شکی نیست که کودکان به محدودیتها نیاز دارند تا در زندگی خود موفق شوند، اما برقراری محدودیتهای صحیح و نظارت بر اجرای آنها، به این سادگی نیست. واقعیت این است که چالش مداوم در تعیین حد و مرز میتواند شما را به جایی برساند که فکر کنید آیا واقعا این موضوع ارزش اینهمه تلاش شما را دارد. اجازه دهید همین الان با این موضوع مواجه شویم: فرزند شما هر روز و هر لحظه بر سر حد و مرزها با شما مبارزه میکند، چرا که اقتضای طبیعتش این است که شما را امتحان کند و ببیند که تا کجا میتواند به پیش برود. این یک بخش طبیعی از فرایند یادگیری و استقلالطلبی او است. وقتی بر روی یک محدودیت پافشاری میکنید فرزند شما ممکن است ناراحت شود، اما مطمئن باشید که احساس امنیت نیز خواهد داشت. وظیفهی شما بهعنوان والد این است که به کودک آموزش دهید که محدودیتهای شما را با احترام آزمایش کند و بداند که در نهایت شما در موضع قدرت هستند.
همچنین بسیار مهم است که آموزش حد و مرزها را از سنین خیلی پایین شروع کنید. این آموزش به این معناست که به کارهای غیر مجاز «نه» بگویید و برای شکستن قوانین عواقبی در نظر بگیرید. در این فرایند شما همچنین باید به کودک آموزش دهید که چطور با احساسات ناراحت کنندهاش مواجه شود.
اصلا ساده نیست، اما این آموزش یکی از اساسیترین وظایف والدین است. و اگر شما این کار را انجام ندهید، پس چه کسی قرار است آن را انجام دهد؟ در ادامه با استراتژیهایی برای تعیین حد و مرز برای کودک آشنا خواهید شد.
کودکان به قوانین آشکار و منصفانه با پیامدهای ثابت نیاز دارند. شما باید برای کودک توضیح دهید که محدودیتها چه چیزهایی هستند و اگر از آنها تخطی شود چه اتفاقی خواهد افتاد. دستورالعملهای خود را تا حد امکان ساده و خلاصه کرده و مطمئن شوید که برای سن کودک مناسب هستند. در نهایت مهمترین کار این است که برای کودک توضیح دهید که چه کارهایی را نباید انجام دهد و چرا.
اگر درک و اجرای قوانین شما ساده باشد، بعید است که کودک در صدد مبارزه با شما بربیاید. بنابراین دستورالعملهای شما باید تاثیرگذار، راهنما و روشن باشد (بهطوری که هیچ احتمالی باقی نماند که کودک آنها را نفهمیده باشد یا بد فهمیده باشد). بهتر است که لحن شما بهقدری مثبت باشد که عمل شما مثل یک دعوت به چشم بیاید و نه مثل یک تهدید.
برای این که به فرزند خود بفهمانید که چرا باید زود بخوابد، لازم نیست که توضیحی طولانی به او بدهید یا با او بحث کنید. بر اساس قوانین رشدی، کودک شما قادر نیست که به توضیح طولانی شما گوش کند و اطلاعات را تا دفعهی بعد در ذهنش نگه دارد.
به جای سخنرانی کردن، به کودک یادآوری کنید که اگر سر موقع برای خوابیدن آماده نشود، برای شنیدن قصهی محبوبش وقت کافی نخواهد داشت. این تاکتیک به احتمال زیاد موثرتر خواهد بود.
ثبات، کلید ایجاد نظم و ساختار در محیط خانه است. ثبات شما، کار فرزندتان را برای رعایت محدودیتها ساده میکند.
بنابراین اگر به فرزندتان میگویید که در صورت شکستن قانون الف، اتفاق ب رخ خواهد داد، همیشه باید سر حرفتان بمانید. در این صورت او متوجه میشود که شما دربارهی حد و مرزها کاملا جدی هستید و او باید مواظب رفتارش باشد. اگر ثبات نداشته باشید، این پیام آشکار را به کودک میدهید که قوانین وضع شده چندان هم مهم نیستند و میتوان به آنها بیاحترامی کرد. از یاد نبرید که کودکان بیوقفه با حد و مرزها بازی میکنند تا میزان جدی بودن شما را بسنجند.
در ارتباطات میان انسانها، اداهای غیر کلامی مثل ژستها، اداهای صورت و تن صدا از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. این قانون در ارتباط با کودکان هم صادق است. از یاد نبرید که موضوع فقط آن چیزی که میگویید نیست، بلکه نحوهی گفتن شما هم اهمیت دارد.
زمانی که میخواهید چیزی را به کودک آموزش دهید، باید با صدایی محکم حرف بزنید، ارتباط چشمی را حفظ کرده و حالت صورت شما کاملا خنثی باشد. در ضمن، همیشه باید روی پا بنشینید تا در سطح کودک قرار بگیرید. به این صورت، نگاه شما کودک را به وحشت نخواهد انداخت.
