آیا تا کنون در اماکن عمومی مانند فروشگاهها با والدینی روبرو شدهاید که کودکانشان را با کلماتی نازیبا خطاب میکنند و با و برچسب زدن به کودکان ، آنها را سرزنش کنند؟ قطعا بارها این اتفاق افتاده است. آیا در دل آنها را ملامت کردهاید؟ در مورد این افراد چه فکری کردهاید؟ فراموش نکنید که اگر به رفتار خودتان نیز با دقت توجه کنید و نگاه منصفانهای نیز به برخوردهای خود با فرزندانتان داشته باشید بی شک میتوانید رفتارهای مشابهی را که شایسته سرزنش است بیابید.
به عنوان مثال احتمالا کودک شما علیرغم اینکه بارها به او تذکر دادهاید، باز هم لباسها و اسباب بازیهایش را در گوشه و کنار خانه جا گذاشته است و ممکن است شما او را تنبل خطاب کرده باشید یا به او برچسب بینظم زده باشید. گاهی حتی ممکن است به کودک خود لقب انسان قدرنشناس یا ناسپاس داده باشید.
این نوع تفکر و استفاده از این کلمات و برچسب زدن به کودکان چه اشکالی دارد؟ اگر چه استفاده از این کلمات در میان والدین بسیار رایج است اما باید توجه داشت که روانشناسان در مورد آثار مخرب آنها بر روی کودکان هشدار دادهاند. همچنین استفاده از برچسبهای مثبت نیز به همان اندازه خطرناک هستند.
برخی از والدین دائما به کودک خود میگویند که او بسیار باهوش است، یا مرتبا به او تلقین میکنند که در بین هم سن و سالان، همکلاسان یا دوستان خود بهترین است. اما با استفاده از برچسب زدن به کودکان ناخواسته به کودک خود این تفکر را منتقل میکنند که او اجازه هیچ اشتباهی را ندارد.
زمانی که حس کامل و بینقص بودن به کودکان منتقل شود، باعث میشود که سطح توقع خود را بالا ببرد و کوچکترین شکستها پیامدهای بسیار بدی خواهد داشت و منجر به شکستن او میشود. بنابراین اهمیت کلماتی که در قالب تشویق یا سرزنش به فرزند گفته میشود خود را نشان میدهد.
چرا والدین بر فرزندان خود برچسب میگذارند؟ یکی از دلایل آن مربوط به سهم خطاهای اساسی، تعصبات و حساسیتهایی است که اثرات منفی بسیاری بر تصمیمگیریهای ما در مقوله فرزند پروری میگذارند.
این نکته را نیز باید در نظر داشت که والدینی که اختیار خود را در فروشگاهها از دست دادهاند ممکن است روز بدی را پشت سر گذاشته باشند و در واقع خستگی و ناراحتی دلیل اصلی از دست دادن کنترل بوده باشد. البته این مطلب رفتار بد آنها را توجیه نمیکند و تنها توضیحی برای رفتار نامناسب والدین است.
اگر کودک شما معمولا لباسهایش را در گوشه کنار خانه جا میگذارد مطمئنا در بسیاری از زمینههای دیگر کوشا است. بنابراین نمیتوان به او تنبلی را نسبت داد. دلیل دیگری که برای برچسب زدن به کودکان وجود دارد تاثیر بسیار قدرتمندی است که این عمل بر احساس شخصی آنها میگذارد.
این دسته پدر و مادرها معمولا کودک را نسخه کوچک خودشان میبینند و گمان میکنند که رفتارهای کودکشان نشان دهنده شخصیت خودشان است. والدینی که احساس خوبی در مورد خود ندارند سعی میکنند که خلا وجودی خود را با برچسب زدن به دیگران پر کنند.
زمانی که پدر و مادرها از برچسبهای منفی استفاده میکنند کمبودهای خود را انکار میکنند. اگر واقع بینانه به این قضیه نگاه کنید متوجه میشوید که در مورد تمامی برچسبهایی که به کودک خود زدهاید احساس پشیمانی میکنید و آن کلمات را اصلا باور ندارید. روی دیگر سکه استفاده از برچسبهای مثبت است.
یکی از دلایلی که برای این نوع برچسب زدن وجود دارد و والدین به سختی میتوانند بر آن غلبه کنند این است که به این وسیله میخواهند روان شکسته شده خود را آرام کنند. زیرا احتمالا پدر و مادر خودشان در گذشته دائما آنها را سرزنش میکردهاند.
برچسب زدن به کودکان چه مثبت و چه منفی بسیار مخرب است زیرا دقیقا خود ارزشمند او را (ارزشی که کودک برای خود قائل است) هدف میگیرد. برای یک لحظه تصور کنید که یک کودک دائما بشنود که تنبل، شلخته، بینظم یا قدرنشناس است. برعکس مرتبا به کودکی یادآوری شود که بسیار باهوش بی عیب و نقص و کامل است و یک ستاره بی بدیل و بدون اشتباه در عرصه زندگی است. چه خواهد شد؟!
