موسیقی، درست مانند زبان و به همان اندازه، کیفیتی ذاتی و درونی در هر کودک است. برخی متخصصان باور دارند دانش موسیقی موضوعی «فراتر از کلمات» است و افراد به شکل زبانی مستقل و منحصربهفرد به آن مینگرند. برای درک این موضوع، تنها کافیست به یک کودک در حال بازی یا استراحت با دقت نگاه کنید و در آواز خواندن او یا ایجاد صدای آهنگین، برای همراهی با بازیهای وانمودی یا طناببازی، زبانی موسیقیایی را بیابید. تاثیر موسیقی در رشد زبانی کودک انکار ناپذیر است. موسیقی و زبان شما را احاطه کردهاند و درست مانند پرده نگارین زیبا و خوشبافتی، در سراسر زندگیتان تنیده شدهاند.
پاسخ دادن به صوت یکی از مراحل ضروری و نقاط عطف رشدی در کودکان است که معمولا در طول چهار ماه نخست تولد نوزاد اتفاق میافتد. امروزه همه میدانند که موسیقی بر تمام نواحی مغز و نه تنها یک «مرکز موسیقیایی» خاص تاثیر میگذارد و آنها را فعال میکند. در عین حال، براساس مطالعاتی که بهتازگی انجام شدهاند، میتوان دریافت وجود اصوات موسیقیایی تا چه اندازه در ابعاد مختلف رشدی تاثیرگذار است. در این مقاله کودکت، به ارتباط موسیقی و مراحل رشد زبانی کودکان، تاثیر موسیقی در رشد زبانی کودک و یادگیری با موسیقی پرداخته میشود.
با اینکه زبان و موسیقی کیفیتهای مجزای منحصربهفردی دارند، اما المانهای زیربنایی متعددی را با یکدیگر به اشتراک میگذارند. هم در یادگیری زبان و هم در یادگیری موسیقی، نیاز است کودک بهخوبی گوش دهد و چگونگی تفاوت اصوات و اشکال مختلف با یکدیگر را درک و تفسیر کند. بنابراین، یادگیری این دو مهارت به توانایی تمیز شنوایی و دیداری وابسته است.
رشد زبانی به معنای کسب توانایی به خاطر سپردن کلمات و صداهاست، به شکلی که بتوان، با کنار هم قرار دادن آنها، مفهومی معنادار ایجاد کرد. از سوی دیگر، رشد موسیقیایی مستلزم توانایی به خاطر سپردن نواها و آوازها برای نواختن یا خواندن آنهاست. هر دو رشد زبانی و موسیقیایی به توانایی گوش دادن و فهمیدن نیاز دارند. آگاهی آوایی، آگاهی واجی، فصاحت و روانی از ضروریات رشد زبان و موسیقی به شمار میروند. اما بزرگترین همپوشانی موسیقی و زبان به الگوی ریتم، صدا، استرس و لحن در زبان بازمیگردد. کودکان زبان را به صورت طبیعی و به واسطه پردازش زبانی که در محیط زندگی خود میشنوند یاد میگیرند، فرایند یادگیری موسیقی نیز بسیار شبیه این روند است.
ادای نخستین کلمات کودک لحظهای است که تمام والدین مشتاقانه منتظر رسیدن آناند. بسیاری از والدین، با صحبت کردن نوزاد یا کودک نوپایشان، سرانجام نفس راحتی میکشند و میتوانند بهراحتی این مفهوم را باور کنند که زبان، همان جا و در درون فرزندشان، وجود دارد و او تنها باید یاد بگیرد چگونه آن را درک و بیان کند. با این حال، گرچه خواندن کتابهای مختلف، شعر و حرف زدن مداوم با نوزاد روشهایی رایج، مطمئن و شناختهشده برای آموزش زبان و کلام به کودکان محسوب میشوند، اما معمولا نقش موسیقی نادیده گرفته میشود. موسیقی به کودکان کمک میکند چگونگی قرار گرفتن اصوات کنار هم را تشخیص دهند.
با بزرگ شدن کودک، عبور از سالهای نوزادی و نوپایی و ورود به کودکی و نوجوانی هم، استفاده از موسیقی، به عنوان ابزار یادگیری زبان، نباید متوقف شود. جاری کردن موسیقی در زندگی کودک و تبدیل آن به یکی از بخشهای مهم زندگی فرزندتان به او کمک میکند زبان متغیر اطراف خود را درک کند. شنیدن صدای موسیقی به کودک کمک میکند، از طریق جریان و صدای صحبت یک انسان، چیزهایی یاد بگیرد، اما آموختن ابزار موسیقی، یا همان ساز زدن، به نوبه خود در ایجاد «حافظه کلامی» بسیار یاریدهنده خواهد بود. «حافظه کلامی» به کودکان اجازه میدهد کلمات آشنا را سادهتر تشخیص دهند.
یک لالایی آرام و ملایم میتواند نوزادی خسته و پریشاناحوال را تسکین دهد. یک سمفونی باشکوه نیز میتواند یک فرد بزرگسال را لبریز از احساس شور و هیجان کند. اما تاثیر موسیقی به تحریک یا آرام کردن احساسات فرد محدود نمیشود، بلکه موسیقی میتواند بر نحوه یادگیری افراد اثر بگذارد. واقعیت این است که موسیقی یکی از چند فعالیتی است که در آن از تمام قسمتهای مغز استفاده میشود. موسیقی کیفیتی ذاتی در تمام فرهنگهاست و نه تنها میتواند در کسب مهارت زبانی، بهبود حافظه و متمرکز کردن توجه سودمند باشد، بلکه بر هماهنگی و رشد فیزیکی افراد هم تاثیر میگذارد.