به خاطر داشته باشید که وقتی به کودک لبخند میزنید یا با او میخندید، بعید است که او را مجاب کنید که جدی هستید. حالتهای شما باید با چیزی که میگویید همخوانی داشته باشد.
مطمئن شوید که کودک پیامدهای شکستن قوانین را بهخوبی متوجه شده است و همیشه و همیشه در صورت شکستن قوانین، این پیامدها را اعمال کنید.
تا جایی که ممکن است عواقب طبیعی اعمال کودک را در نظر بگیرید. این کار منطقیتر بوده و یک رفتار اشتباه را با یک نتیجهی منفی مرتبط میکند. برای مثال اگر کودک اتاقش را مرتب نکرد، از دست دادن یک فعالیت مفرح و به جای آن، مرتب کردن اتاق، نه یک تنبیه بلکه پیامد طبیعی عمل اوست.
نگرانی عصبانیت و ناراحتی کودک از دست خودتان نباشید. ناراحتی و عصبانیت، بخشی از وضع قوانین و حد و مرزهاست. کودکان نیاز دارند که بدانند چه رفتارهایی پذیرفته هستند و چه رفتارهایی پذیرفته نیستند. این تجربه به آنها میآموزد که چطور با احساسات منفی خود روبرو شوند. بهعلاوه در طولانی مدت، آنها از محدودیتهایی که برای آنها وضع کردهاید، سود خواهند برد.
همچنین مهم است که در زمان رعایت قوانین توسط کودک، به تلاش او ارج بنهید. کودکان عاشق این هستند که بهخاطر کاری که انجام دادهاند تشویق شده و با این کار، برای رعایت قوانین در آینده انگیزه میگیرند. این تکنیک، تقویت مثبت نام دارد.
کودکان همیشه به حق انتخاب نیاز دارند و این موضوع بهخصوص زمانی مهم است که شما برای رفتار او محدودیت قائل میشوید یا او را از انجام کاری نهی میکنید. بنابراین در این مواقع شما باید جایگزینهایی به کودک پیشنهاد دهید. به این صورت به کودک میآموزید که چه کارهایی را نباید انجام دهد و همچنین چه کارهایی را میتواند انجام دهد. برای مثال میتوانید به کودک بگویید: «نمیتوانی این کار را بکنی اما میتوانی به جای آن، فلان کار را انجام دهی.»
بسیار مهم است که حد و مرزهای شما با سن کودک همخوانی داشته باشد. از خاطر نبرید که کارهای مشخصی تنها میتوانند در سنین مشخصی انجام شوند و در حال حاضر ممکن است برای کودک شما بسیار دشوار باشند.
بنابراین از کودک زیاد انتظار نداشته باشید. در عوض به دنبال حد و مرزهایی باشید که واقعا با سن فرزندتان و سطح رشدی، درک و تواناییهای او متناسب هستند. همچنین از یاد نبرید که هر کودکی با سرعت منحصر به خودش رشد میکند و اگر مرحلهی رشدی کودک خود را درک کنید، رفتارهای او را نیز بهتر درک خواهید کرد.
بهترین راه برای آموزش حد و مرزها به کودک این است که خودتان حد و مرزهایی را وضع کرده و آنها را رعایت کنید. شما باید الگویی باشید که کودک بتواند به آن اتکا کند. مهم است که برای تمام اعضای خانواده احترام قائل شده و به همه اطمینان بدهید که حق دارند احساسات متفاوت داشته باشند، احساسات خود را بهطور صحیح ابراز کنند و صادقانه دربارهی چالشها گفتوگو نمایند. نسبت به فرزند خود گشادهرو بوده و مطمئن شوید که محدودیتها را درک کرده و آنها را اجرا میکند. برای کودک روشن کنید که همیشه به او گوش میدهید و خواستهها و نیازهایش را محترم میدانید. همچنین اگر لازم میدانید که کودک احساساتش را در یک محیط ایمن و مطمئن ابراز کند، میتوانید از کمک یک تراپیست هم استفاده کنید.
تعیین حد و مرزها و احترام به نیازهای دیگران یک مهارت مهم برای تمام افراد است. این مهارت به ما کمک میکند که رفتارهای خود را تنظیم کرده و ارتباطات قوی و سالمی را با دیگران برقرار کنیم.
برقراری محدویت برای کودکان یک جنبهی بسیار مهم از والدگری است. این وظیفهی شماست که حد و مرزهای صحیحی را از سنین پایین به فرزند خود آموزش دهید تا بنای یک شخصیت محکم را برای آیندهی او ایجاد کنید.
یک کودک هرچه زودتر دربارهی محدودیتهایش بداند و اهمیت احترام به دیگران را درک کند، زودتر برای ورود به دنیای واقعی آماده بده و کار او برای برقراری ارتباطات سالم در بزرگسالی راحتتر خواهد بود.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…