن، سردرد، تیکهای عصبی و مشکلات خواب را با خود به همراه دارند.
امروزه معمولا والدین و کودکان زمانی به روانپزشک مراجعه میکنند که قبلا دارو را امتحان کردهاند؛ این تغییر الگویی کلی است. بررسی بعضی از این تغییرات میتواند موجب فهم گستردهای از شرایط شود. از آنجا که همه تا حدی با اختلال کمتوجهی و بیشفعالی آشنا هستند، احتمالا والدین بیشتر از گذشته کجخلقیها و کمتوجهیهای کودک را با متخصص اطفال در میان میگذارند و در نتیجه، پزشکان نیز، در مقایسه با گذشته، بیشتر دارو تجویز میکنند. در حقیقت، متخصصان اطفال در حال حاضر تقریبا سهچهارم داروهای اختلال کمتوجهی و بیشفعالی را تجویز میکنند. اگرچه این متخصصان نباید بهسرعت دارو تجویز کنند، اما به علت محدودیت زمانی، کار بیشتری از دستشان برنمیآید. معمولا 30 دقیقه پس از مصرف دارو، رفتارهای کودک تغییر میکند، اما پس از 4 تا 12 ساعت بعد ار مصرف، اثر دارو از بین میرود و کودک مثل سابق رفتار میکند. هنگام مصرف دارو، تنها راه حفظ رفتار خوب این است که هرگز استفاده از آن را متوقف نکنید.
معمولا والدین و کودکان مبتلا به اختلال کمتوجهی و بیشفعالی تجربیاتی مثل اخراج از کلاس به علت حواسپرتی، ریختن مواد غذایی هنگام غذا خوردن یا شکستن وسایل هنگام خرید را تجربه کردهاند.
در برنامهای مطالعاتی، کودکان مبتلا به اختلال کمتوجهی و بیشفعالی در مرکز رفتاردرمانی ثبتنام شدند. برنامه درمانی این مرکز شامل برنامههای روزانه مدیریت رفتار برای کودک و برنامه آموزشی هفتگی برای والدین بود. هدف این مطالعه بررسی اثر همزمان دارودرمانی و رفتاردرمانی بر کودکان مبتلا بود. در ابتدا، کودکان سه هفته فقط رفتاردرمانی شدند، در این سه هفته، کودکان مهارتهایی را یاد گرفتند که موجب پیشرفت آنها شد، اما بهبود کامل حاصل نشد. بعد از سه هفته، دارودرمانی شروع شد و در عرض چند ساعت، رفتارهای کودکان به طور کامل تغییر کرد و بهبود یافت. جهت کاهش عوارض داروها، به والدین پیشنهاد شد آخرهفتهها دارودرمانی قطع شود. والدین گزارش کردند، بعد از قطع دارو، رفتارهای کودکان به قبل از مصرف دارو برگشته است.
این پژوهشگران داروی اختلال کمتوجهی و بیشفعالی را با عینک مقایسه میکنند. وقتی عینک میزنید، میتوانید بهخوبی ببینید، اما به محض اینکه عینک را برمیدارید، دیدتان تار میشود.
اگرچه والدین قدردان این داروهای مفیدند، اما پیام آنها کاملا واضح است. وقتی فرزند خاصی دارید، باید مهارتهای خاصی را یاد بگیرید. به همین دلیل، برنامه مدیریت رفتاری بیشتر بر آموزش والدین تمرکز دارد تا نحوه مدیریت رفتارهای اختلال کمتوجهی و بیشفعالی و راههای کنار آمدن با کودک بیش فعال را یاد بگیرند. در مطالعهای، اثربخشی آموزشهای رفتاری به والدین در بهبود علائم اختلال کمتوجهی و بیشفعالی کودکان بررسی شد. این آموزشها که 8 تا 12 هفته به طول انجامید، برای والدین کودکان پیشدبستانی، متمرکز بر آموزش رفتارهای صحیح، عواقب انجام دادن یا ندادن وظایف و پایبندی به قوانین بود و برای والدین کودکان بزرگتر، بر آموزش مهارتهای حل مسئله تاکید داشت.
براساس نتایج این تحقیق، روش مدیریت رفتار مؤثر واقع شد. پس از هشت جلسه گروهی آموزش والدین، ۳۵ درصد کودکان قادر به مدیریت رفتارهای ناشی از اختلال کمتوجهی و بیشفعالی بدون استفاده از دارو بودند. در کودکانی که نیاز به ترکیبی از رفتاردرمانی و دارو داشتند، آن دسته که درمان را ابتدا با رفتاردرمانی شروع و سپس دارو دریافت کرده بودند عملکرد بهتری داشتند.
برای اثربخشی بیشتر، بهتر است معلمان و کادر آموزشی نیز در جلسات آموزش مدیریت رفتاری که برای والدین برگزار میشود شرکت کنند. علاوه بر این، اگر با وجود علائم مختلف اختلال کمتوجهی و بیشفعالی، متخصص اطفال این اختلال را تشخیص نداد، بهتر است حتما با روانشناسی باتجربه و آگاه مشورت کنید.
در درمان اختلال کم توجهی و بیش فعالی ، همه اعضای درمانی شامل روانشناس، والدین، مربیان، معلمان و کودک درگیرند. مثلا پس از حضور والدین در جلسات مدیریت رفتاری، بخش دشوار کار آنجاست که باید آموختههای خود را عملی کنند. همچنین، معلمان، پس از دریافت آموزشهای لازم، در کلاس و مدرسه آنها را به کار ببرند. قطعا این روش درمانی، در مقایسه با دارودرمانی، وقت و انرژی بیشتری میطلبد، اما اثرات بلندمدت آن کاملا اثبات شده است.اختلال کم توجهی و بیش فعالی یکی از شایعترین اختلالات روانی در کودکان است که ممکن است منجر به اختلالات یادگیری شود و تاثیری منفی در پیشرفت تحصیلی، و رشد مهارت های اجتماعی کودکان داشته باشد. براساس پژوهشهای انجامشده در این زمینه، با درمانهای دارویی و رفتاری همزمان میتوان تا حد زیادی این اختلالات رفتاری را بهبود بخشید.
اگر شما هم تجربهای از کار با کودکان بیشفعال دارید، میتوانید در قسمت نظرات یا شبکه اجتماعی کودکت با ما و والدین دیگر به اشتراک بگذارید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…