والدین همواره نگران سلامتی فرزندانشان هستند. آنها ممکن است به محض شنیدن خبر وقوع حادثهای، نگران امنیت کودکشان شوند. اضطراب والدین ممکن است روی روابط و تعاملات اجتماعی و احساس کودکان هم تاثیرگذار باشد. در ادامه با گزارشهایی راجع به اضطراب والدین آشنا میشویم.
وقتی که من دانشجوی پزشکی در شهر نیویورک بودم، تلفن آپارتمان ساعت چهار صبح به صدا درآمد. من و هم اتاقیام سراسیمه از خواب بیدار شدیم. پدربزرگم، پشت خط بود. از دنور تماس میگرفت و میخواست حال من را بپرسد. من به او گفتم که ساعت، چهار صبح است. او از رادیوی ترانزیستوری خود شنیده بود که یک قایق در استیتن آیلند دچار حادثه شده است و دو مسافر در آب غرق شدهاند. به خاطر شنیدن این خبر دچار اضطراب شد. ده میلیون نفر در شهر نیویورک زندگی میکنند و خانواده من گمان کردهاند مبادا من یکی از مسافران آن قایق باشم. اگرچه میشد تا حدودی نگرانی پدربزرگم را درک کنم. وقتی که کودک بود، کشته شدن خواهر و مادرش را توسط قزاقها دیده بود. ما آن موقع چیزی راجع به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) نمیدانستیم.
ماه گذشته وقتی یک بمب در محله چلسی منفجر شد، من و همسرم از فرزندمان در نیویورک سیتی دیدن کردیم. من، همسرم، دختر و نامزدش در آپر وست ساید (بخش غربی بالایی) بودیم؛ اما بقیه فرزندانمان در مناطق دیگر بودند. پسرمان و همسرش دو بلوک از جایی که بمب منفر شده بود، فاصله داشتند. شاید آنها همراه با پسر هفت ماهه خود برای دیدار دوستانشان به یک محله قدیمی رفته بودند. پسر ما همراه با نامزد و پدر و مادر نامزدش برای دیدن یک نمایش خیابانی رفته بودند.
خوشبختانه فرزندان ما به پیامهای گوشیشان سریع پاسخ دادند و خیال ما بابت سلامتیشان آرام شد. من همان شب یاد پدربزرگم و تمام شبهایی که نگران سلامتی فرزندانمان بودم، افتادم. او از طریق رادیوی ترانزیستوریاش خبر تصادف قایق را شنیده بود و سراسیمه با من تماس گرفت. ما هم به کمک گوشیهای هوشمند خبر منفجر شدن بمب را شنیدیم و با فرزندانمان تماس گرفتیم. فقظ رسانهها تغییر یافته بود، نه محتوای پیام.
اینها گزارشهایی از اضطراب والدین و نگرانی آنها درباره سلامت روانی و احساس کودکان هستند. اینکه چطور میتوان با این نگرانیها مواجه شد و آنها را کنترل کرد نیاز به تمرینهای ذهنی دارد. به عنوان پدر و مادر همواره در معرض اضطراب و نگرانی درباره سلامتی فرزندانمان هستیم. باید بین احساسات خود تعادل برقرار کنید. به عنوان پدر و مادر نمیتوانید هر لحظه و همیشه کنار فرزندانتان باشید. باید بین اعتماد و نگرانی خودتان تعادل برقرار کنید. هنگامی که کودکتان همراه معلم، مراقبین و پرستاران است، هر میزان اضطراب والدین اجتنابناپذیر است. زمانی که فرزندان به سن بلوغ و نوجوانی میرسند و زندگیشان بیشتر تحت کنترل خودشان است، نظر شما نسبت به آنها، قضاوت درست و تصمیمگیریهایشان تغییر پیدا میکند. شما ابزارهای لازم در اختیار آنها قرار دادهاید و راه درست را به آنها آموزش دادهاید. حالا نوبت آنها است که مسئولیت زندگیشان را بر عهده بگیرند. ولی باز هم نگرانی وجود دارد.
اضطراب والدین مشکلی است که اکثر پدر و مادرها با عوارض و تاثیرات آن دست و پنجه نرم میکنند. اگر شما هم تجربهای از این نوع اضطرابها دارید، لطفا از طریق بخش نظرات این مقاله یا سایر شبکههای اجتماعی کودکت با ما در میان بگذارید.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…