کمالگرایی در کودکان از جمله مشکلاتی است که در بحث روانشناسی کودک باید به آن توجه کرد. ممکن است مادر یا پدری را دیده باشید که با افتخار درباره کودک خود میگوید: «پسرم تمام شب رو بیدار بود تا پروژه درس علومش رو درست انجام بده. اون یه بچه کمالگراست»! اما آنچه که این پدر یا مادر نمیدانند این است که کمالگرایی در کودکان میتواند به یک مشکل جدی تبدیل شود.
بهتر است بدانید که کمالگرایی در کودکان تک فرزند بیشتر متداول است. اگر یک کودک کمالگرا داشته باشید، احتمالا در همان ابتدای کار متوجه دشوار بودن این وضعیت شده اید. کاغذهای پاره شده، شب بیداریها و دورههای مکرر گریه، تنها چند مورد از رفتارهایی هستند که در یک کودک کمالگرا شاهد آنها خواهید بود. زمانی که این کودک شکست میخورد، خواه این شکست در رسیدن به رتبهای در رشتهی ورزشی او باشد یا در گرفتن یک سلفی عالی، همین موضوع میتواند صدماتی را به زندگیش وارد کند. اگر کمالگرایی در کودکان درمان نشود، عواقب مادام العمر خواهد داشت.
کمالگرایی در کودکان به چه شکل هایی خود را نشان میدهد؟
خوب است که انتظارات یک کودک از خودش بالا باشد، اما اگر بخواهد همیشه و در همهی جنبهها عالی و بینقص ظاهر شود، هرگز از عملکرد خود راضی نخواهد بود. انسانهای کمالگرا، اهدافی غیر واقعی را برای خود در نظر میگیرند سپس برای رسیدن به این اهداف، فشار بیش از حدی را به خود وارد میکنند. آنها دارای تفکر همه چیز یا هیچ چیز هستند. در صورتی که نتیجهی تلاشهای این افراد کمی کمتر از بالاترین اهدافشان باشد، عملکرد خود را به صورت یک شکست ملالآور تعریف میکنند. زمانی که یک فرد کمالگرا موفق میشود، نمیتواند به سادگی از دستاوردهای خود لذت ببرد. او معمولا این دستاوردها را به شانس خوب ربط میدهد و نگران است که مبادا نتواند همین نتایج را تکرار کرده یا سطح بالای موفقیت خود را حفظ کند.
انواع کمالگرایی
بعضی از محققان بر این باورند که کودک ممکن است به صورت سازگار کمالگرا باشد، به این معنی که انتظارات بالای غیر واقعی او بتوانند عملا برای او در زندگی مفید باشند. دستهای دیگر از محققان هم بیان میکنند که کمالگرایی واقعی همیشه مضر است. همچنین کارشناسان سه نوع مجزا از کمالگرایی را شناسایی کرده اند:
- کمالگرایی مبتنی بر خود- داشتن انتظارات غیر واقعی از خود
- کمالگرایی مبتنی بر دیگران- تنظیم استانداردهای غیر واقعی برای افراد دیگر
- کمالگرایی ناشی از جامعه- باور به اینکه افراد دیگر مانند والدین یا مربیان، از فرد انتظارات غیر واقعی دارند.
هر سه نوع کمالگرایی میتواند برای کودک مضر باشد.
کودک کمالگرا چه نشانههایی دارد؟
نشانههای هشداردهندهی کمالگرایی در کودکان بسته به سن آنها و نوع کمالگرایی متفاوت است. اما به طور کلی علائم کمالگرایی، موارد زیر هستند:
- این کودکان در مقابل انتقاد بسیار حساس هستند.
- در تکمیل کردن تکالیفی که به آنها داده شده، مشکل دارند چون کاری که پیش روی آنهاست هرگز به قدر کافی «خوب» نیست.
- برای پرهیز از کارهای سخت، مدام آنها را به تاخیر میاندازند.
- خود آگاه هستند، از خود انتقاد میکنند و به راحتی خجالتزده میشوند.
- از افراد دیگر به شدت انتقاد میکنند.
- در تصمیمگیری یا اولویتبندی وظایف مشکل دارند.
- در زمان اشتباه کردن، تحمل ناکامی را ندارند.
- در محیطی که دارای اضطراب بالاست، شکست میخورند.
چه عواملی باعث کمالگرایی در کودکان میشوند؟
عوامل متعددی در کمالگرا شدن کودک تاثیر دارند.
- عوامل بیولوژیکی– تحقیقات نشان داده اند که کمالگرایی در کودکان به شدت با بیماریهای خاص ذهنی، مانند اختلال وسواس فکری- عملی و اختلالات خوردن در ارتباط است. این نتیجه، دانشمندان را به این باور رسانده است که ممکن است مؤلفههای بیولوژیکی در کمالگرایی دخالت داشته باشند.