موسیقی افراد را به یادگیری تشویق میکند و ارتباطات را بهبود میبخشد. در سالهای اخیر، محققان واقعیات زیادی درباره چگونگی رشد و توسعه مغز کشف کردهاند، از جمله اینکه نوزادان با میلیاردها سلول مغزی متولد میشوند و در طول نخستین سال تولد، این سلولها ارتباطاتی با یکدیگر شکل میدهند. با گذشت زمان، آن دسته از اتصالات مغزی، که به صورت مکرر استفاده شدهاند، قویتر میشوند. در نتیجه، کودکانی که با گوش دادن به موسیقی بزرگ میشوند اتصالاتی قوی در مغز خود دارند که مرتبط با موسیقیاند و به نوبه خود، مهارتهای زبانی آنها را تقویت میکنند.
از سوی دیگر، هم در یادگیری زبان مادری و هم در آموختن زبانهای خارجی، موسیقی نقش بسیار مهمی ایفا میکند. کودکان قادرند ریتم و ساختارهای موسیقیایی زبان مادری خود را، بسیار پیشتر از آنکه توانا به ادای کلمات باشند، تقلید کنند. بسیاری از شما میتوانید آوازها و ریتمهایی را، که در زمان کودکی و در خانه یا مهدکودک یاد گرفتهاید، به خاطر بیاورید. موسیقی به شما کمک میکند واژگان و اصطلاحات را، به شکل بسیار مؤثرتری، حفظ کنید. ریتم موجود در موسیقی، مانند الگوهای تکرارشوندهای که در یک آواز وجود دارند، باعث میشوند در به خاطر سپردن کلمات موفقتر باشید. کودکان دوزبانه، به طور ویژه، میتوانند از خواندن آوازهایی که به زبان دوم آنها نوشته شدهاند سود ببرند. حتی اگر بیشتر کلمات آن آواز در ابتدا ناآشنا باشند، اما تقلید آنها به کودک کمک میکند تولید اصوات را در زبان جدید تمرین کند. در نهایت و با تمرین چندباره، این اصوات نامفهوم راه خود را به سوی ایجاد درکی کلی و واقعی از زبان و کلمات باز میکنند.
با استفاده از قدمهای زیر، میتوانید شرایطی را فراهم کنید که کودکان از موسیقی بهترین استفاده را ببرند.
فضایی ایجاد کنید که در آن موسیقیهای باکیفیت و در سبکهای مختلف وجود داشته باشد. اگر ساز میزنید، زمان تمرینات خود را طوری تنظیم کنید که در حضور فرزندتان انجام شود. اما مراقب میزان بلندی صدای ساز باشید و توجه کنید موسیقی بلند ممکن است به شنوایی نوزاد آسیب بزند.
هیچ اهمیتی ندارد چقدر آواز خواندن بلدید. صرف شنیدن صدای آهنگین و در قالب موسیقی شما به کودک کمک میکند یادگیری زبان را آغاز کند. واقعیت این است که نوزادان عاشق الگوها و ریتمهای آوازها هستند و حتی کودکان بسیار کوچک نیز میتوانند ملودیهای خاص را تشخیص دهند.
کودک، همگام با رشد خود، علاقه بیشتری پیدا میکند با شما آواز بخواند. از سوی دیگر، کنار هم قرار دادن کلمات در یک آهنگ به مغز کودک کمک میکند آنها را سریعتر بیاموزد و مدت بیشتری آنها را در حافظه نگه دارد. به همین دلیل، متن ترانههایی را که در کودکی میخواندهاید، بهخوبی به یاد میآورید، حتی اگر سالها آنها را نشنیده باشید.
اگر کودک تمایل دارد نواختن سازی را یاد بگیرد، نیازی نیست تا رسیدن او به سن مدرسه صبر کنید. مغزهای در حال رشد کودکان کمسنوسال، به قدر کافی، برای آموختن ریتم و موسیقی مجهزند. بیشتر کودکان چهار تا پنج ساله دوست دارند با وسایل مختلف آهنگ بزنند، ریتمها را بشناسند و اصول اولیه نواختن برخی سازهای ساده را یاد بگیرند. از سوی دیگر، شروع زودهنگام این کلاسها باعث میشود عشق به موسیقی در کودک ریشهدار شود.
آواز خواندن، به خلاصهترین شکل، باعث تحریک مغز میشود. با گذشت زمان، وجود موسیقی، به عنوان بخشی از برنامه آموزشی مدرسه، به ایجاد مهارتهایی مانند هماهنگی و خلاقیت در کودکان منجر میشود. آموختن موسیقی به کودک کمک میکند به فردی با مهارتهای متعدد و چندجانبه تبدیل شود.
گرچه برخی زیستشناسان معتقدند زبان مهارتی درونی در نوزادان است، اما براساس بسیاری از مطالعات، گوش دادن به موسیقی در رشد زبانی کودکان مؤثر است. نتیجه این مطالعات مبتنی بر این ایدهاند که موسیقی با دقت خوبی، دانگها، رنگها و گامهای اصوات موجود در صحبتهای روزانه را منعکس میکند. با این حال، مزایای گوش دادن و ساختن موسیقی، با پایان یافتن دوران نوزادی کودک، به پایان نمیرسد. جای دادن موسیقی، در سالهای شکلدهنده و سازنده عمر کودک از نوزادی تا نوجوانی، گامی بلند در جهت کمک به ایجاد مهارتهای درک مطلب است و کودک را قادر میکند اشارات کلامی ماهرانه را بهخوبی تشخیص دهد.
شما چه تجربیاتی از آموزش موسیقی به کودک دارید؟ تاثیر موسیقی در رشد زبانی کودک را چگونه ارزیابی میکنید؟ نظرات و سوالات خودتان را میتوانید زیر همین مطلب یا در اینستاگرام کودکت برای ما بنویسید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…