همه انسانها، در زمان تولد، برای بقا کاملا به اطرافیان خود وابسته و نیازمندند. اما با عبور از نوزادی، دوران کودکی به فرصتی برای کارآموزی تبدیل میشود که قرار است آنها را برای مقابله با مسائل دوران بزرگسالی، آزادیها و لذتها و مسئولیتهای آن، آماده کند. از همان نوزادی، فرزندان شما به صورت طبیعی پا به جهان میگذارند و این کار را با همراهی پدر و مادر خود آغاز میکنند. وقتی این اتصال و دلبستگی بهخوبی مستحکم شد، کودکان جستجوی دستاوردها و قابلیتهای بیشتر را آغاز میکنند. آموزش مهارت های خودیاری نقش مهمی در احساس توانمندی، اعتماد به نفس، استقلال و هویت کودکان دارد. برای آشنایی با مهارت های خودیاری و اهمیت آن، با این مقاله کودکت همراه باشید.
با رسیدن به دو سالگی، کودکان قادرند بدن خود را کنترل کنند و اندامهای خود را به انجام فعالیتهای دلخواهشان وادارند. در این حال، به دست آوردن آنچه میخواهند به اولین و اصلیترین هدفشان تبدیل میشود. به مرور، کودکان مهارتهایی را کسب میکنند که آنها را در رسیدن به این اهداف یاری میکند، مهارتهایی مانند راه رفتن و صحبت کردن. حس غرور ناشی از کسب موفقیت و آرزوی راضی کردن پدر و مادر به کودک برای کسب مهارت های خودیاری انگیزه میدهد.
وقتی فرزند شما فریاد میزند: «ببین من میتونم چیکار کنم!»، او در حال حک کردن هویتی شخصی برای خود است. او همچنین در حال آموختن مشارکت و همکاری است که او را به عضوی از خانواده و اجتماع تبدیل میکند.
شما، به عنوان والد یک کودک، در بیشتر مواقع، احساساتی چندگانه را در مواجهه با شکوفایی تواناییهای فرزندتان تجربه میکنید. از یک سو، عزم آنها را برای باز کردن بالهای پروازشان تحسین کرده و از سوی دیگر، معمولا به احساس نزدیکی و صمیمیتی که زاییده وابستگی است عادت کردهاید. اما از یاد نبرید، تشویق کودک به کسب مهارتهای خودیاری، در بلندمدت، برای او منافع بیشماری دارد.
با داشتن چنین مهارتهایی، آنها در مسیر حرکتشان به سمت بزرگسالی بیشتر به خود اعتماد میکنند و مسئولیتپذیر و قابل اعتماد میشوند. با این حال، در یاد دادن مهارتهای خود مراقبتی به کودک، تقریبا هیچگاه جادویی اتفاق نمیافتد و این فرایند به معنای صبر شما و به دست گرفتن رهبری و هدایت کودک است. شعار یک کودک دو ساله در اغلب مواقع این است: «من! من انجامش میدم.»، شما میتوانید آموزش مهارتها را از همین نقطه آغاز کنید.
به این مثال توجه کنید. فرض کنید کودک شما سه ساله است و تقریبا هر بار میخواهید تختها را مرتب کنید، کنارتان میآید. شما تصمیم میگیرید از این لحظات برای آموزش کودک استفاده کنید و به او نشان دهید پتو و روتختی را چگونه روی تخت بکشد و بالشها را در یک سمت مرتب کند. با شروع کمک کردن او، شما اصواتی مانند «اوووه» و «اه» را به دفعات خواهید شنید، اما ناامید نشوید.
به خاطر داشته باشید، کودکان میتوانند ستایشهای جعلی و غیرواقعی شما را بهسرعت تشخیص دهند. در آغاز کار، فرزند شما تخت خود را، با چین و چروکهای بسیار، مرتب خواهد کرد، بالش او سر جایش قرار نگرفته است و به احتمال زیاد کودک شما خود را، مدام به دلیل نبود ایدهآلگرایی فراوان، سرزنش نخواهد کرد. کاری که باید انجام دهید این است: تمام این مسائل را نادیده بگیرید و هرگز تخت کودک را مرتب نکنید.
روتینهای روزانه بهترین بستر برای آموزش مهارتهای خودیاری به کودک هستند. فرزند شما میتواند از قاشق و چنگال و بشقاب برای غذا خوردن استفاده کند و انتقال او از یک صندلی بلند به یک صندلی راحت به این استقلال کمک میکند. همچنین، به غیر از روزهایی که افراد به صورت فشرده خرید میکنند، مانند آخر شهریور و آخر اسفند (در این زمانها، استفاده از کالسکه بسیار مناسب است)، کودکان بالای دو سال میتوانند در اغلب مواقع پیاده راه بروند.
مهارتهای خودمراقبتی ساده در واقع به کارهایی اشاره دارد که درباره پاکیزه و مرتب بودن کودک، لباس پوشیدن او و اسباببازیهایش است. در ادامه مقاله، با مواردی آشنا میشوید که کودکان دو ساله و بزرگتر، صرفنظر از پسر یا دختر بودنشان، معمولا میتوانند انجام دهند. با در نظر داشتن این فعالیتها و گنجاندن آنها در برنامه روزانه کودک، آنها یاد میگیرند با خانواده همکاری و از خود و متعلقاتشان مراقبت کنند.
روابط مثبت بین والدین و فرزندان برای رشد کودکان مهم است. روابط مثبت با کودکان…
نوع تفکر شما در مورد تربیت فرزندتان، در ایجاد رابطه با آنها تفاوت ایجاد میکند.…
دنیای دیجیتال بخش جداییناپذیر زندگی ما و فرزندانمان است. در یک دوره جامع آموزشی تلاش…
سلامت روان، بسیار فراتر از وجود برخی از اختلالات است. وقتی صحبت از سلامت روان…
توسعه تاب آوری یک سفر شخصی است و شما باید از دانشی که نسبت به…
کودکان تاب آور میتوانند پس از تجربه شکست، بهبود یابند و به زندگی عادی خود…