- اثرگذاری والدین– ستایش کردن کودک به صورت «تو باهوشترین بچهی مدرسه هستی» یا «مورد توجه قرار دادن هر حرکتی در تمرین ژیمناستیک کودک»، میتواند باعث ایجاد این باور در کودک شود که اشتباه کردن بد است. او ممکن است به این فکر بیفتد که باید و باید به هر هزینهای موفق شود.
- کمالگرا بودن والدین– والدینی که خودشان کمالگرا هستند، به احتمال زیاد فرزندان کمالگرا تربیت میکنند. این شباهت ممکن است به دلیل مشاهدهی رفتار کمالگرایانهی والدین توسط کودک یا منتقل شدن حالتهای ژنتیکی از والدین به فرزندان باشد.
- فشار مدرسه– کودک ممکن است از این بترسد که گرفتن نمرات پایینتر، او را از رفتن به یک دانشگاه خوب باز دارد. این فشارها از سمت مدرسه ممکن است باعث این احساس شود که برای رسیدن به هر جایی در زندگی، باید عالی بود.
- احساساتی بودن نسبت به موفقیت و شکست– تصویری که رسانههای گروهی از موفقیت و شکست افراد نشان میدهند، ممکن است در جوانان این باور را به وجود بیاورد که باید در هر کاری که انجام میدهند عالی باشند.
- میل به ستایش شدن– بعضی از بچهها میخواهند که با نشان دادن اینکه در هر کاری عالی هستند، محبت و تحسین اطرافیان را به دست بیاورند. کودک ممکن است این کار را برای کاستن از فشار والدین یا جلب توجه آنها انجام دهد.
- اعتماد به نفس پایین– کودکی که نسبت به خود احساس بدی دارد، ممکن است فکر کند که تنها به خاطر موفقیتهایش خوب و دوست داشتنی است.
- وارد شدن آسیب– ضربههای روحی، ممکن است باعث این احساس در کودک شوند که دوست داشتنی نیست و تا زمانی که عالی نباشد، مورد پذیرش قرار نمیگیرد.
خطرات بالقوهی کمالگرایی در کودکان
کمالگرایی در کودکان، باعث نمیشود که آنها به مراتب بالایی در زندگی خود برسند. در واقع، کمالگرایی میتواند دارای اثر برعکس روی نتیجه باشد. موارد زیر، نمونههایی از مشکلاتی هستند که افراد ایده آل گرا با آنها مواجه میشوند:
- اضطراب ناشی از احتمال شکست و اشتباه، مانع از موفق شدن برخی از افراد کمالگرا میشود. ترس این افراد از شکست خوردن، آنها را از امتحان کردن چیزهای جدید منع میکند.
- کودکان کمالگرا معمولا درد و پریشانی خود را پنهان میکنند. آنها ظاهر بیرونی خود را عالی نشان میدهند، در نتیجه، بسیاری از این کودکان در زمان بروز مشکلات در سکوت و به تنهایی رنج میکشند.
- کمالگرایی ممکن است به بروز مشکلات ذهنی منجر شود. افراد کمالگرا ریسک بالاتری از ابتلا به افسردگی، اضطراب و دیگر بیماریهای ذهنی را دارند.
- کمالگرایی باعث بالا رفتن سطح استرس میشود. از آنجا که افراد کمالگرا از اشتباه کردن پرهیز میکنند، معمولا تحت استرس شدید قرار میگیرند و همه میدانیم که استرس بیش از حد میتواند به سلامت فیزیکی و احساسی فرد صدمه بزند.
چطور می توانم کمالگرایی را در کودک خود برطرف کنم؟
اگر علائم کمالگرایی را در کودک خود مشاهده کردید، کارهای زیادی میتوانید برای کمک به او انجام دهید. استراتژیهایی که برای حل کمالگرایی در کودکان کاربرد دارند را در ادامه بخوانید.
-
- به جای ستایش نتیجه، از تلاش کودک تعریف و قدرشناسی کنید. از ستایش کودک بخاطر گرفتن نمره ۱۰۰ در آزمون درسی او بپرهیزید. به جای آن، او را به خاطر تلاش زیادش تحسین کنید. همچنین، کودک را به دلیل رفتار خوبش با دیگران یا بخاطر اینکه دوست خوبی است ستایش کنید. برای او روشن کنید که موفقیت تنها موضوع مهم در زندگی نیست و چیزهای دیگری هم در کنار موفقیت اهمیت دارند.
- از شکستهای خود برای او بگویید. کودک را به این باور برسانید که شما هم بدون نقص نیستید. دربارهی زمانی که موفق نشده اید شغلی را به دست آورید یا زمانی که در یک امتحان رد شده اید، برای کودک تعریف کنید. برایش توضیح بدهید که چطور با این مسئله کنار آمده اید.
