شما یک روز زیبا از خواب بیدار میشویم و دستان خود را اطراف یک فنجان گرم قهوه قرار میدهیم و با خیال راحت گمان میکنیم که راه حرف گوش کردن کودک را یافتهایم. پنجره را باز میکنیم و آسمان آبی را پر از ابرهای پفآلود و شبیه به مارشمالو میبینیم و فکرتان درگیر این است که چگونه باید کودک را تشویق به حرف گوش کردن کنیم.
امروز را یک روز شگفتانگیز تصور و خودمان را برای یک پیکنیک خاطرهانگیز همراه خانواده آماده میکنیم. باید مراقب جزئیات و ناهار اعضای خانواده باشیم، حتی برای هر یک اعضای خانواده باید کیک مورد علاقهشان را بپزیم. از در خانه که خارج میشویم و به سمت ماشین میرویم، کودک شروع به گریه میکند، چون از خستگی، جفت کفشهای او را اشتباه پوشیدهایم. گریه او عادی است. زیرا برای کودک، رفتن به پیکنیک آزاردهنده است. تلاش میکنیم که او را برای پیکنیک آماده کنیم، اما فایدهای ندارد و کودک هر بار از زیر دست ما در میرود. برای تشویق کودک به حرف گوش کردن باید از به کار بردن برخی جملهها خودداری کنیم.
جملات زیادی وجود دارد که میتوانیم به کمک آن کودکان را تشویق به حرف گوش کردن و متوجه ساختن آنها به حرفهایمان کنیم. گاهی اوقات کودکان طوری برخورد میکنند که انگار به حرفهایمان گوش میکنند، اما از نتیجه رفتارشان مشخص است که هیچ توجهی به صحبتهایمان ندارند. اگر میخواهیم کودک به حرفمان گوش دهد، بهتر است این سه عبارت را هرگز به کار نبریم تا نتایج سازنده و شگفتانگیز آن را ببینیم.
گفتن این جمله آغاز مبارزه قدرت را بین شما و فرزندتان است. کودک، آماده دفاع در برابر این جمله شما خواهد شد. اگر به کودک بگوییم که گریه نکند، او به گریه کردن ادامه میدهد. او با خود فکر میکند که حتما نمیفهمد و همین مسئله او را عصبانیتر میکند. یک راه خوب برای آرام کردن این وضعیت، اهمیت دادن به احساسات و همراهی با او است. مثلا میتوانیم به کودک، بگوییم که میدانیم ناراحت است. حتی از او بپرسیم از چه چیزی نارحت است و از او بخواهیم که نفس عمیقی بکشد.
وقتی به کودک میگوییم، به من گوش بده، تمام پلهای پشت سر خود را در گفت و گو با او خراب میکنیم. او در حال حاضر درکی از این جمله ندارد. به همین دلیل گوش دادن یک مفهوم بسیار انتزاعی برای کودکان نوپا است که جهان را سیاه و سپید میبینند. آموزش مفهوم گوش دادن بسیار برای کودک لازم است. بهتر است سی دقیقه در روز فعالیت گوش دادن را با کودک تمرین کنیم. بهترین راه این است که مهارت شنیدن را در قالب بازی به کودکان بیاموزیم. اگر از این تمرین، نتیجه مورد نظرمان را به دست نیاوریم، بهتر است دست از آموزش مهارتهای سریع شنیدن برداریم و تماس چشمی با کودک برقرار کنیم. به راحتی متوجه میشویم که کودکان به ما توجه میکنند. میتوانیم از طریق مسیرهای کوتاه، کودک را ترغیب و تشویق به حرف گوش کردن کنیم.
به جای اینکه به کودک بگوییم:
به مامان گوش کن، ضربه نزن
بگوییم:
به مامان نشان بده که مهربان هستی و میتوانی آرام نوازش کنی.
یا به جای اینکه بگوییم:
به من گوش کن، بدون لباس در خانه راه نرو.
بگوییم:
به من نشان بده که چگونه میتوانی لباسهای خوابت را بپوشی.
اگر دستورالعملهای خود را در این زمینه تکرار کنیم، نتایج شگفتانگیزی میبینیم. تکرار دستورها، تاثیر آن را چند برابر میکند.
اگر کودک کلمه نکن را بشنود، سریعا تمام گیرندههای مغزی او خاموش میشود و این دستور هرگز به گوش او نخواهید رسید! به جای گفتن این جمله بهتر است روی کاری تمرکز کنیم که فرزندمان میخواهد انجام دهد.
به جای اینکه بگوییم:
از میز بالا نرو
به او بگوییم:
درست سر جایت بنشین
البته استفاده از این عبارات چندان هم اشتباه نیست. ممکن است گاهی در شرایطی باشیم که از لحاظ ذهنی آمادگی پیدا کردن یک جمله مناسب برای متوجه ساختن کودک نداشته باشیم. اصل بر این است که تا جای ممکن استفاده از جملات را به حداقل برسانیم و کودک را تشویق کنیم که هم به حرفهایمان گوش کند و هم از دستورات ما پیروی کند.
اگر شما هم دانش و اطلاعاتی در زمینه تقویت حرفشنوی کودک دارید، لطفا از طریق بخش نظرات همین مقاله یا سایر شبکههای اجتماعی کودکت با سایر مادرها در میان بگذارید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…