برچسبهای منفی از طریق شرمنده کردن کودک عزت نفس او را از بین میبرند و برچسبهای مثبت با پر کردن بیش از حد ظرفیت او تاثیرات مخرب بر شخصیت کودک میگذارند. زمانی به اندازه تمام دوران کودکی نیاز است تا شخصیتی قدرتمند و عزت نفس را در کودک به بهترین نحو پرورش داد. پس در نتیجه تاثیرات منفی بر کودک در این دوران میتواند پیامدهای نامطلوبی ددر آینده داشته باشد. حال که اهمیت برچسب نزدن بر کودک مشخص شد، به ۶ نکته زیر برای پرهیز از انجام این عمل در زندگی خود عمل کنید:
کودکی خود را به یاد بیاورید و لحظاتی را که به شما برچسب میزدند با تمام حس و حالی که به شما دست میداد، مرور کنید. آیا والدین، بستگان و یا آشنایان به شما برچسب میزدند؟ آنها شما را با چه صفاتی صدا میزدند؟ به تمامی برچسبهای مثبت و منفی فکر کنید.
چه احساسی در مورد آن صفاتی که به شما نسبت میدادند داشتید؟ چه حسی نسبت به گوینده صفات پیدا میکردید؟ آن برچسبها چقدر بر روابط شما در کودکی تاثیر میگذاشت؟ چقدر روابط امروز شما تحت تاثیر صفاتی است که در کودکی به شما نسبت داده میشد؟
با بالا بردن آگاهی خود در مورد مجموعه تاثیرات منفی و احساساتی که شما را مدتها درگیر میکرده میتوانید انگیزههایی را در درون خود برای پرهیز از برچسب زدن ایجاد کنید.
این روش برای کودکانی که سعی در توضیح رفتار خود دارند بسیار کارآمد است. کودکان معمولا بیشتر دوست دارند که خودشان را توصیف کنند و شنیده شوند. پرسیدن دری را برای آغاز گفتگوی سازنده باز میکند.
در واقع گفتگوی سازنده نشانه سلامت روابط والدین و فرزندان است. با صحبت کردن شما میتوانید از عللی باخبر شوید که قبلا قادر به فهمیدن آن نبودید. از طرفی دیگر وقتی فرزند شما درباره دلایل خود صحبت میکند این شانس برای شما به وجود میآید که او را به انجام رفتارهای مثبت تشویق کنید و با راهنمایی کردن او را از تکرار رفتارهای منفی باز دارید.
وقتی کودک شما کار خوب یا بدی انجام میدهد، سعی کنید روی رفتار او تمرکز کنید و از آن برای توصیف فرزندتان استفاده نکنید.
به عنوان مثال وقتی فرزند شما لباسهایش را در جاهای مختلف خانه رها میکند به او بگویید که رفتارش غیر مسئولانه است و هیچ گاه به او لقب تنبل را ندهید.
اگر فرزندتان نمره خوبی در امتحان کسب کرد به جای اینکه به او لقب بهترین و باهوشترین دانشآموز را بدهید، بگویید که به او افتخار میکنید و منتظر هستید که این کار بزرگ را باز هم انجام دهد.
کودکان نیاز به توضیحاتی برای نوع رفتار والدین خود دارند، به ویژه هنگامی که رفتار فرزندان باعث میشود که والدین آنها را تنبیه کنند یا برخوردی سختگیرانه با آنها داشته باشند.
به فرزندتان بگویید که چرا رها کردن لباسها در اطراف خانه غیر مسئولانه است (مثلا منفی بودن این رفتار از دیدگاه دیگران را به او تذکر دهید) یا در مورد اینکه چرا نمره خوب بسیار مهم است با آنها صحبت کنید.
حتی اگر این راهنمایی ها را در روش رفتاری خود با کودکان مو به مو اعمال کنید، باز هم امکان اینکه گاه گاهی لغزش کنید وجود دارد و ممکن است که به فرزندانتان صفتی را نسبت دهید. برای اینکه شما همواره بتوانید در این راه ثابت قدم بمانید، این دو مورد اضافی را که در زیر آمده است مد نظر داشته باشید و حتما به آنها عمل کنید.
این یک نکته بسیار موثر است، اما عملی کردن آن یکی از سخت ترین کارها است زیرا نیاز به روحیه انتقاد پذیری بالا از سوی شما دارد. زیرا شما خود را در معرض نقد دیگران قرار میدهید.
فراموش نکنید که در حضور فرزند به هیچ وجه با یکدیگر بحث نکنید. زیرا بحث شما در مقابل فرزندانتان نه تنها کمکی به بهبود رفتار او نمیکند، بلکه ممکن است در برخی موارد نتیجه معکوس دهد.
زمانی که کودک ببیند که از یکی از والدین خود بابت سرزنش کردن او انتقاد میشود ممکن است حق را به خود داده و دیگر به فکر اصلاح رفتارش نباشد.
نکته مهم دیگری که نباید از قلم بیفتد این است که اگر به او صفتی را نسبت دادید، حتما از او عذرخواهی کنید. اعتراف به این مساله که شما اشتباه کردهاید نه تنها پیامد منفی ندارد بلکه هزاران نتیجه خوب را برای روابط بین شما و فرزندتان به ارمغان خواهد آورد.
پس در مورد اشتباهتان به او توضیح دهید و عذرخواهی را هرگز فراموش نکنید.
در این مقاله از کودکت در مورد برچسب زدن به کودکان و معایب آن صحبت کردیم، به رفتار چند وقت اخیر خود نگاه کنید آیا شما هم دچار این اشتباه شدهاید؟ به نظر شما بهترین راه جلوگیری از برچسب زدن به کودکان چیست؟ نظرات و تجربیات خود را از طریق قسمت نظرات همین مطلب با ما به اشتراک بگذارید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…