- مهارتهای مقابلهی سالم و صحیح را به او بیاموزید. با اینکه احساس شکست خوشایند نیست، اما در نهایت میتوان آن را تحمل کرد. به کودک خود بیاموزید که چطور با ناامیدی، طرد شدگی و اشتباهات، به روشی صحیح مواجه شود. صحبت با یک دوست، نوشتن در یک مجله یا کشیدن یک نقاشی تنها مواردی از این مهارتها هستند که میتوانند به کودک در مواجه شدن با احساساتش کمک کنند.
- به کودک یاد بدهید تا با خودش تعامل سالم داشته و به جای انتقاد از خود، با خودش مهربان باشد. با خودتان بلند بلند حرف بزنید تا به کودک نشان دهید که چطور میتوانید جتی در صورت مرتکب شدن اشتباه، نسبت به خود دلسوز باشید. چنین جملاتی بگویید: «من امروز فراموش کردم سر ساعت به بانک برم. فردا سعی میکنم دقیقتر باشم». یا «حواسم پرت شد و شام رو سوزوندم. یه چیز دیگه درست میکنم و سعی میکنم بیشتر مراقب باشم».
- مراقب انتظارات خود باشید. مطمئن شوید که خود شما به کودک فشار نمیآورید که عالی باشد. انتظارات بالا اما منطقی از او داشته باشید. همچنین با گذشت یک مدت زمان، دوباره انتظارات خود را بررسی کنید. اگر او در رسیدن به اهداف شما شکست میخورد یا دیگر نمیخواهد برای رسیدن به آنها تلاش کند، شاید به این خاطر است که انتظارات شما زیاد از حد هستند.
- به کودک کمک کنید تا چیزهایی که میتواند و چیزهایی که نمیتواند کنترل کند را بشناسد. خواه کودک بخواهد که بهترین بسکتبالیست در مدرسه باشد یا میل داشته باشد که در تمام امتحانات نمرهی عالی کسب کند، باید بداند که نمیتواند بسیاری از فاکتورهایی را که بر روی موفقیت او تاثیر میگذارند را کنترل کند. او نمیتواند میزان سختی امتحانات و حد خوب بودن همبازیان خود را کنترل کند اما میزان تلاشهای او در اختیار خودش است.
- همراه با کودک اهداف واقعی تعیین کنید. با او دربارهی هدفهایی که میخواهد به آنها برسد صحبت کنید. اگر اهداف او نیاز به کمال و بی نقص بودن دارند، دربارهی خطرات تنظیم اهداف غیر واقعی برای او صحبت کرده و به او کمک کنید تا اهداف خود را واقعیتر کند.
- به کودک کمک کنید تا اعتماد به نفس سالم داشته باشد. او را در فعالیتهایی شرکت دهید که به او کمک میکنند تا فارغ از کارهایی که انجام میدهد احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد. کارهای داوطلبانه، یاد گرفتن چیزهای جدید و شرکت در اقدامات هنری تنها تعدادی از روشهایی هستند که میتوانند در ساختن یک دیدگاه سالمتر نسبت به خود، به کودک کمک کنند.
کمالگرایی در کودکان چه زمانی نیاز به درمان دارد؟
نسبت به مشکلات در روابط اجتماعی کودک که از کمالگرایی او ناشی میشوند، محتاط و آگاه باشید. برای مثال، اگر کودک شما از بودن در اجتماع خودداری میکند به این دلیل که میخواهد نمرهی خیلی خوبی بگیرد یا اگر هر بار که نمرهی اول کلاس را نمیگیرد گریه میکند، زندگی اجتماعی او احتمالا لطمه خورده و او به کمک یک فرد حرفهای نیاز دارد.
مشکلات تحصیلی نیز یک علامت هشداردهندهی دیگر هستند که کودک شما به کمک یک پزشک نیاز دارد. برای مثال، اگر کودک شما نمیتواند پروژههای خود را به اتمام برساند چرا که فکر میکند کار او به قدر کافی خوب نیست یا اگر با هر بار اشتباه کاغذهای خود را پاره میکند، مراجعه به پزشک الزامی به نظر میرسد.
اگر فکر میکنید که کودک شما کمالگراست، صحبت با پزشک او میتواند به شما کمک کند. نشانههایی که مشاهده کرده اید را با پزشک به بحث گذاشته و به او بگویید که این مسئله چطور بر روی زندگی کودک شما اثر گذاشته است.
پزشک اطفال ممکن است شما را برای گرفتن پیشنهادات بهتر، به یک روانشناس ارجاع دهد. با گرفتن تراپی، کودک خواهد توانست تا کمالگرایی را در خود کاهش دهد. شما میتوانید نظرات و تجربیات خود در زمینه کمالگرایی کودکان را از طریق قسمت نظرات همین مطلب یا در شبکههای اجتماعی کودکت با ما در میان بگذارید.